case law

/ˈkeɪsˈlɑː//keɪslɔː/

(حقوق) قانون بدعتی و عرفی، قانون موضوعه (که استوار است بر احکام پیشین دادگاه ها و سنت های حقوقی) (مقایسه شود با قانون مدون: statute law)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: law based on precedents set in particular cases rather than on statute.

جمله های نمونه

1. There is not a lot of case law for the adjudication officers to base their decisions on.
[ترجمه گوگل]رویه قضایی زیادی وجود ندارد که افسران قضاوت تصمیمات خود را بر اساس آن قرار دهند
[ترجمه ترگمان]تعداد زیادی از قوانین مورد قضاوت برای تعیین تصمیمات خود در مورد آن ها وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. You weren't so bound by rules, legislation, case law or anything like that.
[ترجمه گوگل]شما آنقدر مقید به قوانین، قانون، رویه قضایی یا هر چیز دیگری نبودید
[ترجمه ترگمان]شما با قوانین، قانون، قانون و یا هر چیزی شبیه آن نیستید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The changing nature of the planning context, through case law, government policy and statute, demands continuing attention.
[ترجمه گوگل]ماهیت متغیر زمینه برنامه ریزی، از طریق رویه قضایی، سیاست و اساسنامه دولت، مستلزم توجه مستمر است
[ترجمه ترگمان]ماهیت تغییر زمینه برنامه ریزی، از طریق قانون، سیاست دولت و اساسنامه، نیازمند ادامه توجه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Case law has shown that court rulings on these kind of scenarios have resulted in arbitrary decisions.
[ترجمه گوگل]رویه قضایی نشان داده است که احکام دادگاه در مورد این نوع سناریوها منجر به تصمیمات خودسرانه شده است
[ترجمه ترگمان]قانون موردی نشان داده است که احکام دادگاه در این نوع از سناریوها منجر به تصمیم گیری های اختیاری شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. There is now a small body of case law illustrating the application of the reasonableness test by the courts.
[ترجمه گوگل]اکنون مجموعه کوچکی از قوانین قضایی وجود دارد که کاربرد آزمون معقولیت توسط دادگاه ها را نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر یک بدنه کوچک از قانون موردی وجود دارد که کاربرد تست معقول بودن توسط دادگاه ها را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. This has less support in the case law than the previous two tests.
[ترجمه گوگل]این موضوع در رویه قضایی نسبت به دو آزمون قبلی از حمایت کمتری برخوردار است
[ترجمه ترگمان]این مساله کم تر از دو تست قبلی در قانون مورد حمایت قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The absence of detailed case law has meant that there are no established rules to resolve conflicts.
[ترجمه گوگل]فقدان رویه قضایی مفصل به این معنی است که هیچ قواعدی برای حل تعارض وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]عدم وجود قانون موردی دقیق به این معنا است که هیچ قانون اساسی برای حل درگیری ها وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Relevant well-established civil court case law is based on the general provisions of the Civil Code relating to the conclusion of contracts.
[ترجمه گوگل]رویه محکمه مدنی مرتبط بر اساس مقررات عمومی قانون مدنی مربوط به انعقاد قراردادها است
[ترجمه ترگمان]قانون دادگاه مدنی معتبر مربوطه براساس مقررات عمومی قانون مدنی مربوط به انعقاد قراردادها می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Would it seek merely to codify the existing case law or to reform on the existing case law?
[ترجمه گوگل]آیا صرفاً به دنبال تدوین رویه قضایی موجود است یا اصلاح رویه قضایی موجود؟
[ترجمه ترگمان]آیا این قانون تنها به دنبال تدوین قانون پرونده موجود یا اصلاح قانون مورد موجود خواهد بود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I said the case law could change and we would get nothing.
[ترجمه گوگل]گفتم رویه قضایی می تواند تغییر کند و ما چیزی نخواهیم گرفت
[ترجمه ترگمان]من گفتم که قانون میتونه تغییر کنه و ما هیچی گیرمون نیاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. In particular the project focuses on recent anti-avoidance case law and statutory developments, and follows the professions' developing responses to them.
[ترجمه گوگل]این پروژه به طور خاص بر روی قانون مورد اخیر ضد اجتناب و تحولات قانونی تمرکز دارد و از واکنش های در حال توسعه حرفه ها به آنها پیروی می کند
[ترجمه ترگمان]به طور خاص، این پروژه بر روی قانون مبارزه با اجتناب از قانون و پیشرفت های قانونی تمرکز دارد و در ادامه اظهارات در حال توسعه به آن ها را دنبال می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. After a consideration of the theories, the case law from both the nineteenth and twentieth centuries will be examined.
[ترجمه گوگل]پس از بررسی نظریه ها، رویه قضایی قرن نوزدهم و بیستم مورد بررسی قرار می گیرد
[ترجمه ترگمان]پس از بررسی تئوری ها، قانون مورد از هر دو قرن نوزدهم و بیستم مورد بررسی قرار خواهد گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Within the Western legal tradition, norms are set through two different procedures: reiteration (case law) and parliamentary law-making.
[ترجمه گوگل]در سنت حقوقی غربی، هنجارها از طریق دو رویه متفاوت تنظیم می‌شوند: تکرار (قانون مورد) و قانون‌گذاری پارلمانی
[ترجمه ترگمان]در سنت قانونی غرب، هنجارها از طریق دو روش متفاوت تنظیم می شوند: تکرار (قانون موردی)و قانون گذاری پارلمانی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Case law - ( Also known as common law. ) Law established by previous decisions of appellate courts.
[ترجمه گوگل]حقوق موردی - ( که به نام کامن لا نیز شناخته می شود ) حقوقی که با تصمیمات قبلی دادگاه های استیناف وضع شده است
[ترجمه ترگمان]قانون موردی - (که به عنوان قانون مشترک شناخته می شود)، قانونی که توسط تصمیمات قبلی دادگاه های استینافی ایجاد شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[حقوق] سابقه و رویه قضایی

انگلیسی به انگلیسی

• application of prior legal judgments in legal proceedings
case law is law established by following decisions that have been made by judges in earlier cases; a legal term.

پیشنهاد کاربران

پرونده ی قضایی
حقوق دعاوی
رویه قضایی
سابقه قضایی
سابقه رسیدگی به دعاوی
سابقه و رویه قضایی ( مجموعه قضایای حقوقی ضبط شده که به عنوان منبع حقوقی درآمده )
رویه قضایی ( در حقوق داخلی )
حقوق عرفی ( در حقوق بین المل )

رویه قضایی

بپرس