caulk

/ˈkɑːk//kɔːk/

معنی: مسدود کردن، بتونهگیری کردن، زیرپوش سازی کردن، درز گرفتن، اب بندی کردن، نعل زدن، بتونه کاری کردن، شکاف و سوراخ چیزی را گرفتن، چرت زدن
معانی دیگر: آب بندی کردن، درزگیری کردن (به ویژه برای جلوگیری از نفوذ آب)، انداییدن، آژندیدن، زاماسکه، زاموسقه، آب بند (caulking compound هم می گویند)، بتونه (برای درزگیری)، بتانه، آژندگر، calk : شکاف وسورا  چیزی را گرفتن

بررسی کلمه

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: calks, caulks, calking, caulking, calked, caulked
مشتقات: caulker (n.)
• : تعریف: to seal against leakage of water or air, esp. by filling in cracks, as in the seams of a boat or the joints of a pipe.

جمله های نمونه

1. Straight silicone caulk does not accept paint, so the normal process with silicone is to caulk when you have completed painting.
[ترجمه گوگل]درزبندی مستقیم سیلیکونی رنگ را نمی پذیرد، بنابراین روند عادی با سیلیکون به این صورت است که پس از اتمام رنگ آمیزی درزبندی می شود
[ترجمه ترگمان]سیلیکون Straight caulk رنگ را قبول نمی کند، بنابراین فرآیند نورمال با سیلیکون وقتی که نقاشی را تکمیل کردید، به caulk تبدیل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The caulk has to cover the gap between the tub and the wall.
[ترجمه گوگل]درزگیر باید شکاف بین وان و دیوار را بپوشاند
[ترجمه ترگمان]The باید شکاف بین وان و دیوار را پوشش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Whatever caulk you use, remember that practice makes perfect.
[ترجمه گوگل]از هر درزگیری که استفاده می کنید، به یاد داشته باشید که تمرین باعث عالی می شود
[ترجمه ترگمان]هر کمکی که ازش استفاده کنی، یادت باشه که تمرین عالی پیش میره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Assorted blends of acrylic adhesive caulk fortified with silicone.
[ترجمه گوگل]ترکیبات متنوعی از چسب اکریلیک تقویت شده با سیلیکون
[ترجمه ترگمان]ترکیب assorted از چسب acrylic با سیلیکون سازگار شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Fibermax caulk is also used as a patchingmaterial around deteriorating burner blocks.
[ترجمه گوگل]درزگیر فیبرمکس نیز به عنوان یک ماده وصله در اطراف بلوک های مشعل خراب استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]Fibermax caulk نیز به عنوان a در اطراف بلوک ها مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Use caulk, weather stripping, door sweeps, plastic, and other appropriate means to close off these leaks.
[ترجمه گوگل]برای از بین بردن این نشتی ها از درزگیری، آب و هوا، جارو درب، پلاستیک و سایر وسایل مناسب استفاده کنید
[ترجمه ترگمان]از caulk، تخلیه آب و هوا، جاروب کردن در، پلاستیک و دیگر راه های مناسب برای بستن این leaks استفاده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Learn how to caulk when refinishing door jamb in this free house remodeling video from an expert finish carpenter and experienced home inspector.
[ترجمه گوگل]در این ویدیوی رایگان بازسازی خانه توسط یک نجار متخصص و بازرس خانه با تجربه، نحوه درزگیری را هنگام تمیز کردن دیوار درب بیاموزید
[ترجمه ترگمان]یاد بگیرید چگونه وقتی در این خانه آزاد قرار گرفت، ویدئو را از یک نجار finish ماهر و بازرس داخلی تجربه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Basins are provided with a 4" caulk inlet, 3" vent, and a large removable hand hole to permit access, as a standard.
[ترجمه گوگل]حوضچه ها به طور استاندارد دارای یک ورودی درزگیر 4 اینچی، دریچه 3 اینچی و یک سوراخ دستی قابل جابجایی بزرگ برای اجازه دسترسی هستند
[ترجمه ترگمان]Basins با یک ورودی ۴ \"caulk، ۳\" تخلیه و یک سوراخ کلید جدا شدنی برای اجازه دسترسی به عنوان یک استاندارد ارائه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Wedgwood experimented with barium sulphate (caulk), and from it produced jasper, in 177
[ترجمه گوگل]Wedgwood با سولفات باریم (کاولک) آزمایش کرد و از آن جاسپر را در سال 177 تولید کرد
[ترجمه ترگمان]وجوود با سولفات سولفات (caulk)آزمایش کرد و از آنجا جسپر را در ۱۷۷ سالگی تولید کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Caulk or grouting needed in tub area.
[ترجمه گوگل]درزگیری یا دوغاب در ناحیه وان مورد نیاز است
[ترجمه ترگمان]تزریق یا تزریق تزریق در ناحیه وان لازم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Caulk a pipe joint; caulked the cracks between the boards with mud.
[ترجمه گوگل]درزبندی اتصال لوله؛ شکاف های بین تخته ها را با گل درز زد
[ترجمه ترگمان]در میان تخته های کف اتاق را با گل و لای به هم وصل می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Walk around the basement with caulk and cans of spray foam and plug every gap you can find between framing and masonry and around pipes or wires that penetrate the rim joist or exterior walls.
[ترجمه گوگل]با درزگیر و قوطی‌های فوم اسپری در زیرزمین قدم بزنید و هر شکافی را که بین قاب‌بندی و بنایی و اطراف لوله‌ها یا سیم‌هایی که به تیرچه لبه یا دیوارهای بیرونی نفوذ می‌کنند، ببندید
[ترجمه ترگمان]در زیرزمین با caulk و قوطی های اسپری آب راه بروید و هر فاصله ای را که می توانید بین کادربندی و سنگ تراشی و اطراف لوله ها و یا سیم های اتصال دیوار بیرونی و یا دیواره ای بیرونی پیدا کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The sailors couldn't find anything to caulk the seam in the boat.
[ترجمه گوگل]ملوانان چیزی برای درز زدن درز در قایق پیدا نکردند
[ترجمه ترگمان]ملاحان نمی توانستند چیزی برای گرفتن seam در قایق پیدا کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Shipbuilders caulk wooden boats with oakum and tar.
[ترجمه گوگل]کشتی سازان قایق های چوبی را با بلوط و قیر درز می زنند
[ترجمه ترگمان]Shipbuilders چوبی را با طناب و قیر پوشانده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مسدود کردن (فعل)
close, bar, clog, choke, shut, block, barricade, shut off, caulk, blank out, jam, calk, stopper, foreclose, scotch, head back, mure, obstruct, obturate, occlude, oppilate, portcullis, stopple

بتونه گیری کردن (فعل)
caulk, calk

زیرپوش سازی کردن (فعل)
caulk, calk

درز گرفتن (فعل)
caulk, chink, calk, seam, sew up

اب بندی کردن (فعل)
caulk, calk

نعل زدن (فعل)
caulk, calk

بتونه کاری کردن (فعل)
prime, seal, caulk, calk, putty

شکاف و سوراخ چیزی را گرفتن (فعل)
caulk, calk

چرت زدن (فعل)
caulk, catnap, snooze, nap, doze, slumber, dawdle, drowse

تخصصی

[مهندسی گاز] اب بندی کردن، درزبندی کردن
[زمین شناسی] کاوک
[آب و خاک] آب بندی کردن درزگیری

انگلیسی به انگلیسی

• make watertight, stop up leaks (in pipes, ships, etc.); put on calks (part on a horseshoe that prevents slipping)

پیشنهاد کاربران

✨ از مجموعه لغات GRE ✨
✍ توضیح: To seal or fill gaps in a surface
🔍 مترادف: Seal
✅ مثال: He used silicone to caulk the bathtub.

بپرس