catharsis

/kəˈθɑːrsəs//kəˈθɑːsɪs/

معنی: تصفیه، تطهیر، روانپاکسازی، تصفیه و تزکیه نفس بوسیله هنر
معانی دیگر: (روان پزشکی ـ برطرف کردن هراس و عقده های روانی از راه صحبت درباره ی آنها و آگاه شدن به آنها)، تخلیه ی روانی، پاکسازی ذهنی، عقده گشایی، روان پالش، پاکسازی (به ویژه پاکسازی مزاج با مسهل)، تخلیه ی روده ها، (به پیروی از اندیشه ی ارسطو درباره ی اثر نمایش تراژدی برتماشاگران) پاکسازی احساسات و عواطف، خالی کردن عقده های روانی، کاتارسیس، والایش، pl روانپاکسازی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: catharses
(1) تعریف: purging, esp. of the digestive system.
مترادف: evacuation, purgation, purge, voiding
مشابه: excretion, purification

(2) تعریف: in drama, a purging of the audience's emotions.
مشابه: epiphany, release, relief, transport

(3) تعریف: in psychotherapy, the bringing of repressed thoughts and feelings to consciousness in order to release emotional tension, or the release itself.
مشابه: outlet, release, relief, transference

- Writing down his memories of combat acted as a catharsis, unburdening him of guilt and anger he had carried around for years.
[ترجمه غلامعباس گل] نوشتن خاطرات خود از جنگ به صورت تخلیه روانی عمل کرد وبار خشم وگناهیکه سالیان با خود حمل میکرد از شانه هایش برداشت.
|
[ترجمه گوگل] نوشتن خاطرات او از جنگ به عنوان یک کاتارسیس عمل کرد و او را از احساس گناه و عصبانیتی که سال ها در اطراف خود حمل کرده بود، رها کرد
[ترجمه ترگمان] نوشتن خاطرات جنگ به عنوان یک تخلیه هیجانی، او را از احساس گناه و خشمی که سال ها در اطراف او گذرانده بود محروم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. the writing of that story was a kind of catharsis for me
نوشتن آن داستان برای من نوعی تخلیه ی روانی بود.

2. Music is a means of catharsis for me.
[ترجمه گوگل]موسیقی برای من وسیله ای برای کاتارسیس است
[ترجمه ترگمان]موسیقی وسیله ای برای تزکیه نفس من است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Those things the Greeks called catharsis the sharing of pity and terror and joy with all.
[ترجمه غلامعباس گل] همه آنچه یونانیان تخلیه روانی می نامیدنددر میان گذاشتن ترحم هراس و شادی با همگان بود.
|
[ترجمه گوگل]آن چیزهایی را که یونانیان کاتارسیس می نامیدند، تقسیم ترحم و وحشت و شادی با همگان است
[ترجمه ترگمان]آن چیزهایی که یونانیان آن را تخلیه (تخلیه)رحم و وحشت و شادی با همه می دانستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Provide for catharsis - release of interdepartmental or interpersonal conflicts of long standing.
[ترجمه گوگل]کاتارسیس را فراهم کنید - رهایی از درگیری های بین بخشی یا بین فردی طولانی مدت
[ترجمه ترگمان]فراهم نمودن تخلیه هیجانی بین اداره ای و یا تعارضات بین فردی طولانی مدت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. This revolt is a kind of catharsis.
[ترجمه گوگل]این شورش نوعی کاتارسیس است
[ترجمه ترگمان]این شورش نوعی تزکیه نفس است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Music is a means of catharsis for them and they say they like to do things in extreme.
[ترجمه گوگل]موسیقی برای آنها وسیله ای برای کاتارسیس است و می گویند دوست دارند کارها را به صورت افراطی انجام دهند
[ترجمه ترگمان]موسیقی وسیله ای برای تخلیه هیجانی آن ها است و آن ها می گویند دوست دارند در نهایت کارها را انجام دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Barney was an advanced thinker, a believer in catharsis.
[ترجمه گوگل]بارنی متفکری پیشرفته و معتقد به کاتارسیس بود
[ترجمه ترگمان]بارنی یه متفکر ماهر بود، یه معتقد به تطهیر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. This process of catharsis can bring improvements in both physical and mental health.
[ترجمه گوگل]این فرآیند کاتارسیس می تواند هم در سلامت جسمی و هم در سلامت روانی بهبود یابد
[ترجمه ترگمان]این فرآیند تخلیه هیجانی می تواند منجر به پیشرفت هایی در سلامت جسمی و ذهنی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Salesman: Child, what do you buy catharsis spirit to work to use?
[ترجمه گوگل]فروشنده: بچه، برای کار کردن از چه چیزی می‌خری؟
[ترجمه ترگمان]فروشنده: کودک، چه چیزی روح تزکیه نفس را برای استفاده از آن می خرید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. They an intellectual epiphany and think they've experienced catharsis.
[ترجمه گوگل]آنها یک تجلی فکری هستند و فکر می کنند که کاتارسیس را تجربه کرده اند
[ترجمه ترگمان]آن ها یک epiphany معنوی هستند و فکر می کنند تخلیه هیجانی را تجربه کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Liquidations and closedowns are the healthy catharsis of an efficient market.
[ترجمه گوگل]انحلال ها و تعطیلی ها کاتارسیس سالم یک بازار کارآمد است
[ترجمه ترگمان]liquidations و closedowns، تطهیر صحیح یک بازار کارآمد هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. This article outlined it from orally catharsis with drugs method and intestinal tract cleaning enema method.
[ترجمه گوگل]این مقاله به تشریح آن از روش کاتارسیس خوراکی با دارو و روش تنقیه پاکسازی مجاری روده پرداخته است
[ترجمه ترگمان]این مقاله، آن را از طریق روش تصفیه شفاهی با روش مواد مخدر و روش تصفیه enema، تشریح کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Studies show, however, that the notion of anger catharsis is poppycock .
[ترجمه گوگل]با این حال، مطالعات نشان می‌دهد که مفهوم کاتارسیس خشم، خشخاش است
[ترجمه ترگمان]با این حال مطالعات نشان می دهد که مفهوم تخلیه خشم poppycock است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He wrote out his rage and bewilderment, which gradually became a form of catharsis leading to understanding.
[ترجمه گوگل]او خشم و سرگشتگی خود را نوشت که به تدریج به شکلی از کاتارسیس تبدیل شد که منجر به تفاهم شد
[ترجمه ترگمان]از خشم و تحیر نامه نوشت که به تدریج تبدیل به دنیایی از رهایی شد که به درک آن ختم می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تصفیه (اسم)
purgation, administration, settlement, arrangement, purification, filtration, refinement, cleaning, catharsis, clean-up

تطهیر (اسم)
purgation, purge, purification, sanctification, catharsis

روان پاکسازی (اسم)
purgation, catharsis

تصفیه و تزکیه نفس به وسیله هنر (اسم)
purgation, catharsis

تخصصی

[روانپزشکی] پالایش روانی، تصفیه روانی. رهایی دادن ایده ها و احساسات همراه بوسیله تداوی روحی در اصر مصاحبه با معالج، رها نمودن تجاربی که به علل عاطفی سرکوب یا فراموش شده، و به عرصه وجدان آوردن آن ها.

انگلیسی به انگلیسی

• purging, purification (medicine); emotional cleansing through drama; (psychiatry) relief of tension and anxiety through the expression of repressed thoughts and feelings (also katharsis)
catharsis is getting rid of strong emotions or unhappy memories by expressing them in some way; a formal word.

پیشنهاد کاربران

کلمه ای تخصصی در روانشناسی و مشاوره که ریشه ای یونانی دارد و اولین بار زیگموند فروید از این کلمه استفاده کرد.
ترجمه های پیشنهادی من به ترتیب:
1 - پالایش روانی
2 - تخلیه ی هیجانی
3 - برون ریزی احساسات و عواطف
catharsis ( هنرهای نمایشی )
واژه مصوب: روان‏پالایی
تعریف: تخلیه و تطهیر هیجانات و احساسات تماشاگر در نتیجۀ تماشای سوگنامه
تصفیه وتزکیه نفس بوسیله هنر
تخلیه هیجانی

بپرس