cash in your chips

پیشنهاد کاربران

🔸 معادل فارسی:
کنار کشیدن / تسلیم شدن / مردن ( استعاری ) / سود بردن و خداحافظی کردن
________________________________________
🔸 تعریف ها:
1. ** ( قمار – معنای اصلی ) :**
در بازی های قمار، تبدیل چیپ ها ( ژتون ها ) به پول نقد در پایان بازی
...
[مشاهده متن کامل]

مثال:
He cashed in his chips and left the casino.
چیپ هاشو نقد کرد و از کازینو رفت.
2. ** ( استعاری – پایان دادن ) :**
پایان دادن به یک فعالیت، پروژه، یا دوره ی زندگی—با حس جمع کردن سود و خداحافظی
مثال:
After twenty years in the business, he cashed in his chips.
بعد از بیست سال کار، کنار کشید و خداحافظی کرد.
3. ** ( تلخ – مرگ ) :**
در زبان عامیانه، اشاره به مردن یا �بازی زندگی رو تموم کردن�
مثال:
He cashed in his chips last night—heart attack.
دیشب مرد—سکته ی قلبی.
4. ** ( طنزآمیز – فرار از مسئولیت ) :**
گاهی برای توصیف کسی که در لحظه ی حساس، سودشو می گیره و می ره
مثال:
Just when things got tough, he cashed in his chips.
تا اوضاع سخت شد، پولشو برداشت و رفت.
________________________________________
🔸 مترادف ها:
call it quits – bow out – check out – die – walk away – wrap it up – take the money and run

دست کشیدن
ترک کردن
( کاری یا چیزی را متوقف کنی ، قبل از اینکه امکان از دست دادن آنچه داری یا بدست آوردی وجود داشته باشه )