carry oneself with ease

پیشنهاد کاربران

🔸 معادل فارسی:
با آرامش رفتار کردن / با اعتماد به نفس و راحتی حرکت کردن / با وقار و آسودگی ظاهر شدن
در زبان محاوره ای:
خودشو راحت می گیره، با اعتماد به نفس راه می ره، بی دردسر برخورد می کنه، تو رفتارش آرامشه
...
[مشاهده متن کامل]

- - -
🔸 تعریف ها:
1. ** ( رفتاری – ظاهری ) :**
نحوه ای از حرکت، نشستن، یا تعامل که نشان دهنده ی آرامش، اعتماد به نفس، و عدم تنش است
مثال:
> She carries herself with ease and grace.
> با آرامش و وقار رفتار می کنه.
2. ** ( شخصیتی – درونی ) :**
بیانگر فردی که بدون اضطراب یا تظاهر، خودش را در جمع یا موقعیت ها نشان می دهد
مثال:
> He carries himself with ease, even under pressure.
> حتی زیر فشار هم با آرامش رفتار می کنه.
3. ** ( اجتماعی – تأثیرگذار ) :**
در توصیف کسانی که حضورشان حس راحتی، تعادل، و اعتماد را منتقل می کند
مثال:
> People admire how she carries herself with ease.
> مردم تحسین می کنن که چطور با آسودگی رفتار می کنه.
- - -
🔸 مترادف ها:
move gracefully – act confidently – exude calm – present oneself smoothly – radiate ease – walk with poise