caudal

/ˈkɑːdəl//ˈkɑːdəl/

معنی: وابسته به دم
معانی دیگر: دمی، دمسان، روی دم، نزدیک دم، دم وار

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: caudally (adv.)
(1) تعریف: of, at, or near the tail or hind part of the body.

(2) تعریف: like a tail.

جمله های نمونه

1. caudal fin
باله ی دمی

2. caudal veins
رگ های دم

3. the caudal end of the body
انتهای تحتانی بدن

4. Cervical and caudal alae are flattened wing-like expansions of the cuticle in the oesophageal and tail regions.
[ترجمه گوگل]آلای گردنی و دمی، انبساط بال مانند کوتیکول در ناحیه مری و دم هستند
[ترجمه ترگمان]استخوان گردنی و alae دمی به توسعه بال بال مانند نیز در مناطق oesophageal و دمش کشیده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The caudal fin is yellow-brown, and the dorsal spine and long snout are orange.
[ترجمه گوگل]باله دمی زرد مایل به قهوه ای است و ستون فقرات پشتی و پوزه بلند نارنجی است
[ترجمه ترگمان]باله دمی زرد است و مهره پشتی و پوزه بلند نارنجی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The caudal, dorsal and pectoral fins are marked with darker stripes.
[ترجمه گوگل]باله های دمی، پشتی و سینه ای با نوارهای تیره تر مشخص شده اند
[ترجمه ترگمان]در باله دمی، باله پشتی و باله با نوارهای تیره تر علامت گذاری شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The red spots in the caudal peduncle region are one of the unique characteristics of this species.
[ترجمه گوگل]لکه های قرمز رنگ در ناحیه دمی دمی یکی از ویژگی های منحصر به فرد این گونه است
[ترجمه ترگمان]نقاط قرمز در منطقه peduncle دمی یکی از ویژگی های منحصر به فرد این گونه ها هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Caudal edges have to be straight or curving outwards, and not bending inwards.
[ترجمه گوگل]لبه های دمی باید مستقیم یا خمیده به سمت بیرون باشند و به سمت داخل خم نشوند
[ترجمه ترگمان]کناره های Caudal باید صاف یا راست باشد و به بیرون خم نشود و به داخل خم نشود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. After injection into the rostral or caudal pole of the IPN, no labeled cells were observed in bilateral medial habenular nuclei.
[ترجمه گوگل]پس از تزریق به قطب منقاری یا دمی IPN، هیچ سلول نشاندار شده ای در هسته هابنولار داخلی دو طرفه مشاهده نشد
[ترجمه ترگمان]بعد از تزریق به قطب نمای فوقانی یا دمی of، هیچ سلول های برچسب دار در هسته مرکزی habenular دیده نشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. These results suggest that physical burden and caudal autotomy should be the origin of variation in locomotor capacity in H. bowringii.
[ترجمه گوگل]این نتایج نشان می دهد که بار فیزیکی و اتوتومی دمی باید منشاء تغییر در ظرفیت حرکتی در H bowringii باشد
[ترجمه ترگمان]این نتایج نشان می دهند که بار فیزیکی و autotomy دمی باید مبدا تغییر در ظرفیت locomotor در H باشد bowringii
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The DNA samples were extracted from the caudal fin ray of samples.
[ترجمه گوگل]نمونه های DNA از پرتو باله دمی نمونه ها استخراج شد
[ترجمه ترگمان]نمونه های DNA از اشعه کر دمی نمونه ها استخراج شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. In the Pth, its caudal region is larger than its rostral region, and the posterior segment in the caudal region is divided into the dorsal and the ventral cell populations.
[ترجمه گوگل]در Pth، ناحیه دمی آن بزرگتر از ناحیه منقاری آن است و بخش خلفی در ناحیه دمی به جمعیت سلول های پشتی و شکمی تقسیم می شود
[ترجمه ترگمان]در the، بخش شکمی آن بزرگ تر از منطقه rostral است و بخش خلفی در بخش دمی به بخش پشتی و شکمی تقسیم می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Aim:To understand the effect of caudal block to treat the lumbar disc protrusion.
[ترجمه گوگل]هدف: درک تاثیر بلوک دمی برای درمان بیرون زدگی دیسک کمر
[ترجمه ترگمان]هدف: برای درک اثر یک بلوک دیاگرام برای برخورد با دیسک کمری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The first of these is on the snout and the last on the caudal peduncle.
[ترجمه گوگل]اولین مورد روی پوزه و آخرین روی دمپایی قرار دارد
[ترجمه ترگمان]اولین آن ها در پوزه اش و آخری روی the دمی قرار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

وابسته به دم (صفت)
caudal, caudate

تخصصی

[زمین شناسی] نزدیک به انتها، دمی، مربوط به « دم » یا انتهای شکم .

انگلیسی به انگلیسی

• pertaining to a tail; near the tail; like a tail

پیشنهاد کاربران

✅ واژه ( با جداسازی اجزاء تشکیل دهنده ) : caud/al ✅ تلفظ واژه: KAW - dal ✅ معادل کاربردی، فارسی و توضیح واژه: دُمی، انتهایی: مربوط به انتها ( دُم ) ✅ اجزاء و عناصر واژه ( ریشه، پیشوند یا پسوند ) در پزشکی : -
✅ توضیح و تفسیر انگلیسی: pertaining to tail
[پزشکی] دُمی، انتهایی: مربوط به انتها ( دُم )
در آناتومی جانوری در مفهوم به سمت پشت ( دم ) هم هست
خلفی ، پسین

بپرس