1. Direct and indirect effects Multiple causality means that two or more causes tend to work together to produce an effect.
[ترجمه گوگل]اثرات مستقیم و غیرمستقیم علیت چندگانه به این معنی است که دو یا چند علت تمایل دارند با هم کار کنند تا یک اثر ایجاد کنند
[ترجمه ترگمان]اثرات مستقیم و غیرمستقیم متعدد به این معنی است که دو یا چند عامل دیگر برای ایجاد یک اثر، تمایل به کار با یکدیگر دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. While this does not necessarily imply causality, it does suggest that the climate was compatible with public acceptance.
[ترجمه گوگل]در حالی که این لزوماً به معنای علیت نیست، اما نشان می دهد که آب و هوا با پذیرش عمومی سازگار است
[ترجمه ترگمان]در حالی که این لزوما نشان دهنده علیت نیست، پیشنهاد می کند که آب و هوا با پذیرش عمومی سازگار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Shultz argues that our understanding of causality is based primarily on knowledge about the ways in which generative transmission occurs.
[ترجمه گوگل]شولتز استدلال می کند که درک ما از علیت اساساً مبتنی بر دانش در مورد راه هایی است که انتقال زایشی رخ می دهد
[ترجمه ترگمان]شولتز استدلال می کند که درک ما از علیت اصولا مبتنی بر دانش در مورد روش هایی است که انتقال مولد رخ می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Not until later does awareness of causality begin to evolve.
[ترجمه گوگل]تا بعداً آگاهی از علیت شروع به تکامل نمی کند
[ترجمه ترگمان]نه تا زمانی که آگاهی از علیت شروع به تکامل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Disentangling all the connective strands and lines of causality is a task beyond our scope.
[ترجمه گوگل]از هم گسیختگی همه رشتههای پیوندی و خطوط علیت کاری فراتر از محدوده ماست
[ترجمه ترگمان]قطع کردن تمام رشته های ارتباطی و خطوط علیت، وظیفه ای فراتر از حوزه ما است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Ordinary causality was invoked by chemists to cover the observation that sulfur atoms plus iron atoms equal iron sulfide molecules.
[ترجمه گوگل]شیمیدانان از علیت معمولی استفاده کردند تا این مشاهدات را پوشش دهند که اتم های گوگرد به اضافه اتم های آهن برابر با مولکول های سولفید آهن هستند
[ترجمه ترگمان]علیت معمولی توسط شیمی دان ها به کار گرفته شد تا مشاهده کنند که اتم های گوگرد به اضافه اتم های اهن با مولکول های سولفید آهن برابر هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Improved concepts of causality, space, time, and speed evolve.
[ترجمه گوگل]مفاهیم بهبود یافته علیت، مکان، زمان و سرعت تکامل می یابند
[ترجمه ترگمان]بهبود مفاهیم علیت، فضا، زمان، و سرعت تکامل
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. They do not share our sense of causality, and so tend to view events as discrete and unrelated.
[ترجمه گوگل]آنها در احساس ما از علیت مشترک نیستند و بنابراین تمایل دارند که رویدادها را گسسته و نامرتبط ببینند
[ترجمه ترگمان]آن ها حس علیت ما را به اشتراک نمی گذارند و بنابراین گرایش به مشاهده رویدادها به عنوان گسسته و نامربوط رخ می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. If we stick to causality as such, we have it not in its truth. Such a causality is merely finite, and its finitude lies in retaining the distinction between cause and effect unassimilated.
[ترجمه گوگل]اگر ما به علیت به این صورت پایبند باشیم، آن را در حقیقت خود نداریم چنین علیت صرفاً متناهی است، و پایان پذیری آن در حفظ تمایز بین علت و معلول است
[ترجمه ترگمان]اگر به علیت چنین ادامه دهیم، در حقیقت آن را نداریم چنین علیت صرفا محدود است، و finitude آن در حفظ تمایز بین علت و معلول نهفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Put simply law of causality states that every material effect must have an adequate antecedent cause.
[ترجمه گوگل]به بیان ساده، قانون علیت بیان می کند که هر اثر مادی باید یک علت مقدم کافی داشته باشد
[ترجمه ترگمان]به بیان ساده قانون علیت بیان می کند که هر اثر مادی باید دارای یک علت antecedent کافی باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Its constitutive requirements should include: divorce, damages, delictum, causality between divorce and damages.
[ترجمه گوگل]الزامات تشکیل دهنده آن باید عبارتند از: طلاق، خسارت، اخلال، علیت بین طلاق و خسارت
[ترجمه ترگمان]الزامات تشکیل دهنده آن باید شامل: طلاق، خسارت، delictum، علیت بین طلاق و خسارت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Experience method, low of causality, inductive method and try-and-error method could be used in system analysis.
[ترجمه گوگل]در تحلیل سیستم می توان از روش تجربه، علیت کم، روش استقرایی و روش سعی و خطا استفاده کرد
[ترجمه ترگمان]روش تجربه، سبک علیت، روش استقرایی و روش امتحان - و خطا می تواند در آنالیز سیستم مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Quantitative methods include ADF, Granger causality test and ordinary least squares.
[ترجمه گوگل]روش های کمی شامل ADF، آزمون علیت گرنجر و حداقل مربعات معمولی است
[ترجمه ترگمان]روش های کمی شامل ADF، test Granger و حداقل مربعات معمولی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. David Hume challenged the objectivity of causality and the inevitability of inductive inference.
[ترجمه گوگل]دیوید هیوم عینیت علیت و اجتناب ناپذیر بودن استنتاج استقرایی را به چالش کشید
[ترجمه ترگمان]دیوید هیوم، عینیت علیت و ناگزیر بودن استنتاج استقرایی را به چالش کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید