معنی: هویج، زردک، موی قرمزمعانی دیگر: (مجازی) هرچیز مشوق یا استمالت کننده، انگیزانه، انگیزگر، انگیزه، (گیاه شناسی) بته ی هویج (daucus carota از خانواده ی umbel)، انواع گیاهان هم جنس هویج (به ویژه sativa)، گیاه زردک، گزر، (ریشه ی این دسته گیاهان که به رنگ زرد یا زرد نارنجی بوده و خوراکی است) هویج، شقاقل، زردک مانند
• (1)تعریف: a plant cultivated for its edible orange root.
• (2)تعریف: the root alone, which has a crunchy texture, orange color, and tapered shape.
• (3)تعریف: any lure used to encourage the behavior one desires.
- In training animals, she uses the carrot rather than the stick.
[ترجمه گوگل] در تربیت حیوانات، او به جای چوب از هویج استفاده می کند [ترجمه ترگمان] در آموزش حیوانات، از هویج به جای چوب استفاده می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
جمله های نمونه
1. carrot juice
آب هویج
2. carrot and stick
تشویق و تهدید،زردک (در یک دست) و چوب دستی (در دست دیگر)
3. free housing was the carrot with which they interested employees to go south
خانه ی مجانی انگیزه ای بود که با آن کارمندان را به رفتن به جنوب راغب می کردند.
4. the first cross of cabbage and carrot was not successful
اولین پیوند کلم و هویج موفقیت آمیز نبود.
5. We used a carrot for the snowman's nose.
[ترجمه گوگل]برای بینی آدم برفی از هویج استفاده کردیم [ترجمه ترگمان]ما از هویج برای بینی آدم برفی استفاده کردیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Grate the carrot finely / into small pieces.
[ترجمه احسان افشاری] هویج را با ظرافت به قطعات کوچکتر رنده کن
|
[ترجمه گوگل]هویج را ریز رنده کنید / به قطعات کوچک [ترجمه ترگمان]carrot را به قطعات کوچک تقسیم کنید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. They are holding out a carrot of $120 million in economic aid.
[ترجمه گوگل]آنها یک هویج 120 میلیون دلاری کمک اقتصادی دارند [ترجمه ترگمان]آن ها یک هویج ۱۲۰ میلیون دلاری را به کمک اقتصادی در دست دارند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. He nibbled on a piece of raw carrot.
[ترجمه گوگل]او یک تکه هویج خام خورد [ترجمه ترگمان]یک تکه هویج خام را به دندان گرفته بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Mix the meat with the onion, carrot, and some seasoning.
[ترجمه گوگل]گوشت را با پیاز، هویج و مقداری چاشنی مخلوط کنید [ترجمه ترگمان]گوشت را با پیاز، هویج و چاشنی مخلوط کنید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. It's rather early to be sowing carrot seeds, isn't it?
[ترجمه گوگل]برای کاشت بذر هویج خیلی زود است، اینطور نیست؟ [ترجمه ترگمان]برای کاشت دانه هویج زود است، نه؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. I want some more carrot.
[ترجمه گوگل]من یه هویج دیگه میخوام [ترجمه ترگمان] من یه کم هویج دیگه میخوام [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Sometimes I just have to resort to the carrot and stick approach with my children.
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات مجبورم با فرزندانم به رویکرد هویج و چوب متوسل شوم [ترجمه ترگمان]گاهی اوقات من باید به روش carrot و stick با فرزندانم متوسل شوم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. They dangled the carrot of a large salary in front of me.
[ترجمه گوگل]هویج حقوق کلان را جلوی من آویزان کردند [ترجمه ترگمان]در مقابل من هویج بزرگی را تاب می دادند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. If you put carrot tops in water they start to grow.
[ترجمه گوگل]اگر سر هویج را در آب قرار دهید شروع به رشد می کند [ترجمه ترگمان]اگر نوک هویج را در آب بگذارید، آن ها شروع به رشد می کنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. His rule was solidified with the policy of carrot and big stick.
[ترجمه گوگل]حکومت او با سیاست هویج و چوب بزرگ تثبیت شد [ترجمه ترگمان]حکومت او با سیاست هویج و چماق بزرگ محکم شده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
هویج (اسم)
carrot
زردک (اسم)
carrot
موی قرمز (اسم)
carrot
انگلیسی به انگلیسی
• plant in the parsley family; long edible orange root of this plant (eaten cooked or raw) a carrot is a long, thin orange vegetable that grows under the ground. it can be used as a savoury or as a sweet food. you can use carrot to refer to something that is offered to people in order to persuade them to do something. the word `stick' is often used to refer to the harsher methods of persuasion.
پیشنهاد کاربران
به معنی هویچ
یه معنی دیگه هم داره که میشه انگیزه ، مشوق Free housing was the carrot which they interested employees to go south
اسامی سبزیجات به انگلیسی: asparagus = مارچوبه bell pepper ( American ) / pepper ( British ) / sweet pepper ( both Am & Br ) = فلفل دلمه ای 🫑 chilli ( British ) / chili ( American ) = فلفل تند 🌶 ( که یا قرمز است یا سبز ولی تند است ) ... [مشاهده متن کامل]
cabbage = کلم broccoli = کلم بروکلی 🥦 cauliflower = گل کلم Brussels sprouts = کلم بروکسل، کلم فندقی celery = کرفس lettuce = کاهو 🥬 leek = تره فرنگی chives = تره basil = ریحان dill = شوید cress = شاهی، ترتیزک coriander = گشنیز mushroom = قارچ onion = پیاز 🧅 spring onion ( British ) / scallion ( American ) / green onion ( American ) = پیازچه garlic = سیر 🧄 shallot = نوعی پیاز کوچک pea = نخود فرنگی pumpkin = کدو تنبل 🎃 spinach = اسفناج thyme = آویشن fennel = رازیانه، بادیان parsley = جعفری mint = نعنا green bean ( British ) / French bean ( British ) / runner bean / string bean = لوبیا سبز turnip = شلغم oregano = پونه کوهی sage = مریم گلی radish = تربچه tarragon = ترخون beetroot ( British ) / beet ( American ) = چغندر zucchini ( American ) / courgette ( British ) = کدو سبز okra = بامیه ( نوعی گیاه ) eggplant ( American ) / aubergine ( British ) = بادنجان 🍆 sweet potato = سیب زمینی شیرین yam = سیب زمینی هندی corn on the cob = بلال کامل 🌽 parsnip = هویج وحشی broad bean ( British ) / fava bean ( American ) = باقلا