cast the first stone


در عیبجویی یا گناه نمایی پیشقدم شدن

بررسی کلمه

عبارت ( phrase )
• : تعریف: to be the first to accuse someone of wrongdoing.

جمله های نمونه

1. Let he who is without sin cast the first stone, I may be hearing you say.
[ترجمه گوگل]بگذار کسی که گناه ندارد سنگ اول را بیندازد، شاید من می شنوم که می گویی
[ترجمه ترگمان]بگذار او که بدون گناه نخستین سنگ را بر زمین انداخته باشد، ممکن است شنیده باشم که تو می گویی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Don't you cast the first stone at any rummies.
[ترجمه گوگل]آیا شما سنگ اول را به هیچ رامی پرتاب نکنید
[ترجمه ترگمان]اولین سنگ را در هیچ rummies cast
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Jesus said, let him who is without sin cast the first stone.
[ترجمه گوگل]عیسی گفت: کسی که گناه ندارد سنگ اول را بیندازد
[ترجمه ترگمان]عیسی گفت: به او اجازه بده که بدون گناه اولین سنگ را اجر کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Let he who is without sin cast the first stone!
[ترجمه گوگل]کسی که گناه ندارد سنگ اول را بیندازد!
[ترجمه ترگمان]بگذار او کسی باشد که گناهی ندارد نخستین سنگ!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He who has not sinned may cast the first stone.
[ترجمه گوگل]کسی که گناه نکرده سنگ اول را بیاندازد
[ترجمه ترگمان]کسی که گناهی نکرده است ممکن است سنگ اولی را به زمین بیندازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Let the one who is not guilty cast the first stone.
[ترجمه گوگل]کسی که گناهی ندارد سنگ اول را بزند
[ترجمه ترگمان] بذار کسی که گناهکار نیست، اولین سنگ رو اجرا کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. America cast the first stone.
[ترجمه گوگل]آمریکا سنگ اول را انداخت
[ترجمه ترگمان] آمریکا اولین سنگ رو اجرا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. For example, Bell thinks he knows the mysterious words Jesus wrote in the dust while defending the adulteress ("He that is without sin among you, let him cast the first stone, " etc. ).
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، بل فکر می کند که کلمات اسرار آمیزی را که عیسی در هنگام دفاع از زن زنا نوشته در خاک می داند ("کسی که در میان شما بی گناه است، بگذار اولین سنگ را بیندازد" و غیره)
[ترجمه ترگمان]به عنوان مثال، بل فکر می کند که او کلمات مرموزی که مسیح در خاک می نویسد را می داند در حالی که از زنا دفاع می کند (\"او که در میان شما گناه ندارد اجازه دهید اول سنگ را بیاندازد\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Although Ben saw the girl cheating he did not want to cast the first stone.
[ترجمه گوگل]اگرچه بن دختر را در حال خیانت دید، اما نمی خواست سنگ اول را بیندازد
[ترجمه ترگمان]با وجود اینکه بن دید که دخترک دارد خیانت می کند، دلش نمی خواهد اولین سنگ را اجر کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Though I saw him cheating, I didn't want to cast the first stone.
[ترجمه گوگل]اگرچه او را در حال تقلب دیدم، اما نمی‌خواستم سنگ اول را بیندازم
[ترجمه ترگمان]اگر چه من او را فریب دادم، نمی خواستم اولین سنگ را اجر کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

حق به جانب بودن
The phrase "cast the first stone" originates from the Bible, specifically from John 8:7, where Jesus says, "Let him who is without sin among you be the first to throw a stone at her. " This phrase is used to caution against being judgmental or condemning others when one is not faultless themselves
...
[مشاهده متن کامل]

عبارت "cast the first stone" از کتاب مقدس، به ویژه از یوحنا 8: 7 سرچشمه می گیرد، جایی که عیسی می گوید: "هرکه در میان شما بی گناه است، اولین کسی باشد که به سوی او سنگ پرتاب کند. "
این عبارت برای احتیاط از قضاوت کردن یا محکوم کردن دیگران استفاده می شود، زمانی که خود شخص بی عیب نیست.
در عیب جویی یا گناه نمایی پیش قدم شدن
Before criticizing others, remember not to cast the first stone.
It's easy to cast the first stone, but it's more important to show compassion and understanding.
Instead of casting the first stone, let's strive to offer forgiveness and support to those who need it.

cast the first stone
منابع• https://www.collinsdictionary.com/dictionary/english/cast-the-first-stone• https://en.wikipedia.org/wiki/Wikt:cast_the_first_stone

بپرس