carried out
انگلیسی به انگلیسی
پیشنهاد کاربران
انجام داد، به انجام رسانید
پیاده سازی شده
انجام شده است
اجرا شده است
انجام شده است
اجرا شده است
پیاده سازی
در جریان بودن
محقق شده
منعقد شدن
انجام دادن، انجام داده شده
کاری به پیش برده شد.
صورت گرفته، به عمل آمده، انجام شده
انجام دادن
انجام داده شده، انجام گرفته
به انجام رساند
برداشت شده
انجام دادن یک کار :simulation is crried out by aspen plus
سقط جنین
قرار گرفته
پیگیری شد
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٨)