1. lose caste
مقام اجتماعی خود را از دست دادن،خوار شدن
2. He was born into the lowest caste.
[ترجمه گوگل]او در پایین ترین طبقه به دنیا آمد
[ترجمه ترگمان]او در پست ترین طبقات به دنیا آمده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The priestly caste does not normally intermarry with the warrior caste.
[ترجمه گوگل]کاست کشیش معمولاً با کاست جنگجو ازدواج نمی کند
[ترجمه ترگمان]طبقه کاهنان به طور معمول intermarry با طبقه جنگجویان نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The caste system shapes nearly every facet of Indian life.
[ترجمه گوگل]نظام کاست تقریباً تمام جنبه های زندگی هندی را شکل می دهد
[ترجمه ترگمان]نظام طبقاتی تقریبا هر جنبه از زندگی هند را شکل می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The caste system was rigidly enforced.
[ترجمه گوگل]سیستم کاست به شدت اجرا می شد
[ترجمه ترگمان]نظام طبقاتی به طور کامل اجرا می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. This book treats of the caste system in India.
[ترجمه گوگل]این کتاب به سیستم کاست در هند می پردازد
[ترجمه ترگمان]این کتاب درباره سیستم طبقه بندی در هند سخن می گوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The caste system is still strong in some eastern countries such as India.
[ترجمه گوگل]سیستم کاست هنوز در برخی از کشورهای شرقی مانند هند قوی است
[ترجمه ترگمان]سیستم طبقه بندی هنوز در برخی از کشورهای شرقی مانند هند هنوز قوی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Though caste often performed this stabilizing economic function, its origin was political and its sanction religious.
[ترجمه گوگل]اگرچه کاست اغلب این کارکرد اقتصادی تثبیت کننده را انجام می داد، اما منشأ آن سیاسی و تحریم آن مذهبی بود
[ترجمه ترگمان]با آنکه طبقه طبقه غالبا این وظیفه پایدار اقتصادی را انجام می داد، منشا آن سیاسی و مذهبی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Status, and effectively caste, was thus being bought at vast prices.
[ترجمه گوگل]بنابراین، وضعیت و در واقع کاست، با قیمت های هنگفتی خریداری می شد
[ترجمه ترگمان]بنابراین، وضعیت، و به طور موثر طبقه، با قیمت های بسیار زیادی خریداری می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. If they married outside their own caste, they could be put to death.
[ترجمه گوگل]اگر آنها خارج از کاست خود ازدواج کنند، ممکن است اعدام شوند
[ترجمه ترگمان]اگر آن ها بیرون از طبقه خودشان ازدواج کنند، ممکن است کشته شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. By comparison with the caste, the rate of social mobility in class systems is high.
[ترجمه گوگل]در مقایسه با کاست، میزان تحرک اجتماعی در نظامهای طبقاتی بالاست
[ترجمه ترگمان]در مقایسه با طبقه اجتماعی، میزان تحرک اجتماعی در سیستم های طبقه بالا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. In order to meet these threats, a warrior caste developed under the command of a chieftain or king.
[ترجمه گوگل]برای مقابله با این تهدیدات، یک کاست جنگجو تحت فرماندهی یک رئیس یا پادشاه ایجاد شد
[ترجمه ترگمان]برای مقابله با این تهدیدها، یک طبقه جنگجو تحت فرمان یک رئیس یا پادشاه گسترش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Basically, it consists of: Traditional caste systems in which roles are assigned at birth and enforced by social sanctions.
[ترجمه گوگل]اساساً شامل موارد زیر است: سیستمهای کاست سنتی که در آن نقشها در بدو تولد تعیین میشوند و توسط تحریمهای اجتماعی اجرا میشوند
[ترجمه ترگمان]اساسا، آن شامل موارد زیر است: سیستم های طبقه بندی سنتی که در آن نقش ها در هنگام تولد تعیین و توسط تحریم های اجتماعی به اجرا در می آیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Imperceptibly at first, the avarice for which their caste is famous began to shine through like copper beneath worn silver-plating.
[ترجمه گوگل]در ابتدا به طور نامحسوسی، بخلی که کاست آنها به آن مشهور است، مانند مس از زیر آبکاری نقرهای فرسوده شروع به درخشیدن کرد
[ترجمه ترگمان]Imperceptibly در ابتدا، حرص و آز آن که طبقه خود معروف است، مانند مس زیر - نقره می درخشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید