carry the torch

جمله های نمونه

1. Leaders in the mountains carried the torch of Greek independence.
[ترجمه گوگل]رهبران در کوهستان مشعل استقلال یونان را حمل کردند
[ترجمه ترگمان]رهبران در کوه ها مشعل استقلال یونان را حمل می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. This group aims to carry the torch for the millions who demonstrated and the thousands who died.
[ترجمه گوگل]هدف این گروه حمل مشعل میلیون ها نفری است که تظاهرات کردند و هزاران نفری که جان باختند
[ترجمه ترگمان]هدف این گروه حمل مشعل برای میلیون ها نفر است که ثابت کرده اند و هزاران نفر کشته شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Britain could carry the torch of freedom, truth, toleration and peace.
[ترجمه گوگل]بریتانیا می تواند مشعل آزادی، حقیقت، مدارا و صلح را حمل کند
[ترجمه ترگمان]بریتانیا می توانست مشعل آزادی، حقیقت، رواداری و صلح را حمل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Ancient Greeks carried the torch of scientific study for many centuries.
[ترجمه گوگل]یونانیان باستان مشعل مطالعه علمی را برای قرن ها حمل می کردند
[ترجمه ترگمان]یونانیان باستان مشعل مطالعه علمی را برای قرن ها حمل می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I want to carry the torch for Ms. Yue.
[ترجمه گوگل]من می خواهم مشعل را برای خانم یو حمل کنم
[ترجمه ترگمان] من می خوام مشعل رو برای خانم \"yue\" اجرا کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. And they are looking for volunteers to carry the torch.
[ترجمه گوگل]و آنها به دنبال داوطلبانی برای حمل مشعل هستند
[ترجمه ترگمان]و آن ها به دنبال داوطلبانی هستند که چراغ قوه را حمل کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The youngest person chosen, Sondra will carry the torch in Seattle later this month.
[ترجمه گوگل]جوانترین فرد انتخاب شده، سوندرا، مشعل را در اواخر این ماه در سیاتل حمل خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]جوان ترین فرد انتخاب شده، سوندرا در اواخر این ماه مشعل را در سیاتل حمل خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Dozens of Omani athletes will carry the torch on a 20-kilometer route Monday through Muscat and along its scenic waterfront.
[ترجمه گوگل]ده ها ورزشکار عمانی مشعل را در مسیری 20 کیلومتری روز دوشنبه از طریق مسقط و در امتداد اسکله دیدنی آن حمل خواهند کرد
[ترجمه ترگمان]ده ها تن از ورزش کاران عمانی مشعل را در مسیر ۲۰ کیلومتری دوشنبه از طریق مسقط و در امتداد ساحل خوش منظره خود حمل خواهند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I'll come in a minute, I'll carry the torch.
[ترجمه گوگل]من یک دقیقه دیگر می آیم، مشعل را حمل می کنم
[ترجمه ترگمان]یک دقیقه دیگر می آیم، چراغ قوه را می برم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. One feels a certain sympathy for those selected to carry the torch in New Zealand.
[ترجمه گوگل]شخص نسبت به کسانی که برای حمل مشعل در نیوزلند انتخاب شده اند احساس همدردی می کند
[ترجمه ترگمان]کسی احساس همدردی خاصی نسبت به کسانی که برای حمل مشعل در نیوزیلند انتخاب شده اند، دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The gold-colored torch is dotted with 000 holes, representing the 000 bearers who will carry the torch.
[ترجمه گوگل]مشعل طلایی رنگ با 000 سوراخ پر شده است که نشان دهنده 000 حاملی است که مشعل را حمل خواهند کرد
[ترجمه ترگمان]این مشعل که به رنگ طلایی است، دارای ۰۰۰ سوراخ است که به نمایندگی از ۱۰۰۰۰ نفر که مشعل را حمل خواهند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• carry on a cause

پیشنهاد کاربران

به سخت کوشی ادامه دادن
حامی یا پشتیبان یا مشوق کسی یا کسانی بودن
راه را ادامه دهد. پرچم را برافراشته نگاه دارد