caseous

/ˈkeɪsiːəs//ˈkeɪsɪəs/

معنی: پنیری، پنیردار
معانی دیگر: پنیر مانند

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: of or like cheese; cheesy.

جمله های نمونه

1. caseous fermentation
وزمان پنیری،تخمیر پنیری

2. Microscopically, caseous necrosis is characterized by acellular pink areas of necrosis, as seen here at the upper right, surrounded by a granulomatous inflammatory process.
[ترجمه گوگل]از نظر میکروسکوپی، نکروز کازئوس با نواحی صورتی بدون سلولی نکروز مشخص می شود، همانطور که در بالا سمت راست دیده می شود، که توسط یک فرآیند التهابی گرانولوماتوز احاطه شده است
[ترجمه ترگمان]نکروز تومور به وسیله مناطق صورتی acellular نکروز می شود که در سمت راست بالایی دیده می شود و با یک فرآیند inflammatory granulomatous احاطه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Pathologic examination of the excised pericardial specimen showed caseous necrosis compatible with tuberculosis infection.
[ترجمه گوگل]بررسی پاتولوژیک نمونه پریکارد برداشته شده، نکروز کازئوس سازگار با عفونت سل را نشان داد
[ترجمه ترگمان]بررسی pathologic نمونه excised necrosis necrosis caseous با عفونت سل را نشان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Putty kidney is a pathologic term for the caseous necrosis of the kidney described in chronic renal tuberculosis.
[ترجمه گوگل]کلیه بتونه یک اصطلاح پاتولوژیک برای نکروز کازئوز کلیه است که در سل مزمن کلیه توصیف می شود
[ترجمه ترگمان]کلیه Putty یک دوره pathologic برای نکروز تومور the است که در بیماری مزمن کلیه انجام شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Putty kidney is a pathologic term for the caseous necrosis of the kidney described in chronic renal tuberculosis. The necrosis usually results in autonephrectomy.
[ترجمه گوگل]کلیه بتونه یک اصطلاح پاتولوژیک برای نکروز کازئوز کلیه است که در سل مزمن کلیه توصیف می شود نکروز معمولاً منجر به اتونفرکتومی می شود
[ترجمه ترگمان]کلیه Putty یک دوره pathologic برای نکروز تومور the است که در بیماری مزمن کلیه انجام شده است نکروز تومور منجر به autonephrectomy می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. At the upper right is amorphous pink caseous material composed of the necrotic elements of the granuloma as well as the infectious organisms.
[ترجمه گوگل]در سمت راست بالا مواد کازئوس صورتی رنگ آمورف متشکل از عناصر نکروزه گرانولوما و همچنین ارگانیسم های عفونی است
[ترجمه ترگمان]در سمت راست بالا، ماده caseous صورتی شکل می گیرد که از عناصر necrotic the و نیز ارگانیسم های عفونی ساخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The non enhancement area of tuberculoma was due to caseous necrosis.
[ترجمه گوگل]ناحیه بدون افزایش توبرکلوما به دلیل نکروز کازئوس بود
[ترجمه ترگمان]منطقه non of به علت نکروز تومور بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Objective To investigate the effect of interleukin-2(IL-in the treatment of caseous pneumonia.
[ترجمه گوگل]هدف بررسی اثر اینترلوکین-2(IL-در درمان پنومونی کازئوس)
[ترجمه ترگمان]هدف تحقیق در مورد تاثیر اینترلوکین ۲ (IL - ۲)در درمان ذات الریه caseous است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Methods A clinical analysis was conducted in 78 in patients with caseous lobar pneumonia in the recent eight years.
[ترجمه گوگل]MethodsA تجزیه و تحلیل بالینی در 78 بیماران مبتلا به پنومونی لوبار موردی در هشت سال اخیر انجام شد
[ترجمه ترگمان]روش های آنالیز بالینی در سال ۷۸ در بیماران مبتلا به ذات الریه lobar in در هشت سال اخیر انجام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The histopathology showed granulomas in the dermis consisted of epithelial cells without caseous necrosis in the center, and there was infiltration of lymphocytes in and around the granulomas.
[ترجمه گوگل]هیستوپاتولوژی نشان داد که گرانولوم در درم شامل سلول های اپیتلیال بدون نکروز کازئوز در مرکز بود و لنفوسیت ها در داخل و اطراف گرانولوم ها نفوذ کردند
[ترجمه ترگمان]The نشان داد که granulomas در غشای میانی شامل سلول های اپی تلیال فاقد بافت نکروز تومور در مرکز بوده و نفوذ of ها در داخل و اطراف the وجود داشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Objective: To analyse sonographical features of epididymis tuberculosis with caseous necrosis and improve the accuracy of ultrasonic diagnosis.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی ویژگی‌های سونوگرافیک اپیدیدیم سل همراه با نکروز کازئوس و بهبود دقت تشخیص اولتراسونیک
[ترجمه ترگمان]هدف: تجزیه و تحلیل ویژگی های sonographical سل با نکروز تومور شناسی و بهبود دقت تشخیص فراصوتی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. CT-pathologic correlation demonstrated that patterns of enhancement of mediastinal tuberculous lymphadenitis were correlated with distribution of granulation tissue and caseous areas.
[ترجمه گوگل]همبستگی CT-پاتولوژیک نشان داد که الگوهای افزایش لنفادنیت سل مدیاستن با توزیع بافت گرانول و نواحی کازئوزی مرتبط است
[ترجمه ترگمان]ارتباط CT نشان داد که الگوهای افزایش of tuberculous lymphadenitis با توزیع بافت granulation و caseous correlated هم بسته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Objective To observe the effect of revision endoscopic sinus surgery for caseous sinusitis and caseous rhinitis.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی تأثیر جراحی مجدد آندوسکوپی سینوس برای سینوزیت کازئوز و رینیت کازئوس
[ترجمه ترگمان]هدف از بررسی تاثیر بازنگری در درمان سینوزیت و درمان سینوزیت:
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Results:19 of 26 tuberculomas showed nonenhancement which is histologically composed of caseous necrosis without blood vessels.
[ترجمه گوگل]یافته‌ها: 19 توبرکلوم از 26 توبرکلوم افزایش نیافته که از نظر بافت‌شناسی از نکروز کازئوزی بدون عروق تشکیل شده است
[ترجمه ترگمان]نتایج: ۱۹ تا ۲۶ tuberculomas nonenhancement نشان داد که histologically از نکروز تومور بدون رگ های خونی تشکیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پنیری (صفت)
cheesy, caseous

پنیردار (صفت)
caseous

انگلیسی به انگلیسی

• like cheese, of casein

پیشنهاد کاربران

Caseous /ˈkeɪsɪəs/ ( adj ) – meaning: of or like cheese. ( Collins Dictionary )
پنیر مانند؛ پنیری
Example: 👇
The infant's caseous vomit was reported to the pediatrician. ( Dictionary. Com )
استفراغ پنیری نوزاد به پزشک اطفال گزارش شد.
caseous

بپرس