cast a shadow


معنی: سایه انداختن

مترادف ها

سایه انداختن (فعل)
shadow, overshadow, cast a shadow, overcast

انگلیسی به انگلیسی

• make shade, block out the light

پیشنهاد کاربران

ضد حال زدن ( چیزی که منجر به کاهش خوشحالی شود )
مثلن با شروع سال جدید فردی از ار اعضای خانواده مریض شود
My sister's illness cast a shadow over our new year
made it less happy/cheerful
Make it appear

بپرس