catarrh

/kəˈtɑːrr//kəˈtɑː/

معنی: زکام، نزله
معانی دیگر: (پزشکی) نزله، التهاب جدار داخلی بینی و گلو همراه با درد و ترشح، ریزش، طب زکام

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: catarrhal (adj.), catarrhous (adj.)
• : تعریف: inflammation of mucous membranes in the nose and throat, accompanied by secretions and discharge.

جمله های نمونه

1. He was suffering from nasal catarrh.
[ترجمه یاسین] او از گرفتگی بینی رنج میبرد
|
[ترجمه گوگل]او از آب مروارید بینی رنج می برد
[ترجمه ترگمان]از catarrh بینی رنج می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I still suffer from catarrh and sinus problems.
[ترجمه گوگل]من هنوز از آب مروارید و مشکلات سینوسی رنج می برم
[ترجمه ترگمان]من هنوز از مشکلات سینوسی و سینوس رنج می برم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. After a cold, many patients complain of persistent catarrh.
[ترجمه گوگل]پس از سرماخوردگی، بسیاری از بیماران از آب مروارید مداوم شکایت دارند
[ترجمه ترگمان]پس از سرماخوردگی، بسیاری از بیماران از مبتلا به catarrh سمج شکایت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. To relieve catarrh, chew raw garlic.
[ترجمه گوگل]برای تسکین آب مروارید سیر خام را بجوید
[ترجمه ترگمان]برای تسکین catarrh، جویدن سیر خام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Chilly, always taking colds which cause catarrh and sneezing; from every change in the weather.
[ترجمه گوگل]سرماخوردگی، همیشه مصرف سرماخوردگی که باعث آب مروارید و عطسه می شود از هر تغییر آب و هوا
[ترجمه ترگمان]سرد، سرد، سرماخوردگی که علت سرماخوردگی و سرماخوردگی است، از هر تغییری که در آب و هوا وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. This is helpful to those who suffer from catarrh or sinus congestion.
[ترجمه گوگل]این برای کسانی که از آب مروارید یا احتقان سینوسی رنج می برند مفید است
[ترجمه ترگمان]این برای کسانی مفید است که از گرفتگی بینی یا سینوس رنج می برند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. With nasal catarrh of some duration there may be loss of smell or taste.
[ترجمه گوگل]با آب مروارید بینی با مدت زمان مشخصی ممکن است بویایی یا چشایی از بین برود
[ترجمه ترگمان]مبتلا به catarrh بینی مدت ممکن است از دست رفتن بو یا مزه باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I've a bad cold and I'm full of catarrh.
[ترجمه گوگل]من یک سرماخوردگی شدید دارم و پر از آب مروارید هستم
[ترجمه ترگمان]سرماخوردگی بدی دارم و پر از سرماخوردگی هستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Caruso may be afflicted with catarrh, or Hackenschmidt with influenza.
[ترجمه گوگل]کاروسو ممکن است به آب مروارید یا هاکنشمیت مبتلا به آنفولانزا باشد
[ترجمه ترگمان]مبتلا به catarrh مبتلا به catarrh یا Hackenschmidt مبتلا به آنفولانزا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Streptococcus pneumonia, Haemophilus influenzae and Moraxella catarrh are the leading causative pathogens of community-acquired pneumonia of children.
[ترجمه گوگل]استرپتوکوک پنومونی، هموفیلوس آنفولانزا و موراکسلا کاتار، عوامل بیماریزای اصلی پنومونی اکتسابی از جامعه در کودکان هستند
[ترجمه ترگمان]pneumonia Streptococcus، ذات الریه influenzae و مبتلا به catarrh، عوامل اصلی عوامل بیماری زا هستند که در آن ها سینه پهلو به دست می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Caruso may be afflicted catarrh, or Hacken - schmidt with influenza.
[ترجمه گوگل]کاروسو ممکن است مبتلا به آب مروارید یا هکن اشمیت به آنفولانزا باشد
[ترجمه ترگمان]Caruso ممکن است مبتلا به catarrh، یا Hacken مبتلا به آنفولانزا باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Ear infections with a purulent discharge, itching and noises in the ears; eustachian catarrh.
[ترجمه گوگل]عفونت گوش همراه با ترشحات چرکی، خارش و صدا در گوش؛ آب مروارید استاش
[ترجمه ترگمان]عفونت های گوش با تخلیه purulent، خارش و سر و صدا در گوش ها؛ eustachian catarrh
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Respiratory system Runny or congested nose, constant sore throat, catarrh or post-nasal drip, difficulty in breathing, hyperventilation.
[ترجمه گوگل]سیستم تنفسی آبریزش یا احتقان بینی، گلودرد مداوم، آب مروارید یا قطرات بعد از بینی، مشکل در تنفس، تهویه بیش از حد
[ترجمه ترگمان]دستگاه تنفسی runny یا بینی فشرده، گلو درد مداوم، catarrh یا drip بینی، مشکل تنفس، تنفس
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. With the runny nose there could be a problem with the sinuses or the pony may be a catarrh sufferer.
[ترجمه گوگل]با آبریزش بینی ممکن است مشکلی در سینوس ها وجود داشته باشد یا اسب ممکن است مبتلا به آب مروارید باشد
[ترجمه ترگمان]با بینی گرفتن بینی ممکن است یک مشکل با سینوس های وریدی و یا the وجود داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

زکام (اسم)
cold, snivel, catarrh, common cold, head cold, influenza, sniffle

نزله (اسم)
snivel, catarrh, common cold, head cold, rheum

تخصصی

[بهداشت] نزله - زکام - ریزش

انگلیسی به انگلیسی

• inflammation of the mucous membrane
if you have catarrh, you have a lot of mucus in your nose and throat.

پیشنهاد کاربران

بپرس