cascaded

جمله های نمونه

1. her golden hair cascaded down her shoulder
موهای طلایی او برشانه اش موج می زد.

2. the firecracker burst and colorful sparks cascaded down
ترقه منفجر شد و جرقه های رنگارنگ به پایین بارید.

پیشنهاد کاربران

بپرس