celestial

/səˈlest͡ʃəl//sɪˈlestɪəl/

معنی: علوی، آسمانی، سماوی، الهی، فلکی
معانی دیگر: وابسته به آسمان، افلاکی، گردون مانند، واقع در آسمان، کیهانی، قدوسی، ملکوتی، عرشی

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
(1) تعریف: of or pertaining to heaven.
مترادف: Elysian, empyrean, heavenly, paradisiac, supernal
متضاد: earthly, infernal
مشابه: angelic, divine, extramundane, transcendent

- They were thankful for their celestial blessings.
[ترجمه پویا] شکرگزار نعمت های آسمانی بودند.
|
[ترجمه گوگل] شکرگزار نعمت های آسمانی بودند
[ترجمه ترگمان] آن ها از blessings آسمانی خود سپاسگزار بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: of or pertaining to the sky or outer space.
مترادف: astral, planetary, stellar
متضاد: terrestrial
مشابه: astronomical, galactic, sidereal, starry

- The planets and stars are celestial bodies.
[ترجمه گوگل] سیارات و ستارگان اجرام آسمانی هستند
[ترجمه ترگمان] سیارات و ستارگان، اجسام سماوی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(3) تعریف: of the highest order or quality.
مترادف: divine, empyreal, sublime, supreme
مشابه: angelic, beatific, heavenly, stellar, superlative, supernal, transcendent

- celestial beauty
[ترجمه گوگل] زیبایی آسمانی
[ترجمه ترگمان] زیبایی آسمانی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(4) تعریف: (cap.) of or pertaining to the former Chinese Empire or to Chinese people.
مترادف: Chinese
مشابه: imperial

- the Celestial Empire
[ترجمه گوگل] امپراتوری آسمانی
[ترجمه ترگمان] امپراطوری آسمانی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
اسم ( noun )
مشتقات: celestially (adv.)
(1) تعریف: a heavenly inhabitant; divine being.
مترادف: angel, archangel, cherub, god, goddess, seraph

(2) تعریف: (cap.) a citizen of the former Chinese Empire.
مشابه: Chinese, mandarin

جمله های نمونه

1. celestial bodies
اجرام سماوی

2. the celestial orbs revolve with uniform circular movement
اجرام سماوی با حرکات چرخشی و هم زمان گردش می کنند.

3. angels and other celestial beings
فرشتگان و دیگر موجودات علوی

4. he believed with a kind of celestial trust, that we would win
او با اعتمادی ملکوتی اعتقاد داشت که ما پیروز خواهیم شد.

5. Stars are celestial bodies.
[ترجمه بهنام آقاخانیان] ستاره ها اجرام آسمانی هستند
|
[ترجمه گوگل]ستاره ها اجرام آسمانی هستند
[ترجمه ترگمان]ستاره ها، بدن های آسمانی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The sun, the stars and the moon are celestial bodies.
[ترجمه گوگل]خورشید، ستارگان و ماه اجرام آسمانی هستند
[ترجمه ترگمان]خورشید، ستاره ها و ماه اجسام سماوی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Gravity governs the motions of celestial bodies.
[ترجمه گوگل]گرانش بر حرکات اجرام سماوی حاکم است
[ترجمه ترگمان]جاذبه، حرکات اجسام سماوی را کنترل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The moon is a celestial body.
[ترجمه گوگل]ماه یک جرم آسمانی است
[ترجمه ترگمان]ماه یک بدنه سماوی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This new perception of celestial motion immediately explained numerous daily observations and solved problems of astronomical coherence.
[ترجمه گوگل]این درک جدید از حرکت آسمان بلافاصله مشاهدات روزانه متعدد را توضیح داد و مشکلات انسجام نجومی را حل کرد
[ترجمه ترگمان]این ادراک جدید از حرکت آسمانی بلافاصله مشاهدات روزانه متعددی را توضیح داد و مسایل مربوط به انسجام نجومی را حل کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A marble collage of celestial entities adorned the wall above Demian's head.
[ترجمه گوگل]یک کلاژ مرمری از موجودات آسمانی دیوار بالای سر دمیان را زینت داده است
[ترجمه ترگمان]یک collage مرمر از entities سماوی، دیوار بالای سر Demian را زینت می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Labour to keep alive in your breast that spark of celestial fire, called conscience.
[ترجمه گوگل]برای زنده نگه داشتن آن جرقه آتش آسمانی که وجدان نام دارد در سینه خود تلاش کنید
[ترجمه ترگمان]کارگر برای زنده نگه داشتن در سینه، آن جرقه آتش آسمانی را، که وجدان نامیده می شود، زنده نگاه می دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. They helped her straighten the covers in the morning, and folded back the white sheet with celestial zest.
[ترجمه گوگل]آنها صبح به او کمک کردند تا روکش ها را صاف کند و ملحفه سفید را با طعم آسمانی به عقب تا کرد
[ترجمه ترگمان]آن ها به او کمک کردند تا ملافه ها را تا صبح صاف کند و ملافه سفید را با شور آسمانی تا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. There were light bulbs representing the stars and line drawings of the celestial figures.
[ترجمه گوگل]لامپ هایی وجود داشت که نشان دهنده ستاره ها و نقاشی های خطی پیکره های آسمانی بود
[ترجمه ترگمان]برای نمایش ستارگان و خطوط خطوط روی تصاویر آسمانی، یک لامپ روشن وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. It for ever remains unalterable in form as it moves through the celestial realm in eternal rotation.
[ترجمه گوگل]در حالی که در چرخش ابدی در قلمرو آسمانی حرکت می کند، برای همیشه از نظر شکل غیرقابل تغییر باقی می ماند
[ترجمه ترگمان]آن برای همیشه در فرم تغییرناپذیر باقی می ماند و از طریق قلمرو ملکوتی در چرخش ابدی حرکت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

علوی (صفت)
high, astral, heavenly, celestial, empyrean, supernal, ethereal

آسمانی (صفت)
heavenly, celestial, empyrean, supernal, ethereal, olympian, empyreal, skyey, skiey, sky-blue

سماوی (صفت)
heavenly, celestial, ethereal

الهی (صفت)
celestial, divine

فلکی (صفت)
celestial, empyreal

تخصصی

[زمین شناسی] سماوی

انگلیسی به انگلیسی

• native or resident of china during the period of the celestial empire); heavenly being
of or pertaining to the former chinese celestial empire; of or pertaining to the chinese people
of or pertaining to the sky; of or pertaining to heaven; heavenly; divine; sublime, good in a supreme manner
celestial is used to describe things connected with heaven or with the sky.

پیشنهاد کاربران

آسمانی ، بهشتی
celestial blue = آبی آسمانی
/sɪˈles. ti. əl/
of or from the sky or outside this world
آسمانی، غیر دنیوی
The moon is a celestial body
Mormonism believes that the God of Abraham was a person living on a distant planet that circled a star called Kolob. This God was king of the planet and had "celestial sex" to produce the human population
...
[مشاهده متن کامل]

منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/celestial
تعدادی از واژگان علم نجوم به انگلیسی:
astronomy = علم نجوم
The solar system = منظومه شمسی
The sun = خورشید 🌞
Mercury = عطارد، تیر
Venus = زهره، ناهید
Earth = زمین 🌎
...
[مشاهده متن کامل]

Mars = مریخ، بهرام
Jupiter = مشتری، هرمز
Saturn = زحل، کیوان
Uranus = اورانوس
Neptune = نپتون
space = فضا
galaxy = کهکشان
orbit = مدار
meteorite = شهاب سنگ
comet = ستاره دنباله دار
asteroid = سیارک
asteroid belt = کمربند سیارک ها ( بین مریخ و مشتری )
meteor / shooting star / falling star = شهاب سنگی که در حال سوختن وارد اتمسفر زمین می شود
black hole = سیاه چاله
dark matter = ماده تاریک
gravity = جاذبه
axis = محور
star = ستاره
eclipse = خورشید گرفتگی، ماه گرفتگی
solar eclipse = خورشید گرفتگی
lunar eclipse = ماه گرفتگی
supernova = سوپرنوا، ابرنواختر
the Big Bang = بیگ بنگ
constellation = صورت فلکی
cosmology = کیهان شناسی
dwarf planet = سیاره کوتوله
light year = سال نوری
terrestrial = زمینی، خاکی
celestial = آسمانی
extraterrestrial = فرازمینی

۱_آسمانی، ملکوتی
۲_موجودآسمانی
الهی
A man of God friend of faith and science and knowledge
یک انسان خدا دوست باایمان و اهل علم و دانایی
mistress honey please start translating )
celestial hadith
( anecdotal )
دلبر جانم ، خواهشأ شروع به ترجمه حدیث الهی کنید

بپرس