1. She was determined to carry through her plans.
[ترجمه گوگل]او مصمم بود که برنامه هایش را اجرا کند
[ترجمه ترگمان]او مصمم بود نقشه هایش را انجام دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او مصمم بود نقشه هایش را انجام دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The songs of the whales carry through the water over long distances.
[ترجمه گوگل]آواز نهنگ ها در مسافت های طولانی از آب عبور می کند
[ترجمه ترگمان]آهنگ این وال ها در طول مسافت های دور از آب عبور می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آهنگ این وال ها در طول مسافت های دور از آب عبور می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. He has proved he can carry through on his promises.
[ترجمه گوگل]او ثابت کرده است که می تواند به وعده هایش عمل کند
[ترجمه ترگمان]او ثابت کرده است که می تواند به وعده های خود عمل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او ثابت کرده است که می تواند به وعده های خود عمل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. He convinced us that he would carry through with/on his promise.
[ترجمه گوگل]او ما را متقاعد کرد که به قولش عمل خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]او ما را متقاعد کرد که به قول خودش وفا خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او ما را متقاعد کرد که به قول خودش وفا خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. However, structuralist Marxists fail to carry through their qualification of economic determinism.
[ترجمه گوگل]با این حال، مارکسیستهای ساختارگرا نمیتوانند صلاحیت خود را برای جبرگرایی اقتصادی انجام دهند
[ترجمه ترگمان]با این حال، مارکسیست های فرهنگی نتوانسته اند صلاحیت خود را از جبر اقتصادی به دست آورند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با این حال، مارکسیست های فرهنگی نتوانسته اند صلاحیت خود را از جبر اقتصادی به دست آورند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. These adjustments carry through to the resource market as expanding industries demand more resources and contracting industries demand fewer.
[ترجمه گوگل]این تعدیلها به بازار منابع منتقل میشوند، زیرا صنایع در حال گسترش به منابع بیشتری نیاز دارند و صنایع پیمانکاری تقاضای کمتری دارند
[ترجمه ترگمان]این تنظیمات به سمت بازار منابع حمل می شوند چون صنایع در حال توسعه تقاضای منابع بیشتری دارند و صنایع قراردادی تقاضای کمتری دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این تنظیمات به سمت بازار منابع حمل می شوند چون صنایع در حال توسعه تقاضای منابع بیشتری دارند و صنایع قراردادی تقاضای کمتری دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. That Government were able to carry through virtually all that legislation with hardly any resort to guillotine motions.
[ترجمه گوگل]آن دولت قادر بود تقریباً تمام آن قوانین را بدون توسل به گیوتین اجرا کند
[ترجمه ترگمان]آن دولت قادر بود تقریبا همه این قوانین را بدون توسل به زور به اعدام انجام دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آن دولت قادر بود تقریبا همه این قوانین را بدون توسل به زور به اعدام انجام دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Regular carry through the maintenance and overhaul to the warehouse facility, guaranteed the warehouse work smoothly.
[ترجمه گوگل]حمل منظم از طریق تعمیر و نگهداری و تعمیرات اساسی به تأسیسات انبار، کار انبار را به آرامی تضمین می کند
[ترجمه ترگمان]حمل و نگهداری منظم از طریق تعمیر و تعمیرات ساختمان انبار، تضمین می کند که انبار به آرامی کار کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]حمل و نگهداری منظم از طریق تعمیر و تعمیرات ساختمان انبار، تضمین می کند که انبار به آرامی کار کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. We believe this revolutionary tradition will carry through from generation to generation.
[ترجمه گوگل]ما معتقدیم که این سنت انقلابی نسل به نسل ادامه خواهد داشت
[ترجمه ترگمان]ما معتقدیم که این سنت انقلابی از نسلی به نسل دیگر منتقل خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ما معتقدیم که این سنت انقلابی از نسلی به نسل دیگر منتقل خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. A huge carry through the ear side loudly.
[ترجمه گوگل]حمل بزرگ از کنار گوش با صدای بلند
[ترجمه ترگمان]صدای بلندی در گوش به گوش می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]صدای بلندی در گوش به گوش می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The juvenility of theory and practice makes us carry through further theoretic discussion necessarily.
[ترجمه گوگل]جوان بودن نظریه و عمل ما را وادار می کند که لزوماً بحث های نظری بیشتری را پیش ببریم
[ترجمه ترگمان]نظریه و عمل نظریه و عمل باعث می شود که ما لزوما بحث نظری بیشتری را ادامه دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نظریه و عمل نظریه و عمل باعث می شود که ما لزوما بحث نظری بیشتری را ادامه دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. They selflessly gave their all to carry through technical innovations.
[ترجمه گوگل]آنها فداکارانه تمام تلاش خود را برای انجام نوآوری های فنی به کار گرفتند
[ترجمه ترگمان]آن ها از خود گذشتگی برای انجام نوآوری های فنی به همه آن ها دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آن ها از خود گذشتگی برای انجام نوآوری های فنی به همه آن ها دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Never bluff unless you are prepared to carry through.
[ترجمه گوگل]هرگز بلوف نزنید مگر اینکه برای ادامه دادن آماده باشید
[ترجمه ترگمان]بلوف نمی زنم مگر اینکه شما آماده باشید که آن را ادامه بدهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بلوف نمی زنم مگر اینکه شما آماده باشید که آن را ادامه بدهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. We carry through our plan to save one - tenth of our salary every month.
[ترجمه گوگل]ما برنامه خود را برای پس انداز یک تا دهم حقوق خود در هر ماه انجام می دهیم
[ترجمه ترگمان]ما برنامه خود را برای صرفه جویی یک دهم حقوق در هر ماه انجام می دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ما برنامه خود را برای صرفه جویی یک دهم حقوق در هر ماه انجام می دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. You will have a breath that will carry through the forest.
[ترجمه گوگل]نفسی خواهید داشت که از جنگل عبور می کند
[ترجمه ترگمان]شما نفس خواهید داشت که از میان جنگل خواهد گذشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شما نفس خواهید داشت که از میان جنگل خواهد گذشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید