cascade of activity

پیشنهاد کاربران

🔸 معادل فارسی:
رگبار فعالیت ها / سلسله ای از اقدامات / موجی از کارها
در زبان محاوره ای:
یه عالمه کار پشت سرهم، زنجیره ای از اتفاقات، همه چی ریخت سرمون
________________________________________
...
[مشاهده متن کامل]

🔸 تعریف ها:
1. ** ( استعاری – سازمانی یا اجتماعی ) :**
مجموعه ای از فعالیت ها که به صورت پی درپی، سریع و گاهی غیرقابل کنترل اتفاق می افتند
مثال: The announcement triggered a cascade of activity across departments.
اون اعلامیه باعث شد یه رگبار از فعالیت ها توی همه ی بخش ها شروع بشه.
2. ** ( فنی – سیستم ها ) :**
در فناوری یا زیست شناسی، اشاره به واکنش های زنجیره ای که یک رویداد باعث فعال شدن چند مرحله ی بعدی می شود
مثال: The software update caused a cascade of background processes.
آپدیت نرم افزار باعث شد کلی فرآیند پشت صحنه فعال بشه.
3. ** ( احساسی – روانی ) :**
گاهی برای توصیف واکنش های احساسی یا ذهنی که به صورت زنجیره ای رخ می دن
مثال: Her decision led to a cascade of emotional responses.
تصمیمش باعث موجی از واکنش های احساسی شد.
________________________________________
🔸 مترادف ها:
chain of events – flurry of actions – wave of activity – domino effect – sequence of tasks