معنی: گیرنده، بدست اورندهمعانی دیگر: (ظرف یا گنجانه ای که چیزهای گوناگون را در آن می گذارند) هزار بیشه، (امریکا - بیس بال) کچر (کسی که پشت سر چوگانزن می ایستد و توپ هایی را که، او با چوگان نمی زند می گیرد)
• (2)تعریف: in baseball, the player who squats behind the batter at home plate and catches balls thrown by the pitcher.
جمله های نمونه
1. The catcher was dinged on the head by a wild throw.
[ترجمه حبیب بهبهانی] پرتاب رعد آسای توب بیسبال ، به طرز مهلکی به سر گیرنده توپ گیر اصابت کرد .
|
[ترجمه گوگل]شکارچی با یک پرتاب وحشی بر سرش کوبیده شد [ترجمه ترگمان]گیرنده توپ با یک پرتاب وحشیانه سر را روی سرش گذاشته بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. An umpire stands behind the catcher in baseball.
[ترجمه محمد فراهانی] در بیسبال ، یک داور پشت گیرنده توپ می ایستد.
|
[ترجمه حبیب بهبهانی] قاضی بازی بیسبال ، درحین مسابقه، همواره پشت سر توپ گیر قرار میگیرد .
|
[ترجمه گوگل]یک داور در بیسبال پشت شکار می ایستد [ترجمه ترگمان]داور در بازی بیسبال از داور دفاع می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The catcher signaled him to swerve.
[ترجمه حبیب بهبهانی] گیرنده توب به وی اشاره کرد تا توپ را بصورت انحرافی و چرخشی پرتاب نماید. .
|
[ترجمه گوگل]شکارچی به او اشاره کرد که منحرف شود [ترجمه ترگمان]کچر بلاک بهش علامت داد که منحرف بشه [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The dog was a useful rat catcher in the warehouse.
[ترجمه حمیدرضا اسفندیاری] سگه، یه موش گیر بدرد بخور توی انبار بود
|
[ترجمه حبیب بهبهانی] آن سگ در زمینه شکار موش های انبار، بسیار مفید واقع شد. .
|
[ترجمه گوگل]سگ یک موش گیر مفید در انبار بود [ترجمه ترگمان]سگ شکاری مفیدی بود که در انبار گیر کرده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. He fouled out to the catcher.
[ترجمه محمد فراهانی] این چه ترجمه های مسخره ای هست نوشتید. هرگز گوگل اینجور ترجمه نکرده
|
[ترجمه حبیب بهبهانی] وی توپ گیر مسابقه را از زمین بازی اخراج نمود.
|
[ترجمه گوگل]او به شکارچی خطا داد [ترجمه ترگمان]دستش را به سوی کچر بلاک برد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Williams is the blocker and catcher of short passes.
[ترجمه حبیب بهبهانی] ویلیامز ، در زمین بیسبال ، توب گیر و گیرنده پرتاب های کوتاه بشمار می آید .
|
[ترجمه گوگل]ویلیامز مانع و شکار کننده پاس های کوتاه است [ترجمه ترگمان]Williams مسدود کننده و catcher عبور کوتاه است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Who was the hero of "The Catcher in the Rye"?
[ترجمه رضا] قهرنان "ناطور دشت" چه کسی بود؟
|
[ترجمه حبیب بهبهانی] نقش اول فیلم " توپ گیر در چاودار " چه کسی بود ؟
|
[ترجمه گوگل]قهرمان فیلم «گیرنده در چاودار» چه کسی بود؟ [ترجمه ترگمان]قهرمان \"The در رای\" چه کسی بود؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Regular catcher Javy Lopez hit. 29 so Cox sent Lopez up to bat for Perez.
[ترجمه حبیب بهبهانی] توپ گیر ثابت تیم ، جاوی لوپز ، ضربه ای به شماره۲۹ وارد کرد ، ازاین رو ، کاکس لوپز را فرستاد تا همه چیز را برای امتیاز گرفتن پرز دراین موقعیت مهیا سازد. .
|
[ترجمه گوگل]ضربه گیر معمولی جاوی لوپز 29 بنابراین کاکس لوپز را فرستاد تا برای پرز خفاش کند [ترجمه ترگمان]catcher Javy لوپز (Lopez Lopez)مورد اصابت گلوله قرار گرفت \" Cox \" در ۲۹ سالگی لوپز را به خاطر پرز فرستاد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. And then, only an inning later, his catcher threw hard to second base, trying to cut down a steal.
[ترجمه گوگل]و سپس، تنها یک اینینگ بعد، گیربکس او به سختی به پایگاه دوم پرتاب کرد و سعی کرد یک دزدی را کاهش دهد [ترجمه ترگمان]و بعد، فقط یک دور دور، کچر بلاک کچر را به پایه دوم پرتاب کرد و سعی کرد دزدی کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The former big-league catcher had been assigned to interview the happy winners as they hugged each other and swilled champagne.
[ترجمه گوگل]شکارچی سابق لیگ بزرگ برای مصاحبه با برندگان خوشحال در حالی که یکدیگر را در آغوش گرفته بودند و شامپاین مینوشیدند، مصاحبه میکرد [ترجمه ترگمان]بازیکن سابق لیگ برتر برای مصاحبه با برندگان خوشحال اختصاص داده شد و همدیگر را در آغوش گرفتند و شام پانی می نوشیدند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Dodgers catcher Mike Piazza, who participated in the 1993 series, returned with a sore arm.
[ترجمه گوگل]مایک پیازا، شکارچی داجرز، که در سریال سال 1993 شرکت کرد، با بازوی دردناک بازگشت [ترجمه ترگمان]Dodgers catcher، مایک پیاتزا)، که در سری ۱۹۹۳ شرکت کرده بود، با یک بازوی زخمی برگشت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Hall of Fame catcher Roy Campanella, who passed away in 199
[ترجمه گوگل]روی کامپانلا، شکارچی تالار مشاهیر، که در سال 199 درگذشت [ترجمه ترگمان]\"Hall Campanella\" (catcher Fame)، که در سال ۱۹۹ پیش از این از دنیا رفت، [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The trader and catcher may yet be a - mong our aristocracy.
[ترجمه گوگل]تاجر و شکارچی هنوز هم ممکن است یکی از اشراف ما باشد [ترجمه ترگمان]ممکن است تاجر و شکارچی طرفدار طبقه اشراف ما باشند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. A foul ball was easily caught by the catcher.
[ترجمه گوگل]یک توپ خطا به راحتی توسط شکارچی گرفته شد [ترجمه ترگمان]گوی شیطانی به راحتی گیر افتاد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. In pain the bird catcher threw down the twigs and the noise the Dove take wing.
[ترجمه گوگل]شکارچی پرنده از شدت درد، شاخه ها را به پایین پرتاب کرد و صدای کبوتر بال زد [ترجمه ترگمان]شکارچی با درد شاخه های کوچک شاخه ها و سر و صدای قمری را پایین انداخت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید