اسم ( noun )
• (1) تعریف: a box made of thick paper, sometimes coated, or of plastic, made to hold one particular type of product.
• مترادف: box, case
• مشابه: container, package
• مترادف: box, case
• مشابه: container, package
- Each of these white cartons holds four wine glasses.
[ترجمه گوگل] هر یک از این کارتن های سفید چهار لیوان شراب را در خود جای می دهد
[ترجمه ترگمان] هر یک از این کارتون های سفید چهار لیوان شراب را نگه می دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] هر یک از این کارتون های سفید چهار لیوان شراب را نگه می دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- Who put the empty milk carton back in the refrigerator?
[ترجمه گوگل] کی کارتن خالی شیر را دوباره در یخچال گذاشت؟
[ترجمه ترگمان] چه کسی جعبه شیر خالی را در یخچال قرار داده است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] چه کسی جعبه شیر خالی را در یخچال قرار داده است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- There are twelve eggs in a carton.
[ترجمه گوگل] در یک کارتن دوازده تخم مرغ وجود دارد
[ترجمه ترگمان] در کارتن دوازده تخم مرغ وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] در کارتن دوازده تخم مرغ وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: the contents of such a box.
• مترادف: box, case
• مشابه: boxful, container
• مترادف: box, case
• مشابه: boxful, container
- They drank the whole carton of milk at breakfast.
[ترجمه azal] آنها سر میز صبحانه یک بطری کامل شیر نوشیدند.|
[ترجمه گوگل] آنها تمام کارتن شیر را هنگام صبحانه نوشیدند[ترجمه ترگمان] همه سر میز صبحانه یک بطری شیر نوشیدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید