1. I casually mentioned that I might be interested in working abroad.
[ترجمه گوگل]من به طور اتفاقی اشاره کردم که ممکن است علاقه مند به کار در خارج از کشور باشم
[ترجمه ترگمان]تصادفا اشاره کردم که شاید مایل باشم در خارج از کشور کار کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تصادفا اشاره کردم که شاید مایل باشم در خارج از کشور کار کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. He threw the keys casually down on the table.
[ترجمه Mrjn] او با بی اعتنایی کلید ها را روی میز انداخت .|
[ترجمه گوگل]کلیدها را به طور معمولی روی میز انداخت[ترجمه ترگمان]کلیدها را سرسری روی میز انداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. She picked up the package and casually tossed it into her bag.
[ترجمه گوگل]او بسته را برداشت و به طور اتفاقی آن را داخل کیفش انداخت
[ترجمه ترگمان]بسته را برداشت و با حالتی عادی آن را در کیفش ریخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بسته را برداشت و با حالتی عادی آن را در کیفش ریخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. His arm was draped casually around her shoulders.
[ترجمه گوگل]دستش به طور معمولی دور شانه هایش حلقه شده بود
[ترجمه ترگمان]دستش را روی شانه های او انداخته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دستش را روی شانه های او انداخته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. They were smartly but casually dressed; possibly students.
[ترجمه گوگل]آنها هوشمندانه اما معمولی لباس پوشیده بودند احتمالا دانش آموزان
[ترجمه ترگمان]آن ها خیلی فرز و معمولی بودند ولی خیلی عادی لباس پوشیده بودند، احتمالا دانش آموزان بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آن ها خیلی فرز و معمولی بودند ولی خیلی عادی لباس پوشیده بودند، احتمالا دانش آموزان بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. I didn't see him, except casually, in two months.
[ترجمه گوگل]من او را به جز تصادفی در دو ماه ندیدم
[ترجمه ترگمان]من او را ندیدم، غیر از اتفاقی که افتاده، در عرض دو ماه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من او را ندیدم، غیر از اتفاقی که افتاده، در عرض دو ماه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. He casually flicked away some dust from his jacket.
[ترجمه گوگل]او به طور معمول مقداری گرد و غبار را از روی ژاکتش پاک کرد
[ترجمه ترگمان]او با حالتی عادی مقداری گرد و خاک را از کتش درآورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او با حالتی عادی مقداری گرد و خاک را از کتش درآورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. She was dressed casually in jeans and a sweatshirt.
[ترجمه گوگل]شلوار جین و گرمکن معمولی پوشیده بود
[ترجمه ترگمان]او به طور اتفاقی شلوار جین و یک سویشرت پوشیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او به طور اتفاقی شلوار جین و یک سویشرت پوشیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. She leaned casually over the railings.
[ترجمه گوگل]او به طور معمولی روی نرده ها خم شد
[ترجمه ترگمان]او به طور عادی روی نرده ها خم شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او به طور عادی روی نرده ها خم شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. She was dressed casually in shorts and a T-shirt.
[ترجمه گوگل]شلوارک و تی شرت معمولی پوشیده بود
[ترجمه ترگمان]لباس رسمی پوشیده بود و تی شرت و تی شرت به تن داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]لباس رسمی پوشیده بود و تی شرت و تی شرت به تن داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Good form dictated that she should dress more casually in the country.
[ترجمه گوگل]فرم خوب حکم می کرد که او باید در کشور معمولی تر لباس بپوشد
[ترجمه ترگمان]چه خوب شد که در این کشور لباس رسمی به تن کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]چه خوب شد که در این کشور لباس رسمی به تن کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. He casually waved over the waitress and settled the bill.
[ترجمه گوگل]او به طور اتفاقی برای پیشخدمت دست تکان داد و صورت حساب را تسویه کرد
[ترجمه ترگمان]او با حالتی عادی به پیشخدمت دست تکان داد و صورت حساب را مرتب کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او با حالتی عادی به پیشخدمت دست تکان داد و صورت حساب را مرتب کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. He sauntered casually through the door.
[ترجمه گوگل]او به طور معمولی از در عبور کرد
[ترجمه ترگمان]بی هدف از در وارد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بی هدف از در وارد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. 'Where do you work?' she asked casually.
[ترجمه گوگل]'كجا كار ميكني؟' او به طور اتفاقی پرسید
[ترجمه ترگمان]کجا کار می کنی؟ با لحنی عادی پرسید:
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کجا کار می کنی؟ با لحنی عادی پرسید:
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید