caveat emptor

/ˈkeɪviˌætˈemptər//ˈkeɪvɪætˈemptə/

(لاتین: ای خریدار مواظب باش !) اصطلاح حقوقی به این معنی که خریدار هم مسئول است و باید هنگام خرید چشم و گوشش باز باشد تا مغبون نشود، می خواستی نخری !، به معنى " بگذار مشترى حذر کند یا بگذار مشترى مواظب باشد" قانون ـ فقه : اصطلاحى است که متضمن بیان حق مشترى در امتحان کردن و بررسى مبیع مى باشد

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the principle that one who buys something does so at his or her own risk.

جمله های نمونه

1. The sale is subject to the caveat emptor principle.
[ترجمه سپیده دودانگه] فروش منوط است بر اصل "خرید با مسیولیت خود مشتری "است
|
[ترجمه گوگل]فروش تابع اصل اخطار است
[ترجمه ترگمان]این فروش در معرض اصل emptor caveat قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. There's a legal term, caveat emptor, which means buyer beware, so when viewing it pays to be suspicious.
[ترجمه گوگل]یک اصطلاح قانونی وجود دارد، caveat emptor، که به معنای خریدار مراقب باشید، بنابراین هنگام مشاهده، مشکوک بودن ارزش دارد
[ترجمه ترگمان]یک اصطلاح قانونی به نام caveat وجود دارد که به معنای آن است که خریدار نسبت به آن هوشیار باشد، پس زمانی که مشاهده می کنید به آن مشکوک می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. So caveat emptor viridis: let the green buyer beware.
[ترجمه گوگل]بنابراین به emptor viridis هشدار دهید: اجازه دهید خریدار سبز مراقب باشد
[ترجمه ترگمان]So caveat viridis: اجازه دهید خریدار سبز هوشیار باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The caveat emptor doctrine has been mitigated by the implied terms as to quality.
[ترجمه گوگل]دکترین caveat emptor توسط اصطلاحات ضمنی در مورد کیفیت کاهش یافته است
[ترجمه ترگمان]The emptor caveat با عبارات ضمنی به عنوان کیفیت جبران شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Soon enough we were back to believing that caveat emptor was the motto of every good shopper.
[ترجمه گوگل]به زودی به این باور رسیدیم که اخطار، شعار هر خریدار خوب است
[ترجمه ترگمان]به اندازه کافی زود برگشت تا باور کنیم که caveat emptor شعار هر خریدار خوب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. But caveat emptor, once you're home, you're on your own.
[ترجمه گوگل]اما اخطار، زمانی که در خانه هستید، تنها هستید
[ترجمه ترگمان]اما به محض اینکه برگشتی به خو نه خودت آگهی بده، خودت تنهایی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It is very much a case of caveat emptor.
[ترجمه گوگل]این بسیار موردی از اخطار است
[ترجمه ترگمان]این یک مورد از caveat emptor است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. My final words would be caveat emptor - let the buyer beware.
[ترجمه گوگل]آخرین سخنان من این است که احتیاط کنید - اجازه دهید خریدار مراقب باشد
[ترجمه ترگمان]آخرین کلمات من caveat emptor خواهد بود - بگذارید خریدار مراقب باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Most important, remember: Caveat emptor, or buyer beware.
[ترجمه گوگل]مهمتر از همه، به یاد داشته باشید: هشدار دهنده، یا خریدار مراقب باشید
[ترجمه ترگمان]مهم تر از همه، به خاطر داشته باشید: Caveat emptor، یا خریدار مراقب باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Edible commodities, hygiene first Caveat emptor. Thanks for understanding.
[ترجمه گوگل]کالاهای خوراکی، بهداشت اولین اخطار emptor ممنون از اینکه میفهمی
[ترجمه ترگمان]کالاهای خوراکی، بهداشت اولیه Caveat emptor ممنون برای درک
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. "Guidelines" to emphasize once again that the stock market "caveat emptor " principle.
[ترجمه گوگل]"دستورالعمل" به تاکید یک بار دیگر که بازار سهام "اخطار emptor" اصل
[ترجمه ترگمان]\"راهنماها\" یک بار دیگر تاکید می کنند که اصل بازار سهام \"caveat\" است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Ergo: gullible viewers should keep a 24-carat caveat emptor in mind every time they pick up the remote.
[ترجمه گوگل]بنابراین: بینندگان ساده لوح باید هر بار که کنترل از راه دور را برمی دارند، یک اخطار 24 قیراطی را در نظر داشته باشند
[ترجمه ترگمان]بنابراین بینندگان gullible باید هر بار که کنترل از راه دور را بر می دارند، یک خطای ۲۴ عیار را در ذهن نگه دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Did Ms. Awesome For Real just use caveat emptor?
[ترجمه گوگل]آیا خانم Awesome For Real فقط از caveat emptor استفاده کرد؟
[ترجمه ترگمان]آیا خانم \"خارق العاده\" به خاطر Real از \"emptor\" استفاده کرد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Caveat emptor -- and be sure to unit-test thoroughly during development or prototyping.
[ترجمه گوگل]Caveat emptor -- و مطمئن شوید که در طول توسعه یا نمونه سازی به طور کامل تست واحد انجام دهید
[ترجمه ترگمان]Caveat emptor - - و اطمینان حاصل کنید که در طول توسعه یا نمونه سازی به طور کامل تست کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Caveat emptor (or venditor) had found a new meaning—as the paper assignats issued by revolutionary France would soon prove.
[ترجمه گوگل]اخطار (یا فروشنده) معنای جدیدی پیدا کرده بود - همانطور که اسناد کاغذی صادر شده توسط فرانسه انقلابی به زودی ثابت خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]Caveat emptor (یا venditor)یک معنی جدید پیدا کرده بود - همان گونه که این اوراق که از سوی فرانسه انقلابی به چاپ رسیده بود بزودی ثابت خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[حقوق] اخطار به مشتری (اصلی که به موجب آن مشتری باید احتیاط لازم را به عمل آورده، جنس را به مسئولیت خود انتخاب و خریداری نماید)

انگلیسی به انگلیسی

• let the buyer beware, principle of commerce stating that if no warranty is provided then a customer buys at his own risk

پیشنهاد کاربران

### 📌 معنی "meltdown" در انگلیسی و فارسی:
English:
Meltdown refers to a sudden and complete failure, either emotional ( like losing control due to stress ) or technical ( like a system crash or nuclear reactor failure ) .
...
[مشاهده متن کامل]

فارسی:
Meltdown یعنی یک فروپاشی ناگهانی و شدید.
معنی اش می تونه باشه:
1. فروپاشی احساسی یا عصبی ( مثلاً وقتی کسی از استرس یا خشم کنترل خودش رو از دست می ده )
2. سقوط یا شکست شدید اقتصادی، فنی یا سیستمی ( مثل سقوط بازار یا ذوب هسته ای )
- - -
### ✅ Collocations with "meltdown" ( ترکیب های رایج ) :
1. emotional meltdown – فروپاشی احساسی
2. nuclear meltdown – ذوب شدن هسته نیروگاه
3. financial meltdown – بحران مالی شدید
4. have a meltdown – دچار فروپاشی شدن
5. complete meltdown – فروپاشی کامل
6. meltdown moment – لحظه فروپاشی
7. public meltdown – فروپاشی عصبی در ملأ عام
8. mental meltdown – سقوط روانی یا آشفتگی ذهنی
- - -
### ✅ Natural Sentences with Translation:
1. She had an emotional meltdown after the breakup.
بعد از جدایی دچار فروپاشی احساسی شد.
2. The toddler had a meltdown in the supermarket.
بچه کوچولو وسط فروشگاه قشقرق راه انداخت ( کنترلش رو از دست داد ) .
3. After working 70 hours a week, he finally had a mental meltdown.
بعد از ۷۰ ساعت کار در هفته، بالاخره روانش بهم ریخت.
4. The financial meltdown of 2008 affected millions of people.
بحران مالی سال ۲۰۰۸ میلیون ها نفر رو تحت تأثیر قرار داد.
5. During the argument, she went into a complete meltdown.
وسط دعوا، کاملاً از هم پاشید.
6. He’s usually calm, but yesterday he had a public meltdown.
معمولاً آرومه، ولی دیروز جلوی همه از کوره در رفت.
7. A nuclear meltdown can be catastrophic for the environment.
ذوب هسته ای می تونه برای محیط زیست فاجعه بار باشه.
8. I’m so stressed I feel like I’m heading for a meltdown.
اون قدر استرس دارم که حس می کنم دارم به مرز فروپاشی می رسم.
- - -
### 💬 Conversation 1:
A: How did the presentation go?
B: Terrible. I totally had a meltdown in front of the team.
الف: ارائه چطور پیش رفت؟
ب: افتضاح. جلوی تیم کامل فروپاشیدم.
- - -
### 💬 Conversation 2:
A: Wasn’t the market crash in 2008 a meltdown?
B: Yes, a full - blown financial meltdown.
الف: سقوط بازار در سال ۲۰۰۸ یه meltdown نبود؟
ب: چرا، یه بحران مالی کامل و شدید بود.
chatgpt

تلفظ : کَویات امپتور
عبارت "caveat emptor" یک اصطلاح لاتین است و ریشه ی آن از زبان حقوقی روم باستان می آید.
ریشه شناسی:
- caveat: سوم شخص مفرد از فعل *cavēre* به معنی �مراقب بودن، پرهیز کردن�. : مراقب باش - حواست جمع باشه
...
[مشاهده متن کامل]

- emptor: اسم به معنی �خریدار�، از فعل *emere* به معنی �خریدن�.
ترکیب این دو واژه یعنی "بگذار خریدار مراقب باشد" یا به طور طبیعی تر: "خریدار آگاه باشد".
این اصل در حقوق قراردادها، به ویژه در خرید و فروش کالا، استفاده می شده. در گذشته که بازرسی و استاندارد خاصی برای کالاها وجود نداشت، این اصل می گفت: اگر چیزی می خری و بعداً خراب یا بی کیفیت از آب دراومد، تقصیر خودت است چون باید قبل از خرید بررسی می کردی.
امروزه در بسیاری از کشورها، قوانین حمایت از مصرف کننده این اصل را محدود کرده اند، ولی هنوز هم در بعضی موارد ( مثل خرید اجناس دست دوم، یا خرید از بازارهای بدون ضمانت ) کاربرد دارد.
chatgpt

خریدار مواظب باش - خریدار اخطار - خریدار کلاه سرت نره - خریدار حواست را جمع کن
سلب مسئولیت / مسئولیت با مشتری
Caveat emptor یک عبارت لاتین که به معنای "let the buyer beware / اجازه دهید خریدار مراقب باشد" است.
این یک دکترین قانونی است که مسئولیت تحقیق در مورد کالاها یا خدماتی را که خریداری می کند و آگاهی از خطرات یا نقص های احتمالی را بر عهده خریدار می گذارد.
هشدار سلب مسئولیت
یک اصطلاح به زبان Latin که در انگلیسی به ضرب المثل تبدیل شده است.
Let the buyer beware
از آنجایی که مشتری نسبت به فروشنده اطلاعات کمتری در مورد کالا یا خدماتی که دریافت می کند دارد بایستی هنگام خرید تمام احتمالات را در نظر بگیرد
خرید با مسئولیت مشتری

بپرس