caveman

/ˈkeɪvˌmæn//ˈkeɪvmæn/

معنی: غارنشین
معانی دیگر: غارنشین، انسان اولیه (آغازین) که در غار زندگی می کرد، غارنشین، اشکفت زی (cave dweller هم می گویند)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: one who lives in a cave, esp. a prehistoric human being; cave dweller.

(2) تعریف: (informal) a man who is rough, crude, or brutal, esp. toward women.

جمله های نمونه

1. Are you going to give me the macho caveman act?
[ترجمه گوگل]میخوای نقش غارنشین ماچو رو به من بدی؟
[ترجمه ترگمان]میخوای فیلم \"غارنشین macho\" رو بهم بدی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Exhibit A in defense of the caveman.
[ترجمه گوگل]نمایش A در دفاع از غارنشین
[ترجمه ترگمان] یه مثال در دفاع از \"غارنشین\" - ه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Exhibit A in defense of the caveman. I only wish Becker had taken questions from the audience.
[ترجمه گوگل]نمایش A در دفاع از غارنشین فقط ای کاش بکر از حضار سؤال می کرد
[ترجمه ترگمان]Exhibit دفاع از غار نشین را به نمایش می گذارد تنها آرزویم این بود که او از شنوندگان سوالی کرده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Consider the following scenario: a caveman leaves his cave one day setting out in order to hunt for food.
[ترجمه گوگل]سناریوی زیر را در نظر بگیرید: یک غارنشین یک روز غار خود را ترک می کند تا به دنبال غذا شکار کند
[ترجمه ترگمان]سناریوی زیر را در نظر بگیرید: یک غارنشین حتی یک روز غار را ترک می کند تا به دنبال غذا بگردد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. And what about the caveman that invented fire?
[ترجمه گوگل]و غارنشینی که آتش را اختراع کرد چطور؟
[ترجمه ترگمان]و اون caveman که آتیش رو اختراع کردن چی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Pre-History: The caveman tied cords made of braided grass around his chosen mate’s wrists, ankles, and waist, to bring her spirit under his control.
[ترجمه گوگل]پیش از تاریخ: مرد غارنشین طناب هایی از علف های بافته شده به دور مچ، مچ پا و کمر جفت انتخابی خود می بست تا روح او را تحت کنترل خود درآورد
[ترجمه ترگمان]تاریخ پیش از تاریخ: The که با طناب بافته شده از علف braided دور مچ دست و مچ دست و کمرش بسته شده بود تا روح او را تحت کنترل خود درآورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Maybe he could play a caveman next and spear apples from over people's heads!
[ترجمه گوگل]شاید بعدش می توانست غارنشین را بازی کند و سیب هایی را از بالای سر مردم بریزد!
[ترجمه ترگمان]شاید او می توانست یک تنه درخت غار نشین و spear را از بالای سر مردم بازی کند!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Eating like a caveman from the Stone Age helps lower blood pressure and reduces the risk of developing heart disease, Swedish researchers found.
[ترجمه گوگل]محققان سوئدی دریافتند غذا خوردن مانند غارنشینان عصر حجر به کاهش فشار خون و کاهش خطر ابتلا به بیماری قلبی کمک می کند
[ترجمه ترگمان]محققان سوئد دریافتند که خوردن مانند یک غار نشین از عصر حجر به کاهش فشار خون کمک می کند و خطر توسعه بیماری های قلبی را کاهش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Also called the caveman diet, the Paleolithic diet is a nurtritional plan based on what human species ate about 5 million years ago: fish, animals, plants.
[ترجمه گوگل]رژیم غارنشینی نیز نامیده می شود، رژیم پارینه سنگی یک برنامه غذایی است که بر اساس آنچه که گونه های انسان در حدود 5 میلیون سال پیش می خوردند: ماهی، حیوانات، گیاهان
[ترجمه ترگمان]رژیم پارینه سنگی نیز یک برنامه nurtritional براساس آنچه که گونه های انسانی حدود ۵ میلیون سال پیش در حدود ۵ میلیون سال پیش خوردند: ماهی، حیوانات، گیاهان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Previous studies have suggested that the “caveman” diet could offer protection against diabetes.
[ترجمه گوگل]مطالعات قبلی نشان داده‌اند که رژیم غارنشینی می‌تواند از دیابت محافظت کند
[ترجمه ترگمان]مطالعات پیشین نشان داده اند که رژیم \"caveman\" می تواند در برابر دیابت مصونیت ایجاد کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. “Imagine being a caveman and having to eviscerate a dinosaur with your bare hands,” Terry said.
[ترجمه گوگل]تری گفت: «تصور کنید که یک غارنشین هستید و مجبور هستید یک دایناسور را با دست خالی بیرون بیاورید
[ترجمه ترگمان]تری گفت: \" تصور کنید که یک caveman است و باید یک دایناسور را با دستان خالی خود eviscerate \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Stay within the confines of the caveman philosophy and your life is going to soar.
[ترجمه گوگل]در محدوده فلسفه غارنشین بمانید و زندگی شما به اوج خواهد رسید
[ترجمه ترگمان]در محدوده فلسفه غار نشین زندگی کنید و زندگی شما اوج می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Being a caveman must have been a gig.
[ترجمه گوگل]غارنشین بودن باید یک کنسرت بوده باشد
[ترجمه ترگمان] غارنشین بودن باید کار داشته باشن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. I enjoy the term ‘caveman diet’ so I'll be referring to it as that.
[ترجمه گوگل]من از اصطلاح "رژیم غارنشین" لذت می برم، بنابراین به آن اشاره خواهم کرد
[ترجمه ترگمان]من از عبارت \"رژیم غذایی غار نشین\" لذت می برم، بنابراین به آن اشاره خواهم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

غارنشین (اسم)
caveman, troglodyte

انگلیسی به انگلیسی

• one who lives in a cave; human that lived in a cave in the prehistoric times; (informal) person of rude and violent manners
cavemen were people in prehistoric times who lived in caves.
primitive man, man from the period of the stone age; male chauvinist, man who has sexist opinions

پیشنهاد کاربران

[مرد] غارنشین.
انسان اولیه ای که در دوران پارینه سنگی ( ۳. ۳ میلیون سال پیش ) زندگی می کرده. مشخصات این نوع انسان میمون مانند بوده و از ابزارهای سنگ و نیزه استفاده می کردن.
انسان اولیه

بپرس