causeless

/ˈkɔːzləs//ˈkɔːzləs/

معنی: بی سبب، بی هدف
معانی دیگر: بی سبب، بی هدف

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of cause.

جمله های نمونه

1. This does not make the picture causeless.
[ترجمه گوگل]این تصویر را بی دلیل نمی کند
[ترجمه ترگمان]این به هیچ وجه باعث ترس و هراسی نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. And yet by His causeless mercy one can have suitable senses to hear Him or to speak to Him.
[ترجمه گوگل]و با این حال با رحمت بی دلیل او می توان حواس مناسبی برای شنیدن او یا صحبت کردن با او داشت
[ترجمه ترگمان]و با این حال، با رحم و شفقت His، آدم می تواند احساسات مناسبی برای شنیدن حرف او یا صحبت با او داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. In a paper written a year ago, Mr Hall described such apparently "causeless" recessions as perplexing.
[ترجمه گوگل]در مقاله ای که یک سال پیش نوشته شد، آقای هال چنین رکودهای ظاهراً "بی علت" را گیج کننده توصیف کرد
[ترجمه ترگمان]در مقاله ای که یک سال پیش نوشته شده بود، آقای هال آن را \"causeless\" و گیج کننده توصیف کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Q: This does not make the picture causeless.
[ترجمه گوگل]س: این تصویر را بی دلیل نمی کند
[ترجمه ترگمان]سوال: این باعث ترس و هراسی نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Q. : What should I do to discover causeless love and limitless joy?
[ترجمه گوگل]س: برای کشف عشق بی دلیل و شادی بی حد و حصر چه باید بکنم؟
[ترجمه ترگمان]سوال: من چه کاری باید برای کشف عشق بی حد و حصر و شادی بی حد و حصر انجام دهم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. By the causeless mercy of the Spiritual Master all things are possible.
[ترجمه گوگل]با رحمت بی دلیل استاد روحانی همه چیز ممکن است
[ترجمه ترگمان]خدا را شکر که همه چیز ممکن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A causeless event or thing, we cannot think of any more than we can of a stick with only one end.
[ترجمه گوگل]یک رویداد یا چیز بی علت، ما نمی توانیم بیشتر از یک چوب با یک سر فکر کنیم
[ترجمه ترگمان]یک اتفاق یا چیز بی causeless، ما نمی توانیم به چیزی بیش از یک تکه چوب در یک طرف فکر کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He had been trying to fancy them causeless, but could not.
[ترجمه گوگل]او سعی کرده بود آنها را بی دلیل تصور کند، اما نتوانست
[ترجمه ترگمان]سعی کرده بود آن ها را بی دلیل تصور کند، اما نمی توانست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Q : A causeless world is entirely beyond my control.
[ترجمه گوگل]س: یک دنیای بی علت کاملاً خارج از کنترل من است
[ترجمه ترگمان]سوال: یک دنیای بی دلیل، کاملا فراتر از کنترل من است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. That is the way to get this causeless love and limitless joy.
[ترجمه گوگل]این راهی برای به دست آوردن این عشق بی دلیل و شادی بی حد و حصر است
[ترجمه ترگمان]این تنها راه برای بدست آوردن این عشق و لذت بی حد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. It is the causeless mercy of the Supreme Lord that He always tries to bring us back home, back to Godhead.
[ترجمه گوگل]این رحمت بی دلیل پروردگار متعال است که همیشه سعی می کند ما را به خانه بازگرداند، به خدایت بازگرداند
[ترجمه ترگمان]این لطف بی پایان لرد عالی است که همیشه سعی می کند ما را به خانه باز گرداند، به Godhead
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Through each experience in life we can realize Oneness Consciousness in its background and open to peace, love and causeless joy.
[ترجمه گوگل]از طریق هر تجربه در زندگی می‌توانیم آگاهی یگانگی را در پس‌زمینه آن درک کنیم و به سوی صلح، عشق و شادی بی‌علت باز شود
[ترجمه ترگمان]ما از طریق هر تجربه در زندگی می توانیم هشیاری Oneness را در زمینه خود درک کنیم و برای صلح، عشق و شادی بی حد و حصر پذیرا شویم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Pro 26:2 As the bird by wandering, as the swallow by flying, so the curse causeless shall not come.
[ترجمه گوگل]طرفداران 26:2 همانطور که پرنده سرگردان، مانند پرستو در حال پرواز، نفرین بی دلیل نیز نخواهد آمد
[ترجمه ترگمان]Pro ۲۶: ۲ به عنوان یک پرنده، مانند پرستو که در پرواز است، پس نفرین بر نخواهد آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Such is the power of a single prayer in desperation - and such is the benediction moon of Krsna's causeless mercy.
[ترجمه گوگل]چنین است قدرت یک دعا در ناامیدی - و چنین است ماه مبارک رحمت بی علت کرشنا
[ترجمه ترگمان]این قدرت یک دعای ساده در نومیدی است - و این ماه دعای خیر of بی حد و حصر Krsna است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بی سبب (صفت)
causeless, uncaused

بی هدف (صفت)
causeless

انگلیسی به انگلیسی

• lacking a cause

پیشنهاد کاربران

بپرس