catabolism


معنی: دگرگونی، نابود کننده، فروساخت، سوخت موادغذایی دربافت ها
معانی دیگر: (گیاه شناسی - جانورشناسی - تنکرد شناسی) فرو سوخت (فرآیند گیاهی و حیوانی که طی آن بافت زنده تبدیل به انرژی و فضولات می گردد)، سوخت و ساز تباهگر (destructive metabolism هم می گویند)، فروگوهرش

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: catabolic (adj.), catabolically (adv.)
• : تعریف: the metabolic breakdown, in living organisms, of complex substances into simpler ones. (Cf. anabolism.)

جمله های نمونه

1. The relative importance of increased secretion and/or impaired catabolism of circulating triglyceride in causing diabetic lipaemia has yet to be determined.
[ترجمه گوگل]اهمیت نسبی افزایش ترشح و/یا اختلال در کاتابولیسم تری گلیسیرید در گردش در ایجاد لیپمی دیابتی هنوز مشخص نشده است
[ترجمه ترگمان]اهمیت نسبی افزایش ترشح و \/ یا اختلال catabolism در گردش triglyceride در ایجاد اختلال دیابت، هنوز تعیین نشده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The constitution, nutrition catabolism and safety of the healthful oil, the major component of which is diacylglycerol, were explained in this paper.
[ترجمه گوگل]ساختار، کاتابولیسم تغذیه و ایمنی روغن سالم، که جزء اصلی آن دی اسیل گلیسرول است، در این مقاله توضیح داده شد
[ترجمه ترگمان]قانون اساسی، تغذیه و ایمنی روغن مفید، جز اصلی آن دیاسی گلیسیرین است که در این مقاله توضیح داده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. But this kind of catabolism mainly concentrates on the banana skin.
[ترجمه گوگل]اما این نوع کاتابولیسم عمدتاً روی پوست موز متمرکز است
[ترجمه ترگمان]اما این نوع catabolism عمدتا بر روی پوست موز متمرکز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The respiratory rate and catabolism pathway are described respectively by using relative mol number of consumed oxygen during unit time and respiratory quotient.
[ترجمه گوگل]سرعت تنفس و مسیر کاتابولیسم به ترتیب با استفاده از تعداد مول نسبی اکسیژن مصرفی در طول واحد زمان و ضریب تنفسی توصیف می‌شوند
[ترجمه ترگمان]سرعت تنفسی و مسیر catabolism به ترتیب با استفاده از تعداد نسبی اکسیژن مصرف شده در طول زمان واحد و خارج قسمت تنفسی توصیف می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Catabolism of all sorts of albumen of human body of element be caused by are overmuch, also can cause disease of azotic qualitative blood.
[ترجمه گوگل]کاتابولیسم انواع آلبومین بدن انسان از عنصر ناشی از بیش از حد است، همچنین می تواند باعث بیماری خون کیفی آزوتیک شود
[ترجمه ترگمان]Catabolism از انواع مختلف بدن انسان از عنصر، و همچنین می تواند موجب بیماری خون کمی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Mesobilirubinogen, urobilinogen, and urobilin represent intestinal breakdown products of bilirubin catabolism. 220.
[ترجمه گوگل]مزوبیلی روبینوژن، اوروبیلینوژن و اوروبیلین محصولات تجزیه روده ای از کاتابولیسم بیلی روبین را نشان می دهند 220
[ترجمه ترگمان]Mesobilirubinogen، urobilinogen و urobilin محصولات خرابی روده ای of catabolism را نشان می دهند ۲۲۰
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The bile acids are synthesized as excretory products of cholesterol catabolism and are composed of a carbon-24 steroid nucleus.
[ترجمه گوگل]اسیدهای صفراوی به عنوان محصولات دفعی کاتابولیسم کلسترول سنتز می شوند و از یک هسته استروئیدی کربن 24 تشکیل شده اند
[ترجمه ترگمان]اسیده ای صفرا به عنوان مواد دفعی of سنتز می شوند و از یک هسته steroid کربن - ۲۴ تشکیل شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. This indicates that BU can be deemed as the available index in monitoring the proteid catabolism distribution, bodily load and the recovery situation.
[ترجمه گوگل]این نشان می دهد که BU را می توان به عنوان شاخص موجود در نظارت بر توزیع کاتابولیسم پروتئین، بار بدن و وضعیت بازیابی در نظر گرفت
[ترجمه ترگمان]این امر نشان می دهد که این دانشگاه می تواند به عنوان شاخص موجود در پایش توزیع proteid catabolism، بار بدنی و وضعیت ریکاوری تلقی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Objective To investigate the effects of heroin on plasma uric acid and purine nucleotides catabolism in rat spleen by testing the activities of adenosine deaminase (ADA) and xanthine oxidase (XOD).
[ترجمه گوگل]هدف بررسی اثرات هروئین بر کاتابولیسم اسید اوریک پلاسما و نوکلئوتیدهای پورین در طحال موش صحرایی با آزمایش فعالیت آدنوزین دآمیناز (ADA) و گزانتین اکسیداز (XOD)
[ترجمه ترگمان]هدف بررسی اثرات هروئین بر روی اسید اوره پلاسما و nucleotides purine catabolism در طحال موش، با آزمایش فعالیت های of deaminase (ADA)و xanthine اکسیداز (XOD)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Objective : To investigate the effect of morphine on purine nucleotide catabolism and the mechanism.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی اثر مرفین بر کاتابولیسم نوکلئوتید پورین و مکانیسم آن
[ترجمه ترگمان]هدف: برای بررسی اثر مورفین روی catabolism nucleotide purine و مکانیزم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Autophagy stabilizes intracellular environment and maintains cell survival through balancing anabolic metabolism and catabolism.
[ترجمه گوگل]اتوفاژی محیط درون سلولی را تثبیت می کند و از طریق متعادل کردن متابولیسم آنابولیک و کاتابولیسم، بقای سلول را حفظ می کند
[ترجمه ترگمان]Autophagy محیط درون سلولی را تثبیت می کند و بقای سلول را از طریق متعادل کردن متابولیسم anabolic و catabolism حفظ می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Intracellular PHB depolymerase and 3 hydroxybutyrate dehydrogenase catalyze the initial reactions of intracellular PHB catabolism.
[ترجمه گوگل]دپلیمراز PHB داخل سلولی و 3 هیدروکسی بوتیرات دهیدروژناز واکنش های اولیه کاتابولیسم PHB داخل سلولی را کاتالیز می کنند
[ترجمه ترگمان]intracellular PHB depolymerase و ۳ hydroxybutyrate dehydrogenase واکنش های اولیه of درون سلولی را کاتالیز می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. A second experiment was designed to look for signs of catabolism.
[ترجمه گوگل]آزمایش دوم برای جستجوی علائم کاتابولیسم طراحی شد
[ترجمه ترگمان]آزمایش دوم برای بررسی علائم catabolism طراحی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Long-chain acyl-coenzyme A synthetases(LACSs)activate free fatty acid to acyl-CoA thioesters and play an important role in fatty acid anabolism and catabolism.
[ترجمه گوگل]آسیل کوآنزیم A سنتتازهای زنجیره بلند (LACS) اسید چرب آزاد را به تیواسترهای آسیل کوآ فعال می کند و نقش مهمی در آنابولیسم و ​​کاتابولیسم اسیدهای چرب دارد
[ترجمه ترگمان]یک آسیل زنجیره بلند - coenzyme (LACSs)اسید چرب آزاد را به CoA acyl فعال می کند و نقش مهمی در اسیده ای چرب anabolism و catabolism ایفا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

دگرگونی (اسم)
change, alteration, variation, mutation, transformation, metamorphosis, catabolism, vicissitude, contrariety, metabolism, shakeup

نابود کننده (اسم)
annihilator, destroyer, catabolism, exterminator

فروساخت (اسم)
catabolism

سوخت مواد غذایی در بافتها (اسم)
catabolism

تخصصی

[صنایع غذایی] زیست سوزی: واکنشهای که باعث شکسته شدن ترکیبات آلی در سلول زنده میشود و معمولا انرژی زا هستند.
[بهداشت] فروساخت - کاتابولیسم
[خاک شناسی] سوخت

انگلیسی به انگلیسی

• (biology) metabolic breakdown of complex materials into simpler materials which results in the release of energy (also katabolism)

پیشنهاد کاربران

catabolism ( زیست‏شناسی )
واژه مصوب: فروگشت
تعریف: فرایندهای شیمیایی تخریبی در موجودات زنده
واکنشهای شیمیایی که منجر به شکسته شدن ( تجزیة ) مواد میشوند ( بیوشیمی و فیزیولوژی گیاهی )

بپرس