1. Though you cast out nature with a fork, it will still return.
[ترجمه گوگل]اگرچه طبیعت را با یک چنگال بیرون می اندازید، اما باز هم باز خواهد گشت
[ترجمه ترگمان]، با اینکه طبیعت رو با چنگال اجرا کردی بازم برمیگرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]، با اینکه طبیعت رو با چنگال اجرا کردی بازم برمیگرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Don't cast out the foul water till you bring in the clean.
[ترجمه گوگل]آب کثیف را بیرون نریزید تا زمانی که پاک را وارد کنید
[ترجمه ترگمان]آب کثیف را بیرون نکن تا خودت را تمیز کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آب کثیف را بیرون نکن تا خودت را تمیز کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. He claimed to be able to cast out demons.
[ترجمه گوگل]او ادعا کرد که می تواند شیاطین را بیرون کند
[ترجمه ترگمان]او ادعا می کرد که می تواند شیاطین را بیرون بکشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او ادعا می کرد که می تواند شیاطین را بیرون بکشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The dissident was cast out from his country.
[ترجمه گوگل]مخالف از کشورش اخراج شد
[ترجمه ترگمان]مخالفان از کشور خود بیرون رانده شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مخالفان از کشور خود بیرون رانده شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Cast out by his family, he was forced to fend for himself.
[ترجمه عمیلی] چون از طرف خانواده اش طرد شده بود باید خودش از پس خودش برمیومد|
[ترجمه گوگل]او توسط خانواده اش رانده شد، او مجبور شد خودش را تامین کند[ترجمه ترگمان]، با خانوادش فرار کرد مجبور شد خودش از خودش دفاع کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The villagers had been cast out of their homes.
[ترجمه گوگل]روستاییان از خانه هایشان بیرون رانده شده بودند
[ترجمه ترگمان]روستائیان خانه های خود را ترک کرده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]روستائیان خانه های خود را ترک کرده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. In old times, political offenders were often cast out to the border areas.
[ترجمه گوگل]در زمان های قدیم، مجرمان سیاسی اغلب به مناطق مرزی رانده می شدند
[ترجمه ترگمان]در روزگار قدیم، مجرمان سیاسی اغلب به مناطق مرزی کشیده می شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در روزگار قدیم، مجرمان سیاسی اغلب به مناطق مرزی کشیده می شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. God has cast out the demons from your soul.
[ترجمه گوگل]خداوند شیاطین را از جان شما بیرون کرده است
[ترجمه ترگمان]خداوند شیاطین را از روح تو بیرون انداخته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]خداوند شیاطین را از روح تو بیرون انداخته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. She cast out with her classmate.
[ترجمه گوگل]او با همکلاسی اش بیرون رانده شد
[ترجمه ترگمان]با classmate بیرون رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با classmate بیرون رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. She was cast out by society.
[ترجمه گوگل]او توسط جامعه اخراج شد
[ترجمه ترگمان]جامعه او را طرد کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]جامعه او را طرد کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. He claimed to have the power to cast out demons.
[ترجمه گوگل]او ادعا کرد که قدرت بیرون راندن شیاطین را دارد
[ترجمه ترگمان]اون ادعا کرد که قدرتش رو داره که شیاطین رو نابود کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اون ادعا کرد که قدرتش رو داره که شیاطین رو نابود کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The routine, in fact, is tedious. Cast out.
[ترجمه گوگل]روال، در واقع، خسته کننده است بیرون رانده شود
[ترجمه ترگمان]در واقع کاره ای روزمره خسته کننده است برو کنار
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در واقع کاره ای روزمره خسته کننده است برو کنار
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The thugs and wreckers have been cast out.
[ترجمه گوگل]اراذل و اوباش و خرابکاران بیرون رانده شده اند
[ترجمه ترگمان]thugs و wreckers بیرون انداخته شدن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]thugs و wreckers بیرون انداخته شدن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. She had tasted the fear of being cast out, and it left a bitter taste in her mouth.
[ترجمه گوگل]او طعم ترس از بیرون رانده شدن را چشیده بود و طعم تلخی در دهانش باقی می ماند
[ترجمه ترگمان]طعم ترس را چشیده بود و مزه تلخی در دهانش باقی مانده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]طعم ترس را چشیده بود و مزه تلخی در دهانش باقی مانده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Water, water everywhere . . . I cast out into the calmer seas beyond, whilst they continue their provocative tramp around us.
[ترجمه گوگل]آب، آب همه جا در حالی که آنها به ولگردی تحریکآمیز خود در اطراف ما ادامه میدهند، به دریاهای آرامتر پرتاب میشوم
[ترجمه ترگمان]آب، همه جا، آب را همه جا پخش می کنم و در دریاهای آرام آن طرف پرت می کنم، در حالی که آن ها همچنان tramp را دور و بر ما ادامه می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آب، همه جا، آب را همه جا پخش می کنم و در دریاهای آرام آن طرف پرت می کنم، در حالی که آن ها همچنان tramp را دور و بر ما ادامه می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید