carried away
انگلیسی به انگلیسی
if you are carried away, you are so enthusiastic about something that you behave in a foolish way.
پیشنهاد کاربران
فریفته شدن
آنقدر هیجان زده که دیگر کنترل رفتارش را ندارد.
◀️There’s far too much food – I’m afraid I got carried away!
◀️Someone at my school got a Bit carried away
کنترلم رو از دست دادم.
اونجا اوضاع یکم از کنترل خارج شد
جوگیر شدن.
مثلن:Don't get carried away
جوگیر نشو
مثلن:Don't get carried away
جوگیر نشو
جوگیر
جوگیرشدن
دست و پا گم کردن
There’s far too much food – I’m afraid I got carried away
شوریدگی
ذوق زده شدن
جو گیرشدن
از خود بیخود شدن - کنترل خود را از دست دادن - هیجانی شدن
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)