causticity


معنی: لطیفه
معانی دیگر: سوزندگی، تندی، نیش سخن

جمله های نمونه

1. Very low residue and few causticity, with high-surface insulation resistance value, no need to wash it also can reach the excellent ICT test value .
[ترجمه گوگل]باقیمانده بسیار کم و خاصیت سوزندگی کم، با مقاومت عایق سطح بالا، بدون نیاز به شستن آن همچنین می تواند به ارزش آزمون ICT عالی برسد
[ترجمه ترگمان]پسماند بسیار کم و تعداد کمی causticity با ارزش مقاومت عایق بندی سطح بالا، بدون نیاز به شستن آن نیز می تواند به مقدار تست خوب ارتباطی برسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Using in without dusts, causticity gas, flammability gas, oil fog, vapor.
[ترجمه گوگل]استفاده بدون گرد و غبار، گاز سوزاننده، گاز قابل اشتعال، مه روغن، بخار
[ترجمه ترگمان]استفاده از گاز بی اثر، گاز سوز، گاز اشتعال پذیری، مه نفتی، بخار
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The hazardous waste has toxicity, flammability, reactivity, causticity and infection.
[ترجمه گوگل]زباله های خطرناک دارای سمیت، اشتعال پذیری، واکنش پذیری، سوزانندگی و عفونت هستند
[ترجمه ترگمان]پسماند خطرناک سمیت، اشتعال پذیری، واکنش پذیری، causticity و عفونت دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. It is shown that medium causticity, adhesiveness, temperature and pressure are factors of safety valve lapse and safety valve inspection time based on the analysis the reasons of safety valve lapse.
[ترجمه گوگل]نشان داده شده است که سوزانندگی متوسط، چسبندگی، دما و فشار از عوامل خرابی شیر اطمینان و زمان بازرسی شیر اطمینان بر اساس تجزیه و تحلیل دلایل خرابی شیر اطمینان هستند
[ترجمه ترگمان]این نشان می دهد که causticity، دما، دما و فشار عوامل دیواره سوپاپ اطمینان و زمان بازرسی سوپاپ اطمینان براساس آنالیز علت از دست دادن سوپاپ اطمینان هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Chlorine and chloride have serious causticity to the equipments in the chlor-alkali industry.
[ترجمه گوگل]کلر و کلرید دارای خاصیت سوزندگی جدی برای تجهیزات در صنعت کلر قلیایی هستند
[ترجمه ترگمان]کلرین و کلرید برای تجهیزات در صنعت کلر - آلکالی با تجهیزات جدی مواجه هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Using place: Using in house without dust, causticity gas, flammability gas, oil fog, vapor.
[ترجمه گوگل]محل استفاده: استفاده در خانه بدون گرد و غبار، گاز سوزاننده، گاز قابل اشتعال، مه نفت، بخار
[ترجمه ترگمان]استفاده از محل: استفاده از خانه بدون گرد و غبار، گاز سوز، گاز سوز، گاز سوز، مه نفت، مه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. For the experiment with Poisonous and causticity air, it should be done in the draught cabinet, which is to against the happening of contingence.
[ترجمه گوگل]برای آزمایش با هوای سمی و سوزاننده، باید در کابینه پیش نویس انجام شود که در مقابل وقوع احتمالی است
[ترجمه ترگمان]برای آزمایش با هوای سمی و causticity، این کار باید در کابینه کوران انجام شود که مخالف اتفاق of است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A sacrificial anode protection method was designed through analysis of the soil causticity and the corrosion condition of the steel delivery pipe network of 91043 navy unit.
[ترجمه گوگل]یک روش حفاظت از آند فداکارانه از طریق تجزیه و تحلیل خاصیت کشندگی خاک و وضعیت خوردگی شبکه لوله تحویل فولادی 91043 نیروی دریایی طراحی شد
[ترجمه ترگمان]روش حفاظت از آند از طریق تجزیه و تحلیل of خاک و شرایط خوردگی شبکه لوله تحویل فولاد در واحد نیروی دریایی طراحی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The valve axis adopt stainless steel, it has good abradability and anti - causticity.
[ترجمه گوگل]محور سوپاپ از فولاد ضد زنگ استفاده می کند، دارای ساییدگی خوب و ضد سوزش است
[ترجمه ترگمان]محور شیر فولاد ضد زنگ را اتخاذ می کند که دارای abradability و ضد - است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It is physiological innocuity material, amity to environment, and the most importance is no second pollution when burning that means no emission noxious and causticity gas.
[ترجمه گوگل]این ماده بی ضرر فیزیولوژیکی، دوستی با محیط است و مهم ترین آن عدم آلودگی ثانویه در هنگام سوزاندن است که به معنی عدم انتشار گاز مضر و سوزاننده است
[ترجمه ترگمان]این ماده، مواد innocuity فیزیولوژیکی، دوستی با محیط زیست است و بیش ترین اهمیت، آلودگی دوم در هنگام سوزاندن است که به معنی بدون انتشار گازهای سمی و غیر سمی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The invention can make the measured results have perfect correlation with the true causticity of metal to gain one times information more than current technology.
[ترجمه گوگل]این اختراع می تواند باعث شود که نتایج اندازه گیری شده همبستگی کاملی با خاصیت سوزندگی واقعی فلز برای به دست آوردن اطلاعات یک برابر بیشتر از فناوری فعلی داشته باشد
[ترجمه ترگمان]این اختراع می تواند نتایج اندازه گیری شده را با the حقیقی فلز ارتباط کامل داشته باشد تا یک برابر اطلاعات بیشتر از فن آوری کنونی بدست آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. There are double seals for ball baring unit and it is normally pre-greased for working in the condition of dust, slob and causticity .
[ترجمه گوگل]مهر و موم های دوگانه برای واحد توپی وجود دارد و معمولاً برای کار در شرایط گرد و غبار، لخت و سوزاندن از قبل روغن کاری شده است
[ترجمه ترگمان]seals مضاعف برای واحد گردش توپ وجود دارد و معمولا برای کار در شرایط گرد و غبار، slob و causticity چرب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. It used thick film technique with good endurance to diesel oil, causticity to gas and antifriction performance.
[ترجمه گوگل]از تکنیک فیلم ضخیم با استقامت خوب برای روغن دیزل، سوزانندگی در برابر گاز و عملکرد ضد اصطکاک استفاده کرد
[ترجمه ترگمان]آن از تکنیک لایه ضخیم با استقامت خوب برای سوخت دیزل، causticity به گاز و عملکرد antifriction استفاده کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The larger tension stress in the hydraulic turbine blades, grain coarsening in the heat-affected zone and the causticity of fluid medium are the major causes of cavitation erosion.
[ترجمه گوگل]تنش کششی بزرگتر در پره‌های توربین هیدرولیک، درشت شدن دانه‌ها در ناحیه متاثر از گرما و سوزانندگی محیط سیال از دلایل اصلی فرسایش حفره‌ای هستند
[ترجمه ترگمان]تنش کششی بیشتر در پره های توربین هیدرولیکی، coarsening غله در منطقه متاثر از گرما و محیط سیال سیال عامل اصلی فرسایش ناشی از کاویتاسیون می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

لطیفه (اسم)
quip, jape, sarcasm, joke, jest, bon mot, epigram, causticity, witty remark, witticism

انگلیسی به انگلیسی

• harshness, sharpness; corrosiveness

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : causticity
✅️ صفت ( adjective ) : caustic
✅️ قید ( adverb ) : caustically

بپرس