casket

/ˈkæskət//ˈkɑːskɪt/

معنی: تابوت، جعبه کوچک جای جواهرات، جعبه کوچک، جعبه جواهر، کاست، صندوق یا تابوت
معانی دیگر: صندوقچه، صندوقه، جعبه ی جواهرات (یا سایر چیزهای بهادار)، قوطی مرصع یا مزین، (امریکا) تابوت (به ویژه تابوت مجلل و گرانبها)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a box in which a dead person is buried; coffin.
مترادف: coffin
مشابه: sarcophagus

(2) تعریف: a small box or chest, esp. for valuable possessions or documents.
مترادف: box, chest
مشابه: case, coffer, container, receptacle, vault
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: caskets, casketing, casketed
• : تعریف: to enclose in a casket.
مشابه: box, coffer

جمله های نمونه

1. During the festivities a beautifully decorated casket was brought into the hall and much admired by everyone.
[ترجمه گوگل]در طول جشن، تابوت تزئین شده زیبایی به سالن آورده شد که مورد تحسین همه قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]در طی این مراسم، یک تابوت زیبای تزیین شده به تالار وارد شد و همه مورد تحسین همگان قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The casket was placed on trestles before the high altar.
[ترجمه گوگل]تابوت را روی پایه‌هایی در مقابل محراب بلند می‌گذاشتند
[ترجمه ترگمان]تابوت روی نیمکت مقابل محراب قرار گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. No one had gone up to the casket itself to pay their respects.
[ترجمه الهه] هیچ کس به بالا و در کنار تابوت نرفته بود تا ادای احترام کن.
|
[ترجمه گوگل]هیچ کس برای ادای احترام بالای خود تابوت نرفته بود
[ترجمه ترگمان]هیچ کس به تابوت نرفته بود تا ادای احترام کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. As with the Casket Letters, conflicting theories concerning the event have proliferated ever since.
[ترجمه گوگل]همانند نامه‌های کاسکت، از آن زمان تاکنون نظریه‌های متناقضی در مورد این رویداد گسترش یافته است
[ترجمه ترگمان]در مورد ادبیات casket، نظریات متناقض مربوط به این رویداد از آن زمان به بعد گسترش یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The white casket was covered with a spray of irises, orchids and apricot-colored roses.
[ترجمه گوگل]تابوت سفید با اسپری از زنبق، ارکیده و گل رز زردآلو پوشیده شده بود
[ترجمه ترگمان]تابوت سفید با اسپری زنبق، گل ارکیده و گل زردآلو پوشیده شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Before the undertaker closes the casket, he asks us if we want to say good-bye.
[ترجمه گوگل]قبل از اینکه متصدی مراسم تابوت را ببندد، از ما می پرسد که آیا می خواهیم خداحافظی کنیم؟
[ترجمه ترگمان]قبل از اینکه تابوت ساز تابوت را ببندد، از ما می پرسد که آیا می خواهیم خداحافظی کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. His bones lay in an engraved gold casket, with his armour, sceptre and shield close by.
[ترجمه گوگل]استخوان‌های او در یک تابوت طلای حکاکی‌شده قرار داشت، با زره، عصا و سپرش نزدیک
[ترجمه ترگمان]استخوان های او در جعبه طلای حکاکی شده با زره و چوب و سپر و سپر در کنار هم قرار داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Seth promised that the casket would be given to the person who fitted inside it perfectly.
[ترجمه گوگل]ست قول داد که تابوت را به شخصی که کاملاً داخل آن جا می شود داده شود
[ترجمه ترگمان]سث قول داده بود که تابوت به کسی داده شود که کاملا مجهز باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The sides of the casket are richly ornate in artistic enamel work and includes cameo paintings of the Kenilworth and Larne clubhouses.
[ترجمه گوگل]کناره‌های تابوت به‌خوبی با آثار هنری میناکاری تزیین شده‌اند و شامل نقاشی‌های کوتاه باشگاه‌های Kenilworth و Larne است
[ترجمه ترگمان]کناره های تابوت در کاره ای هنری هنری بسیار مزین است و شامل نقاشی های cameo و Larne clubhouses می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. In the casket was found a small reliquary which contained the heart of the Saint.
[ترجمه گوگل]در تابوت یک تکیه کوچک یافت شد که حاوی قلب مقدس بود
[ترجمه ترگمان]در تابوت جعبه کوچکی پیدا کردند که قلب سنت مران را در آن قرار داده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Because of the bullet wounds, the casket had been closed, which was a relief for him.
[ترجمه گوگل]به خاطر جراحات گلوله، تابوت را بسته بودند که برای او تسکین بود
[ترجمه ترگمان]به خاطر زخم های گلوله، تابوت در بسته بود، که برایش مایه آرامش بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Of course, Jill is not there in the casket.
[ترجمه گوگل]البته جیل در تابوت نیست
[ترجمه ترگمان] البته، \"جیل\" توی تابوت نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Germain in Argentan. In the casket was found a small reliquary which contained the heart of the Saint.
[ترجمه گوگل]ژرمن در آرژانتینی در تابوت یک تکیه کوچک یافت شد که حاوی قلب مقدس بود
[ترجمه ترگمان]\"Germain\" توی \"Argentan\" در تابوت جعبه کوچکی پیدا کردند که قلب سنت مران را در آن قرار داده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Apparently, the casket would fit down into the vault especially purchased to house it underground.
[ترجمه گوگل]ظاهراً این تابوت در خزانه ای قرار می گیرد که مخصوصاً برای نگهداری آن در زیر زمین خریداری شده است
[ترجمه ترگمان]ظاهرا تابوت در زیر زمین قرار گرفته و به خصوص خریداری خواهد شد که در زیر زمین قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. You be surprised what people want in the casket with them.
[ترجمه گوگل]تعجب می کنید که مردم در تابوت با آنها چه می خواهند
[ترجمه ترگمان]تعجب می کنی که مردم توی تابوت چی میخوان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تابوت (اسم)
kist, chest, casket, coffin, sarcophagus, eternity box

جعبه کوچک جای جواهرات (اسم)
casket, jewel box, jewel case, cassette

جعبه کوچک (اسم)
pyx, casket

جعبه جواهر (اسم)
casket

کاست (اسم)
casket, cassette, sagger

صندوق یا تابوت (اسم)
casket

انگلیسی به انگلیسی

• coffin; box, chest
a casket is a small box in which you keep valuable things.
a casket is also a coffin; used in american english.

پیشنهاد کاربران

1. ( جواهرات و غیره ) جعبه. صندوقچه 2. تابوت
در فرهنگ چین
کوزه ای که توش خاکستر مرده رو میریزن
casket ( باستان‏شناسی )
واژه مصوب: جاتابوتی
تعریف: صندوقی چوبی یا سنگی یا فلزی که جسد یا تابوت اصلی را در آن قرار میدادند
تابوت که مجلل تر از coffin است.
Casket : تابوت
همون coffin هست با یکمی تفاوت ظاهری
A coffin is tapered at the shoulder with a removable lid. A casket is rectangular in shape and has a hinged lid.

بپرس