cased

/ˈkeɪs//keɪs/

سرگذشت، صندوق، جعبه، جلد، پوسته، قالب، قاب، جا، حالت، وضعیت، موقعیت، اتفاق، دعوی، مرافعه، قضیه، (. vt ) در صندوق یاجعبه گذاشتن، جلدکردن، پوشاندن مورد، غلاف

جمله های نمونه

1. All the books have been cased for shipping.
[ترجمه گوگل]تمام کتاب ها برای ارسال در جعبه بسته بندی شده اند
[ترجمه ترگمان]همه کتاب ها برای حمل و نقل جمع شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. These are the electrical connectors, cased in waterproof plastic.
[ترجمه گوگل]این کانکتورهای الکتریکی هستند که در پلاستیک ضد آب قرار گرفته اند
[ترجمه ترگمان]اینها the الکتریکی هستند که در پلاستیک ضد آب احاطه شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The reactor will be cased in metal.
[ترجمه گوگل]راکتور از جنس فلز ساخته خواهد شد
[ترجمه ترگمان]رآکتور در فلز ساخته خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The lower story of the building was cased with marble.
[ترجمه گوگل]طبقه پایینی ساختمان با سنگ مرمر پوشیده شده بود
[ترجمه ترگمان]طبقه پایین ساختمان پوشیده از مرمر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The towers are made of steel cased in granite.
[ترجمه گوگل]برج ها از جنس گرانیت فولادی هستند
[ترجمه ترگمان]برج ها از قطعات فولادی در گرانیت ساخته شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The goods have been cased up for transport.
[ترجمه گوگل]کالا برای حمل و نقل بسته بندی شده است
[ترجمه ترگمان]این کالا برای حمل و نقل مورد استفاده قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The bank was carefully cased by the bandits before the robbery.
[ترجمه گوگل]بانک قبل از سرقت به دقت توسط راهزنان مورد بازرسی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]بانک در مورد راهزن ها قبل از دزدی در cased بوده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Location was found and cased in Lant Street, SE
[ترجمه گوگل]مکان در خیابان لانت، SE پیدا شد
[ترجمه ترگمان]محل پیدا شد و در خیابان Lant، SE پیدا شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. All very good condition and cased.
[ترجمه گوگل]همه خیلی خوب و کیس دار
[ترجمه ترگمان]همه شرایط خوب و cased
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The reactor is cased in several feet of metal and concrete.
[ترجمه گوگل]راکتور در چند فوت فلز و بتن پوشانده شده است
[ترجمه ترگمان]رآکتور در چند قدمی فلز و بتن قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. But the discomfort is cased in rich, and even beautiful arrangements.
[ترجمه گوگل]اما این ناراحتی در چیدمان های غنی و حتی زیبا وجود دارد
[ترجمه ترگمان]اما این ناراحتی در افراد ثروتمند و حتی ترتیبات زیبا وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A sslepted interior cased up traffic floating miles.
[ترجمه گوگل]فضای داخلی خوابیده ترافیک مایل‌های شناور را بالا می‌برد
[ترجمه ترگمان]فضای داخلی در حال چرخیدن بیش از حد باعث بالا رفتن ترافیک شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. They cased the joint one week before the robbery.
[ترجمه گوگل]آنها یک هفته قبل از سرقت به این مفصل رسیدگی کردند
[ترجمه ترگمان]اونا یه هفته قبل از دزدی جا گرفته بودن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The cups and vases have been cased up for transport.
[ترجمه گوگل]فنجان ها و گلدان ها برای حمل و نقل در بسته بندی شده اند
[ترجمه ترگمان]فنجان ها و گلدان ها پر از وسایل حمل و نقل هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The tubular - cased heating element is the same type as those used in cook stoves.
[ترجمه گوگل]المنت حرارتی لوله‌ای - محفظه‌ای از همان نوع است که در اجاق‌های آشپزی استفاده می‌شود
[ترجمه ترگمان]عنصر گرمایش گرد و غبار مانند آن هایی است که در اجاق های خوراک پزی استفاده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• enclosed in or protected with a case

پیشنهاد کاربران

بپرس