1. This is a well balanced rucksack, with good carrying capacity for long trips, at an affordable price.
[ترجمه گوگل]این یک کوله پشتی متعادل است، با ظرفیت حمل خوب برای سفرهای طولانی، با قیمت مقرون به صرفه
[ترجمه ترگمان]این یک کوله پشتی متعادل با ظرفیت حمل خوب برای سفره ای طولانی، با قیمت مناسب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این یک کوله پشتی متعادل با ظرفیت حمل خوب برای سفره ای طولانی، با قیمت مناسب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Tradition design about step gear-driven wastes partial carrying capacity of makings. Simple goal parameter optimization is insufficient.
[ترجمه گوگل]طراحی سنتی در مورد ضایعات چرخ دنده محوری ظرفیت حمل جزئی سازه ها بهینه سازی پارامتر هدف ساده کافی نیست
[ترجمه ترگمان]اصول سنتی در مورد wastes مرحله محور که ظرفیت حمل جزئی را به همراه دارند طراحی می کند بهینه سازی پارامتر هدف ساده ناکافی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اصول سنتی در مورد wastes مرحله محور که ظرفیت حمل جزئی را به همراه دارند طراحی می کند بهینه سازی پارامتر هدف ساده ناکافی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Hybrid floating ring bearing has excellence at high carrying capacity? compact structure and low friction work loss, it is often used as a system to support equipment rotating at high speed.
[ترجمه گوگل]بلبرینگ حلقوی شناور هیبریدی در ظرفیت حمل بالا برتری دارد؟ ساختار فشرده و از دست دادن کار با اصطکاک کم، اغلب به عنوان سیستمی برای پشتیبانی از تجهیزاتی که با سرعت بالا می چرخند استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]* قابلیت حمل و نقل حلقه شناور ترکیبی در اوج ظرفیت حمل و نقل دارای برتری است؟ ؟ ساختار فشرده و کاهش کار اصطکاک کم، اغلب به عنوان یک سیستم برای پشتیبانی از تجهیزات چرخان با سرعت بالا استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]* قابلیت حمل و نقل حلقه شناور ترکیبی در اوج ظرفیت حمل و نقل دارای برتری است؟ ؟ ساختار فشرده و کاهش کار اصطکاک کم، اغلب به عنوان یک سیستم برای پشتیبانی از تجهیزات چرخان با سرعت بالا استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. These can not only reduce the carrying capacity of rear fork structure, but also affect vehicle assembly and vehicle performance.
[ترجمه گوگل]اینها نه تنها می توانند ظرفیت حمل ساختار چنگال عقب را کاهش دهند، بلکه بر مونتاژ خودرو و عملکرد خودرو نیز تأثیر می گذارند
[ترجمه ترگمان]این کار نه تنها می تواند ظرفیت حمل انشعاب پشتی را کاهش دهد بلکه بر مونتاژ خودرو و عملکرد وسیله نقلیه نیز تاثیر بگذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این کار نه تنها می تواند ظرفیت حمل انشعاب پشتی را کاهش دهد بلکه بر مونتاژ خودرو و عملکرد وسیله نقلیه نیز تاثیر بگذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The formulae of the silt carrying capacity for the tidal flow might be obtained by statistical method using measured silt concentration directly.
[ترجمه گوگل]فرمول ظرفیت حمل سیلت برای جریان جزر و مدی ممکن است با روش آماری با استفاده از غلظت سیلت اندازه گیری شده به طور مستقیم به دست آید
[ترجمه ترگمان]فرمول های the و لای، ظرفیت حمل جریان جزر و مد را می توان با استفاده از روش آماری با استفاده از غلظت رسوبات اندازه گیری شده به طور مستقیم بدست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]فرمول های the و لای، ظرفیت حمل جریان جزر و مد را می توان با استفاده از روش آماری با استفاده از غلظت رسوبات اندازه گیری شده به طور مستقیم بدست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. And it has bearings with high carrying capacity and combination box-shaped base.
[ترجمه گوگل]و دارای بلبرینگ هایی با ظرفیت حمل بالا و پایه جعبه ای شکل ترکیبی می باشد
[ترجمه ترگمان]و دارای قابلیت حمل و ترکیب با ظرفیت بالا و پایه ترکیب شکل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]و دارای قابلیت حمل و ترکیب با ظرفیت بالا و پایه ترکیب شکل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Especially berth of container deep water is little, carrying capacity is insufficient.
[ترجمه گوگل]به خصوص اسکله کانتینر آب عمیق کم است، ظرفیت حمل ناکافی است
[ترجمه ترگمان]به خصوص اسکله آب عمیق کانتینر کم است، ظرفیت حمل کافی نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به خصوص اسکله آب عمیق کانتینر کم است، ظرفیت حمل کافی نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The amount of fuel needed to drive this route is probably beyond the carrying capacity of the vehicle.
[ترجمه گوگل]مقدار سوخت مورد نیاز برای راندن این مسیر احتمالاً فراتر از ظرفیت حمل وسیله نقلیه است
[ترجمه ترگمان]مقدار سوخت مورد نیاز برای راه اندازی این مسیر احتمالا فراتر از ظرفیت حمل وسیله نقلیه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مقدار سوخت مورد نیاز برای راه اندازی این مسیر احتمالا فراتر از ظرفیت حمل وسیله نقلیه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. This may give rise to a more severe have, have-not mentality, causing resentment toward those nations with a higher carrying capacity.
[ترجمه گوگل]این ممکن است باعث ایجاد یک ذهنیت شدیدتر شود، نداشتن، و باعث رنجش نسبت به کشورهایی با ظرفیت تحمل بالاتر شود
[ترجمه ترگمان]این ممکن است باعث ایجاد مشکل جدی تری شود، نه تفکر، و باعث ایجاد خشم نسبت به این کشورها با ظرفیت حمل بیشتر شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این ممکن است باعث ایجاد مشکل جدی تری شود، نه تفکر، و باعث ایجاد خشم نسبت به این کشورها با ظرفیت حمل بیشتر شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Such being the case, China is continuously exporting eco carrying capacity.
[ترجمه گوگل]در این صورت، چین به طور مداوم ظرفیت حمل اکو را صادر می کند
[ترجمه ترگمان]چنین موردی، چین به طور مداوم ظرفیت حمل eco را صادر می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]چنین موردی، چین به طور مداوم ظرفیت حمل eco را صادر می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The deviser often cares the reflection range of the structure when some parameters vary in certain scope, in order to assure its carrying capacity.
[ترجمه گوگل]زمانی که برخی پارامترها در محدوده خاصی متفاوت هستند، طراح اغلب به محدوده بازتاب سازه اهمیت می دهد تا از ظرفیت حمل آن اطمینان حاصل کند
[ترجمه ترگمان]The اغلب به محدوده بازتاب ساختار زمانی که برخی پارامترها در یک دامنه خاص تغییر می کنند توجه می کند تا ظرفیت حمل آن را تضمین کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]The اغلب به محدوده بازتاب ساختار زمانی که برخی پارامترها در یک دامنه خاص تغییر می کنند توجه می کند تا ظرفیت حمل آن را تضمین کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The comprehensive harnessing of small watershed is a fundamental measure of controlling the river silt carrying capacity.
[ترجمه گوگل]مهار جامع حوضه آبخیز کوچک یک معیار اساسی برای کنترل ظرفیت حمل سیلت رودخانه است
[ترجمه ترگمان]مهار جامع watershed کوچک یک معیار بنیادی برای کنترل و کنترل رودخانه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مهار جامع watershed کوچک یک معیار بنیادی برای کنترل و کنترل رودخانه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. During the research on the population dynamics of cotton aphid ever, the dynamics modeling of cotton aphid was described with one Logistic curve, and the carrying capacity is a fixed number.
[ترجمه گوگل]در طول تحقیق در مورد پویایی جمعیت شته پنبه تا کنون، مدلسازی دینامیک شته پنبه با یک منحنی لجستیک توصیف شد و ظرفیت حمل عددی ثابت است
[ترجمه ترگمان]در طول تحقیقات بر روی پویایی جمعیت شته در هر زمان، مدل سازی دینامیکی شته پنبه با یک منحنی تدارکاتی توصیف شد و ظرفیت حمل یک عدد ثابت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در طول تحقیقات بر روی پویایی جمعیت شته در هر زمان، مدل سازی دینامیکی شته پنبه با یک منحنی تدارکاتی توصیف شد و ظرفیت حمل یک عدد ثابت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Thread coupling and bayonet coupling connect technique, known for their supreme reliability, high power carrying capacity, inherent ruggedness and capacity to withstand extreme harsh environment.
[ترجمه گوگل]کوپلینگ رزوه و اتصال کوپلینگ سرنیزه، که به دلیل قابلیت اطمینان عالی، ظرفیت حمل توان بالا، استحکام ذاتی و ظرفیت مقاومت در برابر محیط های بسیار خشن شناخته شده است
[ترجمه ترگمان]اتصال رشته و سیم های اتصال سر نیزه، که به قابلیت اطمینان بالایی، قابلیت حمل توان بالا، ruggedness ذاتی و ظرفیت تحمل محیط سخت نامساعد معروف هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اتصال رشته و سیم های اتصال سر نیزه، که به قابلیت اطمینان بالایی، قابلیت حمل توان بالا، ruggedness ذاتی و ظرفیت تحمل محیط سخت نامساعد معروف هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید