غافلگیر شدن در حالی که آمادگی نداری
He forgot about the meeting and was caught with his pants down when the boss asked him to present.
جلسه رو فراموش کرده بود و وقتی رئیس ازش خواست ارائه بده، دستپاچه و غافلگیر شد.
جلسه رو فراموش کرده بود و وقتی رئیس ازش خواست ارائه بده، دستپاچه و غافلگیر شد.
به طور غیر منتظره، با یک اتفاق ناخوشایند که باعث خجالت شود، روبرو شدن. شوکه شدن.