cautiousness


احتیاطکاری، مواظبت، توجه

جمله های نمونه

1. The third argument for Labour's cautiousness is only slightly more convincing.
[ترجمه گوگل]استدلال سوم برای محتاط بودن حزب کارگر فقط اندکی قانع کننده تر است
[ترجمه ترگمان]سومین استدلال برای احتیاط حزب کارگر، تنها کمی بیشتر متقاعد کننده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Self-restraint, cautiousness, and prudence will keep bad luck away! Dr T. P. Chia
[ترجمه گوگل]خویشتن داری، احتیاط و احتیاط از بدشانسی دور می شود! دکتر تی پی چیا
[ترجمه ترگمان]خویشتن داری، احتیاط، احتیاط، و احتیاط، بخت بد را دور نگه می دارد! دکتر تی پی چیا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Mr Mubarak's cautiousness used to be welcomed as an antidote to the histrionics of Nasser and Sadat.
[ترجمه گوگل]قبلاً از محتاط بودن آقای مبارک به عنوان پادزهری برای تاریخ‌نگاری‌های ناصر و سادات استقبال می‌شد
[ترجمه ترگمان]این احتیاط آقای مبارک به عنوان پادزهر the ناصر و سادات مورد استقبال قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I have been amazed at much of the cautiousness displayed in much of the current analysis of the dying giant.
[ترجمه گوگل]من از بسیاری از احتیاط های نشان داده شده در بسیاری از تحلیل های فعلی غول در حال مرگ شگفت زده شده ام
[ترجمه ترگمان]من از این احتیاط که در بسیاری از تحلیل فعلی این غول رو به مرگ نمایش داده شده بود، حیرت زده شدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. While so preoccupied, he forgot his usual cautiousness.
[ترجمه گوگل]در حالی که خیلی مشغول بود، احتیاط همیشگی خود را فراموش کرد
[ترجمه ترگمان]در حالی که این احتیاط را داشت، این احتیاط همیشگی را از یاد برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Emotionality, extroversion, openness, cautiousness dimensions of Five-Factor personality and conflict dimensions of teacher-student relations can significantly predict adolescents' mental health.
[ترجمه گوگل]ابعاد عاطفی، برون گرایی، گشودگی، احتیاط شخصیت پنج عاملی و ابعاد تعارض روابط معلم و دانش آموز به طور معناداری سلامت روان نوجوانان را پیش بینی می کند
[ترجمه ترگمان]Emotionality، برون گرایی، باز بودن، ابعاد احتیاط شخصیت پنج گانه و ابعاد تعارض روابط معلم - دانش آموز می تواند به طور قابل توجهی سلامت روانی نوجوانان را پیش بینی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Introduces the conditions of concrete application of accounting cautiousness principle in inventory pricing, fixed asset depreciation, business of bad debt loss and asset decrement.
[ترجمه گوگل]شرایط کاربرد عینی اصل احتیاط حسابداری در قیمت گذاری موجودی، استهلاک دارایی های ثابت، کسب و کار زیان بدهی بد و کاهش دارایی ها را معرفی می کند
[ترجمه ترگمان]بررسی شرایط کاربرد عینی اصل احتیاط حسابداری در قیمت گذاری موجودی، استهلاک دارایی ثابت، کسب وکار از دست دادن بدهی بد و کاهش دارایی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. They always trusted in his cautiousness.
[ترجمه گوگل]آنها همیشه به احتیاط او اعتماد داشتند
[ترجمه ترگمان]آن ها همیشه به احتیاط او اعتماد داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Loneliness is a spiritual cautiousness, like the bloomy snow lotus herb on the summit of the mountain, beautiful and solemn.
[ترجمه گوگل]تنهایی یک احتیاط روحی است، مانند گیاه نیلوفر برفی شکوفه بر قله کوه، زیبا و باشکوه
[ترجمه ترگمان]تنهایی یک نوع احتیاط روحی است، همچون گیاهی که در قله کوه، زیبا و باشکوه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He thought that the culture of forestallment including austereness, plain and cautiousness in life.
[ترجمه گوگل]او فکر می کرد که فرهنگ پیشروی شامل ریاضت، دشت و احتیاط در زندگی است
[ترجمه ترگمان]او فکر می کرد که فرهنگ of شامل austereness، جلگه و احتیاط در زندگی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. His followers Johann Kaspar Spurzheim and George Combe divided the scalp into areas they labeled with traits such as combativeness, cautiousness, and form perception.
[ترجمه گوگل]پیروان او، یوهان کاسپار اسپورزهایم و جورج کومب، پوست سر را به قسمت هایی تقسیم کردند که به آنها ویژگی هایی مانند جنگجویی، محتاط بودن و درک شکلی نشان دادند
[ترجمه ترگمان]پیروان او، یوهان Kaspar Spurzheim و جورج Combe پوست سر را به مناطقی تقسیم کردند که با ویژگی هایی چون پرخاشگری، احتیاط، و ادراک شکل برچسب می زدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. After filial piety and fraternity, the next virtues we should have are cautiousness and trustworthiness.
[ترجمه گوگل]بعد از فرزندی و برادری، فضایل بعدی که باید داشته باشیم، احتیاط و امانت است
[ترجمه ترگمان]پس از تقوا و برادری فرزندی، فضایل بعدی که باید داشته باشیم، احتیاط و قابل اعتماد بودن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• wariness, carefulness, watchfulness

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : caution
✅️ اسم ( noun ) : caution / cautiousness
✅️ صفت ( adjective ) : cautionary / cautious
✅️ قید ( adverb ) : cautiously

بپرس