1. Let he who is without sin cast the first stone, I may be hearing you say.
[ترجمه گوگل]بگذار کسی که گناه ندارد سنگ اول را بیندازد، شاید من می شنوم که می گویی
[ترجمه ترگمان]بگذار او که بدون گناه نخستین سنگ را بر زمین انداخته باشد، ممکن است شنیده باشم که تو می گویی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Don't you cast the first stone at any rummies.
[ترجمه گوگل]آیا شما سنگ اول را به هیچ رامی پرتاب نکنید
[ترجمه ترگمان]اولین سنگ را در هیچ rummies cast
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Jesus said, let him who is without sin cast the first stone.
[ترجمه گوگل]عیسی گفت: کسی که گناه ندارد سنگ اول را بیندازد
[ترجمه ترگمان]عیسی گفت: به او اجازه بده که بدون گناه اولین سنگ را اجر کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Let he who is without sin cast the first stone!
[ترجمه گوگل]کسی که گناه ندارد سنگ اول را بیندازد!
[ترجمه ترگمان]بگذار او کسی باشد که گناهی ندارد نخستین سنگ!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. He who has not sinned may cast the first stone.
[ترجمه گوگل]کسی که گناه نکرده سنگ اول را بیاندازد
[ترجمه ترگمان]کسی که گناهی نکرده است ممکن است سنگ اولی را به زمین بیندازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Let the one who is not guilty cast the first stone.
[ترجمه گوگل]کسی که گناهی ندارد سنگ اول را بزند
[ترجمه ترگمان] بذار کسی که گناهکار نیست، اولین سنگ رو اجرا کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. America cast the first stone.
8. For example, Bell thinks he knows the mysterious words Jesus wrote in the dust while defending the adulteress ("He that is without sin among you, let him cast the first stone, " etc. ).
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، بل فکر می کند که کلمات اسرار آمیزی را که عیسی در هنگام دفاع از زن زنا نوشته در خاک می داند ("کسی که در میان شما بی گناه است، بگذار اولین سنگ را بیندازد" و غیره)
[ترجمه ترگمان]به عنوان مثال، بل فکر می کند که او کلمات مرموزی که مسیح در خاک می نویسد را می داند در حالی که از زنا دفاع می کند (\"او که در میان شما گناه ندارد اجازه دهید اول سنگ را بیاندازد\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Although Ben saw the girl cheating he did not want to cast the first stone.
[ترجمه گوگل]اگرچه بن دختر را در حال خیانت دید، اما نمی خواست سنگ اول را بیندازد
[ترجمه ترگمان]با وجود اینکه بن دید که دخترک دارد خیانت می کند، دلش نمی خواهد اولین سنگ را اجر کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Though I saw him cheating, I didn't want to cast the first stone.
[ترجمه گوگل]اگرچه او را در حال تقلب دیدم، اما نمیخواستم سنگ اول را بیندازم
[ترجمه ترگمان]اگر چه من او را فریب دادم، نمی خواستم اولین سنگ را اجر کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید