cauldron

/ˈkɑːldrən//ˈkɔːldrən/

معنی: دیگ، پاتیل، کتری بزرگ
معانی دیگر: رجوع شود به: caldron، caldron : پاتیل

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a round metal pot that is hung or placed over a fire, used for boiling liquids.

جمله های نمونه

1. Several men were thrown into a boiling cauldron.
[ترجمه گوگل]چند مرد را در یک دیگ در حال جوش انداختند
[ترجمه ترگمان]چند نفر را به درون پاتیل جوشان انداختند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The stadium was a seething cauldron of emotion.
[ترجمه گوگل]ورزشگاه دیگ جوشان احساسات بود
[ترجمه ترگمان]زمین در دیگ پر از غلیان احساسات بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The shrimp are protected from the cauldron, though, by seawater drawn up beside the rising plume.
[ترجمه گوگل]میگوها از دیگ محافظت می شوند، اما با آب دریا که در کنار ستون بالارونده کشیده شده است
[ترجمه ترگمان]به هر حال، میگو از پاتیل محافظت شده است، با وجود آب دریا که در کنار پر شیب بالا کشیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. And there was a witches' cauldron full of golden soup.
[ترجمه گوگل]و دیگ جادوگران پر از سوپ طلایی بود
[ترجمه ترگمان] و یه پاتیل ساحره پر از سوپ طلایی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He was taking firewood and a large cauldron into the smithy that adjoined the cottage.
[ترجمه گوگل]او هیزم و یک دیگ بزرگ را به آهنگری که در مجاورت کلبه بود می برد
[ترجمه ترگمان]او داشت هیزم و دیگ بزرگی را به درون آهنگری می برد که در کنار کلبه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. His second most prized possession was a magic cauldron that could never be emptied.
[ترجمه گوگل]دومین دارایی او یک دیگ جادویی بود که هرگز نمی‌توان آن را خالی کرد
[ترجمه ترگمان]دومین تملک او یک پاتیل جادویی بود که هرگز نمی شد آن را خالی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. But, casting into this bubbling cauldron of opportunity makes no difference.
[ترجمه گوگل]اما، ریختن در این دیگ جوشان فرصت تفاوتی ندارد
[ترجمه ترگمان]اما در این دیگ جوشان، هیچ فرقی نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. However, Cauldron Barn Farm, inland on a ridge by the former windmill, survives.
[ترجمه گوگل]با این حال، مزرعه Cauldron Barn، در داخل یک خط الراس در کنار آسیاب بادی سابق، زنده مانده است
[ترجمه ترگمان]با این همه، Farm Cauldron، که روی صخره ای به وسیله آسیاب بادی ساخته شده بود، جان سالم به در برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The cauldron was lying on the floor, its wide mouth gaping at her like a cannon.
[ترجمه گوگل]دیگ روی زمین افتاده بود و دهان گشادش مانند توپ به سمت او فاصله داشت
[ترجمه ترگمان]پاتیل روی زمین افتاده بود و دهانش مثل یک توپ با دهان باز به او خیره شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He saw a cauldron to one side with its lid hanging above it, suspended on a pulley.
[ترجمه گوگل]دیگ را به یک طرف دید که در آن بالای آن آویزان بود و روی قرقره ای آویزان بود
[ترجمه ترگمان]در یک طرف دیگ یک پاتیل دیده بود که در آن با درپوش آن آویزان بود و روی قرقره معلق بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Negros is a boiling cauldron and the only way to stop it exploding is to turn down the flames.
[ترجمه گوگل]نگروس یک دیگ در حال جوش است و تنها راه برای جلوگیری از انفجار آن، کم کردن شعله است
[ترجمه ترگمان]negros دیگ جوشان است و تنها راه جلوگیری از انفجار آن است که شعله های آتش را خاموش کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A huge wooden spoon protruded from the cauldron.
[ترجمه گوگل]قاشق چوبی بزرگی از دیگ بیرون زده بود
[ترجمه ترگمان]یک قاشق چوبی بزرگ از پاتیل بیرون امده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. If the Madrid earns in the Cauldron will gain the League?
[ترجمه گوگل]اگر مادریدی ها در دیگ به دست بیاورند، لیگ را به دست خواهند آورد؟
[ترجمه ترگمان]اگر مادرید در Cauldron درآمد کسب کند، اتحادیه را به دست خواهد آورد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. They used the method of removing the burning brands from under the boiling cauldron.
[ترجمه گوگل]آنها از روش برداشتن مارک های سوخته از زیر دیگ در حال جوش استفاده می کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها از روش حذف مارک های سوخته از زیر پاتیل جوشان استفاده کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Flabagon and Frito fell backwards into a heap, and the cauldron catapulted forward right towards the Goblin King.
[ترجمه گوگل]فلاباگون و فریتو به عقب در تپه ای افتادند و دیگ به سمت جلو به سمت پادشاه گابلین منجنیق شد
[ترجمه ترگمان]Flabagon و Frito به صورت توده fell و دیگ به سمت راست به طرف پادشاه دیو پرتاب شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

دیگ (اسم)
furnace, pot, caldron, cauldron

پاتیل (اسم)
furnace, caldron, cauldron

کتری بزرگ (اسم)
caldron, cauldron

تخصصی

[زمین شناسی] کالدرا، دهانه (آتشفشان شناسی): آنچه توسط اسمیت و بیل (1968) استفاده شده، که عبارت است از یک اصطلاح منظور شده برای تمام ساختارهای فرونشستی آتشفشانی، بدون توجه به شکل، اندازه، عمق فرسایشی یا رابطه با سطح. بنابراین این اصطلاح شامل فروشنست کالدرایی، به معنای قدیمی و کالد راهای ریزشی می باشد. نیز ببینید: caldera کالدرا یا دهانه.
[نساجی] دیگ - پاتیل

انگلیسی به انگلیسی

• large pot used for cooking or boiling liquids
a cauldron is a very large round metal pot used for cooking over a fire.
you can also refer to a situation that is likely to become violent or dangerous as a cauldron.

پیشنهاد کاربران

Balkan cauldron
اشاره دارد به مجموعه ( جنگ اول بالکان در 1912 و جنگ دوم بالکان در 1913 ) که مناطق تحت کنترل امپراطوری عثمانی چون دیگ در حال جوش شاهد گسترش تنش و شعله های جنگ علیع امپراتوری عثمانی بود . در پایان جنگ اول بالکان معاهده لندن به امضا طرفین درآمد و بدین ترتیب عثمانی بخش بزرگی از قلمرو خود را به یونان، صربستان و بلغارستان واگذار کرد . پیامدهای این معاهده یکی از عوامل اصلی خیزش ژون تورک یا ترکان جوان علیه حاکمیت وقت شد که در نهایت منجر به جنگ دوم بالکان شد. در جنگ دوم بالکان عثمانی توانست با بهره مندی از اختلاف بوجود آمده میان دُوَل منطقه بالکان، بخش قابل قبولی از سرزمینهای از دست رفته از جمله تراکیه شرق را به موجب معاهده بخارست بازگرداند. مفاد آزاردهنده این عهدنامه و میل به استقلال در میان دُوَل بالکان باردیگر در 1914 آتشی در این منطقه انداخت که در نهایت این آتش فراگیر شد و جنگی ویرانگر را بدنبال خود آورد که آن را " جنگ جهانی اول" میخوانند.
...
[مشاهده متن کامل]

1. دیگ فلزیه بزرگ که در و دسته دارد و برای آشپزی در محیط باز و روی آتش مورد استفاده قرار می گیرد.
2. زمانی که به صورت اصطلاح استفاده شده باشد:
وضعیتی نابسامان به همراه احساساتی قوی مانند خشم، ترس و . . . . .
محیط کشت
Noun - countable :
قابلمه فلزی بزرگ و گِرد که برای جوشاندن مایعات روی آتش قرار داده می شود.
cauldron
منابع• https://www.ldoceonline.com/dictionary/cauldron
دیزی

بپرس