catatonic


روانشناسى : کاتاتونیایى

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: suffering from catatonia.
اسم ( noun )
• : تعریف: one who suffers from catatonia.

جمله های نمونه

1. Hadfield goes catatonic with terror, and is solicitously carried off to re-education in the jungle.
[ترجمه گوگل]هادفیلد از ترس وحشتناک می‌شود و با عجله به سوی آموزش مجدد در جنگل برده می‌شود
[ترجمه ترگمان]Hadfield با وحشت همراه می شود و با توجه و علاقه به آموزش مجدد در جنگل ادامه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. When he was stressed he fell into a catatonic state.
[ترجمه گوگل]وقتی استرس داشت به حالت کاتاتونیک افتاد
[ترجمه ترگمان]هنگامی که دچار استرس شد، به حالت catatonic درآمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Not as catatonic as the viewers at home, I fear.
[ترجمه گوگل]من می ترسم که به اندازه تماشاگران خانه نیست
[ترجمه ترگمان]نه به اندازه تماشاگران در خانه، می ترسم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Some historians believe that Andrew fell into a catatonic state, was mistaken for dead, then buried.
[ترجمه گوگل]برخی از مورخان بر این باورند که اندرو در حالت کاتاتونیک قرار گرفت، به اشتباه با مرده اشتباه گرفته شد، سپس دفن شد
[ترجمه ترگمان]بعضی از مورخان معتقد بودند که اندرو به حالت خلسه درآمده و در اشتباه است و پس از آن دفن شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Take the classic case, catatonic schizophrenia-okay?
[ترجمه گوگل]مورد کلاسیک را در نظر بگیرید، اسکیزوفرنی کاتاتونیک - خوب؟
[ترجمه ترگمان]حالت کلاسیک را در نظر بگیرید، catatonic schizophrenia - بسیار خوب؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Andrew was in a catatonic state for several months.
[ترجمه گوگل]اندرو چندین ماه در حالت کاتاتونیک بود
[ترجمه ترگمان]اندرو چند ماه در حالت خلسه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. She was catatonic for over a year and did nothing to take care of the family.
[ترجمه گوگل]او بیش از یک سال کاتاتونیک بود و هیچ کاری برای مراقبت از خانواده انجام نداد
[ترجمه ترگمان]بیش از یک سال بی هوش بود و کاری نکرد که از خانواده مواظبت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. They were catatonic with disgust.
[ترجمه گوگل]آنها از انزجار کاتاتونیک بودند
[ترجمه ترگمان]دچار نوعی بیزاری شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. We may be just short of catatonic when these several pages of visual oasis emerge from the vast internet sand dunes.
[ترجمه گوگل]وقتی این چندین صفحه از واحه بصری از تپه‌های شنی وسیع اینترنتی بیرون می‌آیند، ممکن است کمی دچار کاتاتونیک باشیم
[ترجمه ترگمان]ممکن است زمانی که این صفحات از یک واحه دیداری از تپه های شنی وسیع شنی پدیدار می شوند، ما فقط اندکی از این موضوع آگاه باشیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. With an almost catatonic concentration, almost without blinking or licking my lips, I read the entire book from first to last word without stopping.
[ترجمه گوگل]با تمرکز تقریباً کاتاتونیک، تقریباً بدون پلک زدن یا لیسیدن لب‌هایم، کل کتاب را از کلمه اول تا آخر بدون توقف خواندم
[ترجمه ترگمان]با یک تمرکز کامل، تقریبا بدون اینکه پلک بزنم یا لب هایم را لیس بزنم، کل کتاب را از اول تا آخر خواندم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Her mother has been rendered almost catatonic by mental illness, her methamphetamine-dealing father is missing, and her younger brother and sister are counting on her for survival.
[ترجمه گوگل]مادرش به دلیل بیماری روانی تقریباً کاتاتونیک شده است، پدرش که متامفتامین می فروشد مفقود شده است و برادر و خواهر کوچکترش برای زنده ماندن روی او حساب می کنند
[ترجمه ترگمان]مادرش از بیماری روانی تقریبا catatonic شده و پدر و برادر کوچک ترش برای بقا روی او حساب می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. They are catatonic on the subject because they know the taxpayer will demand the same protections and support that the elite will be providing for themselves.
[ترجمه گوگل]آنها در این موضوع بدبین هستند زیرا می دانند که مالیات دهندگان همان حمایت ها و حمایت هایی را که نخبگان برای خود ارائه خواهند کرد، مطالبه خواهند کرد
[ترجمه ترگمان]آن ها بر روی این موضوع بحث می کنند، زیرا می دانند که مالیات دهندگان از همان حمایت ها و حمایت هایی که نخبگان برای خودشان تهیه می کنند، برخوردار خواهند شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Medivh fell into a catatonic state which lasted for many years.
[ترجمه گوگل]مدیو به حالت کاتاتونیکی افتاد که سالها ادامه داشت
[ترجمه ترگمان]Medivh به حالت catatonic درآمد که سال ها به طول انجامید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. More than once, for example, the machine has been rendered catatonic.
[ترجمه گوگل]برای مثال، بیش از یک بار دستگاه کاتاتونیک شده است
[ترجمه ترگمان]برای مثال، بیش از یک بار ماشین به catatonic تبدیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• (psychiatry) one who suffers from catatonia (loss of sensory faculties and rigidity of muscles)
(psychiatry) suffering from catatonia (loss of sensory faculties and rigidity of muscles)

پیشنهاد کاربران

کاتاتونیک: ( صفت ) ( مربوط به ) رفتاری که در آن شخص یا بی حرکت ویا به شدت خشن است.
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : catatonia
✅️ صفت ( adjective ) : catatonic
✅️ قید ( adverb ) : _
جنون
حالت خلسه
بیماری روانی که باعث میشود بیمار بی حرکت شود

بپرس