caudate

/ˈkɔːdeɪt//ˈkɔːdeɪt/

معنی: وابسته به دم، دمی، دم وار، واقع در نزدیکی دم
معانی دیگر: دمدار، دارای دم یا بخش دمسان (caudated هم می گویند)

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: caudated (adj.), caudation (n.)
• : تعریف: having a tail or similar appendage.

جمله های نمونه

1. Bet you didn't think about the caudate and the ventral tegmental areas, did you?
[ترجمه گوگل]شرط می‌بندید که به نواحی دمی و شکمی فکر نکرده‌اید، درست است؟
[ترجمه ترگمان]شرط می بندم که در مورد the و the شکمی فکر نمی کردی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Ciliatus forewing length and tilt, such as the caudate chicken.
[ترجمه گوگل]طول و شیب بال های جلویی گلیاتوس، مانند مرغ دم دار
[ترجمه ترگمان]دراز و کج شدن و کج شدن مثل مرغ caudate
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The neuronal synthase was mainly distributed at caudate putamen and the marginal division.
[ترجمه گوگل]سنتاز عصبی به طور عمده در پوتامن دمی و بخش حاشیه ای توزیع شد
[ترجمه ترگمان]لایه نورونی به طور عمده در caudate putamen و بخش حاشیه ای توزیع شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Conclusions Infusing collagenase andheparin into rat caudate is a convenient and effective method to establish a stable, reliable and duplicable cerebral hemorrhage rat model.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری تزریق کلاژناز و هپارین به دم موش یک روش مناسب و موثر برای ایجاد یک مدل خونریزی مغزی موش صحرایی پایدار، قابل اعتماد و قابل تکرار است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری infusing collagenase andheparin به موش صحرایی یک روش مناسب و موثر برای ایجاد یک مدل پایدار، قابل اعتماد و duplicable برای مدل موش خونریزی مغزی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Results: Schizophrenic patients had larger third ventricle, caudate nucleus and lower signal of hippocampus abnormalstructure.
[ترجمه گوگل]یافته‌ها: بیماران اسکیزوفرنی بطن سوم بزرگ‌تر، هسته دمی و سیگنال پایین‌تری از ساختار غیرطبیعی هیپوکامپ داشتند
[ترجمه ترگمان]نتایج: schizophrenic بیمار، بطن سوم، هسته caudate و سیگنال کمتری از abnormalstructure abnormalstructure داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Resection of whole caudate lobe of liver for tumor inside it.
[ترجمه گوگل]برداشتن کل لوب دمی کبد برای تومور داخل آن
[ترجمه ترگمان]کل بخش caudate \"caudate\" برای تومور درون اون هست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Caudate nucleus were segmented from these brain images and reconstructed with computer.
[ترجمه گوگل]هسته دمی از این تصاویر مغزی جدا شد و با کامپیوتر بازسازی شد
[ترجمه ترگمان]هسته Caudate از این تصاویر مغزی بخش بندی و با کامپیوتر بازسازی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Caudate nucleus showed increased BDNF expression.
[ترجمه گوگل]هسته دمی افزایش بیان BDNF را نشان داد
[ترجمه ترگمان]هسته caudate حالت چهره BDNF را نشان می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. When we're craving things like food, water, or drugs, or anticipating getting them, two areas deep within the brain, the ventral tegmental area and caudate nucleus, are active.
[ترجمه گوگل]هنگامی که ما هوس چیزهایی مانند غذا، آب، یا مواد مخدر می‌کنیم، یا در انتظار دریافت آن‌ها هستیم، دو ناحیه در عمق مغز، ناحیه تگمنتال شکمی و هسته دمی فعال هستند
[ترجمه ترگمان]وقتی نیاز به چیزهای مانند غذا، آب، یا مواد مخدر داریم و یا پیش بینی کردن آن ها، دو ناحیه در عمق مغز، ناحیه tegmental شکمی و هسته caudate فعال هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Abdominal sonography, CT and MRI showed a multiloculated cystic mass in the caudate lobe of liver with some punctate calcifications at the peripheral wall and thickened septa.
[ترجمه گوگل]سونوگرافی شکم، CT و MRI یک توده کیستیک چند محله را در لوب دمی کبد با مقداری کلسیفیکاسیون نقطه‌گذاری در دیواره محیطی و سپتوم‌های ضخیم نشان داد
[ترجمه ترگمان]اسکن شکمی، سی تی آر آی آی آر آی آی آی آی آی آر آی multiloculated رسوب cystic در قسمت caudate از رسوب کلسیم در دیواره جنبی نشان می داد و سپتا رو غلیظ می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Conclusion Glutamate and GABA in the substantia nigra may affect iron metabolism through DMT1-IRE and HP in the caudate putamen nucleus.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری گلوتامات و گابا در ماده سیاه ممکن است بر متابولیسم آهن از طریق DMT1-IRE و HP در هسته پوتامن دمی تأثیر بگذارد
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری Glutamate و GABA در the substantia ممکن است از طریق DMT۱ - ire و HP در هسته caudate putamen اثر بگذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Objective To investigate the diagnosis and treatment of intrahepatic lithiasis in caudate lobe.
[ترجمه گوگل]هدف بررسی تشخیص و درمان لیتیازیس داخل کبدی در لوب دمی
[ترجمه ترگمان]هدف تحقیق و بررسی تشخیص و درمان of lithiasis در لوب گیجگاهی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Results :The cerebral infarctions appeared as small lacunar focuses, and were located mainly in the regions of lenticular nucleus, caudate nucleus and internal capsula.
[ترجمه گوگل]یافته‌ها: انفارکتوس‌های مغزی به صورت کانون‌های لکونار کوچک ظاهر می‌شوند و عمدتاً در نواحی هسته عدسی، هسته دمی و کپسول داخلی قرار دارند
[ترجمه ترگمان]نتایج: infarctions مغزی به عنوان lacunar کوچک ظاهر شد و عمدتا در مناطق هسته lenticular، هسته caudate و capsula داخلی قرار داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The present study was to investigate whether globus pallidus (GP) is involved in caudate putamen nucleus (CPu) excitation induced analgesia and acupuncture analgesia.
[ترجمه گوگل]مطالعه حاضر به منظور بررسی این موضوع بود که آیا گلوبوس پالیدوس (GP) در بی‌دردی ناشی از تحریک هسته پوتامن دمی (CPu) و بی‌دردی ناشی از طب سوزنی نقش دارد یا خیر
[ترجمه ترگمان]مطالعه حاضر بررسی این موضوع بود که آیا globus pallidus (پزشک عمومی)در تحریک nucleus putamen (cpu)تحریک analgesia و طب سوزنی دخیل بوده است یا خیر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

وابسته به دم (صفت)
caudal, caudate

دمی (صفت)
caudate

دم وار (صفت)
caudate

واقع در نزدیکی دم (صفت)
caudate

انگلیسی به انگلیسی

• having a tail

پیشنهاد کاربران

بپرس