معنی: تابوت، جعبه کوچک جای جواهرات، جعبه کوچک، جعبه جواهر، کاست، صندوق یا تابوتمعانی دیگر: صندوقچه، صندوقه، جعبه ی جواهرات (یا سایر چیزهای بهادار)، قوطی مرصع یا مزین، (امریکا) تابوت (به ویژه تابوت مجلل و گرانبها)
• (1)تعریف: a box in which a dead person is buried; coffin. • مترادف: coffin • مشابه: sarcophagus
• (2)تعریف: a small box or chest, esp. for valuable possessions or documents. • مترادف: box, chest • مشابه: case, coffer, container, receptacle, vault
فعل گذرا ( transitive verb )حالات: caskets, casketing, casketed
• : تعریف: to enclose in a casket. • مشابه: box, coffer
جمله های نمونه
1. During the festivities a beautifully decorated casket was brought into the hall and much admired by everyone.
[ترجمه گوگل]در طول جشن، تابوت تزئین شده زیبایی به سالن آورده شد که مورد تحسین همه قرار گرفت [ترجمه ترگمان]در طی این مراسم، یک تابوت زیبای تزیین شده به تالار وارد شد و همه مورد تحسین همگان قرار گرفت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The casket was placed on trestles before the high altar.
[ترجمه گوگل]تابوت را روی پایههایی در مقابل محراب بلند میگذاشتند [ترجمه ترگمان]تابوت روی نیمکت مقابل محراب قرار گرفته بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. No one had gone up to the casket itself to pay their respects.
[ترجمه الهه] هیچ کس به بالا و در کنار تابوت نرفته بود تا ادای احترام کن.
|
[ترجمه گوگل]هیچ کس برای ادای احترام بالای خود تابوت نرفته بود [ترجمه ترگمان]هیچ کس به تابوت نرفته بود تا ادای احترام کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. As with the Casket Letters, conflicting theories concerning the event have proliferated ever since.
[ترجمه گوگل]همانند نامههای کاسکت، از آن زمان تاکنون نظریههای متناقضی در مورد این رویداد گسترش یافته است [ترجمه ترگمان]در مورد ادبیات casket، نظریات متناقض مربوط به این رویداد از آن زمان به بعد گسترش یافته است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The white casket was covered with a spray of irises, orchids and apricot-colored roses.
[ترجمه گوگل]تابوت سفید با اسپری از زنبق، ارکیده و گل رز زردآلو پوشیده شده بود [ترجمه ترگمان]تابوت سفید با اسپری زنبق، گل ارکیده و گل زردآلو پوشیده شده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Before the undertaker closes the casket, he asks us if we want to say good-bye.
[ترجمه گوگل]قبل از اینکه متصدی مراسم تابوت را ببندد، از ما می پرسد که آیا می خواهیم خداحافظی کنیم؟ [ترجمه ترگمان]قبل از اینکه تابوت ساز تابوت را ببندد، از ما می پرسد که آیا می خواهیم خداحافظی کنیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. His bones lay in an engraved gold casket, with his armour, sceptre and shield close by.
[ترجمه گوگل]استخوانهای او در یک تابوت طلای حکاکیشده قرار داشت، با زره، عصا و سپرش نزدیک [ترجمه ترگمان]استخوان های او در جعبه طلای حکاکی شده با زره و چوب و سپر و سپر در کنار هم قرار داشتند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Seth promised that the casket would be given to the person who fitted inside it perfectly.
[ترجمه گوگل]ست قول داد که تابوت را به شخصی که کاملاً داخل آن جا می شود داده شود [ترجمه ترگمان]سث قول داده بود که تابوت به کسی داده شود که کاملا مجهز باشد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The sides of the casket are richly ornate in artistic enamel work and includes cameo paintings of the Kenilworth and Larne clubhouses.
[ترجمه گوگل]کنارههای تابوت بهخوبی با آثار هنری میناکاری تزیین شدهاند و شامل نقاشیهای کوتاه باشگاههای Kenilworth و Larne است [ترجمه ترگمان]کناره های تابوت در کاره ای هنری هنری بسیار مزین است و شامل نقاشی های cameo و Larne clubhouses می شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. In the casket was found a small reliquary which contained the heart of the Saint.
[ترجمه گوگل]در تابوت یک تکیه کوچک یافت شد که حاوی قلب مقدس بود [ترجمه ترگمان]در تابوت جعبه کوچکی پیدا کردند که قلب سنت مران را در آن قرار داده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Because of the bullet wounds, the casket had been closed, which was a relief for him.
[ترجمه گوگل]به خاطر جراحات گلوله، تابوت را بسته بودند که برای او تسکین بود [ترجمه ترگمان]به خاطر زخم های گلوله، تابوت در بسته بود، که برایش مایه آرامش بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Of course, Jill is not there in the casket.
[ترجمه گوگل]البته جیل در تابوت نیست [ترجمه ترگمان] البته، \"جیل\" توی تابوت نیست [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Germain in Argentan. In the casket was found a small reliquary which contained the heart of the Saint.
[ترجمه گوگل]ژرمن در آرژانتینی در تابوت یک تکیه کوچک یافت شد که حاوی قلب مقدس بود [ترجمه ترگمان]\"Germain\" توی \"Argentan\" در تابوت جعبه کوچکی پیدا کردند که قلب سنت مران را در آن قرار داده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Apparently, the casket would fit down into the vault especially purchased to house it underground.
[ترجمه گوگل]ظاهراً این تابوت در خزانه ای قرار می گیرد که مخصوصاً برای نگهداری آن در زیر زمین خریداری شده است [ترجمه ترگمان]ظاهرا تابوت در زیر زمین قرار گرفته و به خصوص خریداری خواهد شد که در زیر زمین قرار دارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. You be surprised what people want in the casket with them.
[ترجمه گوگل]تعجب می کنید که مردم در تابوت با آنها چه می خواهند [ترجمه ترگمان]تعجب می کنی که مردم توی تابوت چی میخوان [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
• coffin; box, chest a casket is a small box in which you keep valuable things. a casket is also a coffin; used in american english.
پیشنهاد کاربران
1. ( جواهرات و غیره ) جعبه. صندوقچه 2. تابوت
در فرهنگ چین کوزه ای که توش خاکستر مرده رو میریزن
casket ( باستانشناسی ) واژه مصوب: جاتابوتی تعریف: صندوقی چوبی یا سنگی یا فلزی که جسد یا تابوت اصلی را در آن قرار میدادند
تابوت که مجلل تر از coffin است.
Casket : تابوت همون coffin هست با یکمی تفاوت ظاهری A coffin is tapered at the shoulder with a removable lid. A casket is rectangular in shape and has a hinged lid.