1. Only boys like the ones at Ferguson could carry off such an affront.
[ترجمه گوگل]فقط پسرانی مانند پسران فرگوسن می توانند چنین توهینی را انجام دهند
[ترجمه ترگمان]فقط پسرهایی مثل اونایی که \"فرگوسن\" میتونن همچین an رو اجرا کنن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. That they will never capture or carry off from the settlements white women or children.
[ترجمه گوگل]که هرگز زنان یا کودکان سفیدپوست را اسیر نخواهند کرد یا از شهرکها بیرون نخواهند برد
[ترجمه ترگمان]که آن ها هرگز از مناطق مسکونی زن و یا کودکان سفیدپوست دور نشوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Worse still, it could even carry off the baby in.
[ترجمه گوگل]بدتر از آن، حتی می تواند نوزاد را به داخل ببرد
[ترجمه ترگمان]بدتر از آن، حتی می توانست بچه را هم باخود ببرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. I am wondering if he will carry off the prize.
[ترجمه گوگل]من در تعجبم که آیا او جایزه را پس خواهد گرفت
[ترجمه ترگمان]در این فکر هستم که آیا جایزه را از دست خواهد داد یا نه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. You to carry off a new look if it doesn't suit your character.
[ترجمه گوگل]اگر با شخصیت شما مطابقت ندارد، باید ظاهری جدید داشته باشید
[ترجمه ترگمان]اگر برای شخصیت شما مناسب نباشد، باید یک نگاه جدید بردارید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Which has to carry off this mountain.
[ترجمه گوگل]که باید این کوه را با خود بردارد
[ترجمه ترگمان] که باید این کوه رو ادامه بده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. This piano piece is difficult to carry off.
[ترجمه گوگل]حمل این قطعه پیانو دشوار است
[ترجمه ترگمان]اجرای این قطعه پیانو مشکل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. I carry off Madam Magloire, I enter my chamber, I pray for him and fall asleep.
[ترجمه گوگل]خانم مگلوآر را بر می دارم، وارد اتاقم می شوم، برایش دعا می کنم و می خوابم
[ترجمه ترگمان]مادام ماگلوار را ترک می کنم و به اتاقم می روم، برای او دعا می کنم و به خواب فرو می روم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. She was considering how she should carry off the situation.
[ترجمه گوگل]او به این فکر می کرد که چگونه باید این وضعیت را از بین ببرد
[ترجمه ترگمان]او داشت به این فکر می کرد که چه طور باید اوضاع را از دست بدهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Worse still, it could even carry off the baby in its mouth.
[ترجمه گوگل]بدتر از آن، حتی می تواند نوزاد را در دهان خود حمل کند
[ترجمه ترگمان]حتی بدتر از آن، می توانست بچه را در دهانش حمل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. You gentle so approach, carry off my palpitation.
[ترجمه گوگل]ای مهربان پس نزدیک شو، تپش قلبم را از بین ببر
[ترجمه ترگمان]شما خیلی آهسته نزدیک شدید و palpitation را از من دور کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Nevertheless, does God use the enemy death to carry off our loved ones to heaven?
[ترجمه گوگل]با این وجود، آیا خداوند از مرگ دشمن برای بردن عزیزان ما به بهشت استفاده می کند؟
[ترجمه ترگمان]با این همه، آیا خداوند از مرگ دشمن برای بردن عزیزان خود به بهشت استفاده می کند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Cannot carry off happiness. Bitter and astringent. Warm and ache.
[ترجمه گوگل]نمی توان شادی را از بین برد تلخ و قابض گرم و درد
[ترجمه ترگمان]نمی توان خوشبختی را قطع کرد چه تلخ و سفت گرم و درد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. And carry off European champion cup and all honors, realize all dreams.
[ترجمه گوگل]و جام قهرمانی اروپا و تمام افتخارات را بردار، به تمام رویاها جامه عمل بپوشان
[ترجمه ترگمان]و جام قهرمانی اروپا و همه افتخارات را به همراه داشته باشد و همه رویاهای خود را تحقق بخشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید