1. carpet weaving reached a point of perfection
قالیبافی به مرحله ی کمال رسید.
2. a carpet museum
موزه ی فرش
3. a carpet tack
میخ سرپهن برای کوبیدن موکت
4. a carpet woven of pure silk
فرش بافته شده از ابریشم خالص
5. the carpet tones with the furniture
فرش به مبلمان می خورد.
6. this carpet has been patterned after an ancient design
این فرش از روی یک طرح باستانی الگو برداری شده است.
7. this carpet testifies to the skill of kashani craftsmen
این قالی گواه مهارت هنرمندان کاشان است.
8. magic carpet
قالیچه ی حضرت سلیمان،قالیچه ی پرنده
9. a good carpet
فرش اعلا
10. a hand-made carpet
فرش دستباف
11. a heavy-duty carpet
فرش پاخور
12. a kashan carpet
قالی کاشان
13. a kashan carpet was spread in the middle of the floor
یک فرش کاشان در وسط کف اتاق پهن شده بود.
14. a machine-made carpet
فرش ماشینی
15. a threadbare carpet
یک قالیچه ی نخ نما
16. a three-by-four carpet
فرش سه در چهار
17. an inexpensive carpet
فرش کم بها
18. spread the carpet in my room
فرش را در اتاق من پهن کنید.
19. this hand-woven carpet is cheaper than comparable machine-made ones
این قالی دستبافت از قالی های مشابه ماشینی ارزانتر است.
20. weaving a carpet takes a lot of labor
بافتن یک فرش خیلی کار می برد.
21. on the carpet
1- مورد مطالعه،مورد نظر 2- در شرف تنبیه شدن
22. a 3 4 (meter) carpet
فرش سه در چهار (متر)
23. children scuffed the carpet with muddy shoes
بچه ها با کفش های گلی فرش را پامال کردند
24. hossein agha the carpet seller had two illegitimate children
حسین آقای فرش فروش دو بچه ی حرامزاده داشت.
25. to steam a carpet
فرش را با بخار شستن
26. woolen yarn for carpet weaving
نخ پشمی برای فرش بافی
27. be on the carpet
مورد خشم (کسی) بودن
28. call on the carpet
سرزنش کردن،موآخذه کردن،سرکوفت زدن
29. sweep under the carpet
(خاکروبه و کثافت را) زیر فرش جارو کردن،نادیده انگاشتن
30. a carefully handcrafted kashan carpet
فرش کاشان که با دقت دستباف (یا دست ساخت) شده است
31. if you leave a carpet in the sun, its colors will fade
اگر فرش را در آفتاب بگذاری رنگش می رود.
32. the back of a carpet
پشت فرش
33. the cat fouled the carpet
گربه روی فرش کثافت کرد.
34. to roll up a carpet
فرش را جمع (لوله) کردن
35. roll out the red carpet
با شکوه تمام پذیرایی کردن
36. foreign tourists have invaded the carpet shops
مسافران خارجی به مغازه های فرش فروشی هجوم آورده اند.
37. the edges of the old carpet are unraveled
لبه های فرش کهنه ریش ریش شده است.
38. the man who bought the carpet
مردی که فرش را خرید
39. the value of this kashan carpet will increase every year
ارزش این فرش کاشان هر سال بیشتر خواهد شد.
40. to roll out the red carpet for someone as a sign of welcome
فرش قرمز را به نشان خوشامد جلو کسی پهن کردن
41. to seam two lengths of carpet together
دو تکه فرش را به هم دوختن
42. he convinced me to buy that carpet
او مرا متقاعد کرد که آن قالی را بخرم.
43. he is tacking down the stairway carpet
او دارد فرش پلکان را میخ کوب می کند.
44. he launched his two sons in carpet business
او به دو پسر خود کمک کرد که دست به تجارت فرش بزنند.
45. the children's muddy tracks on the carpet
جای پای گل آلود بچه ها روی فرش
46. the government is trying to foster carpet weaving
دولت می کوشد قالی بافی را رواج بدهد.
47. the nonpareil beauty of this silk carpet
زیبایی بی مانند این قالیچه ی ابریشم
48. we didn't have the money to carpet the whole house
ما پول نداشتیم که همه ی خانه را فرش (یا موکت) کنیم.
49. we hereby warrant that the said carpet is made in kashan
بدین وسیله تضمین می کنیم که قالی مذکور بافت کاشان است.
50. the children have trailed mud on the carpet
بچه ها جای پای گلی روی فرش گذاشته اند.
51. the new policy could spell disaster for the carpet industry
این سیاست جدید ممکن است برای صنعت قالی بافی فاجعه به بار بیاورد.
52. he paced off the length and breadth of the carpet
او طول و عرض قالی را گز کرد.
53. our cat is always sharpening its claws on the carpet
گربه ی ما همیشه سر پنجه های خود را روی فرش تیز می کند.
54. the addition of even one wrong color will kill the carpet
افزودن حتی یک رنگ ناجور فرش را خراب می کند.
55. his hand was shaking and he slopped some of the coffee on the carpet
لرزش دستش باعث شد که مقداری از قهوه را روی فرش بریزد.
56. the child poured milk into his glass until it started brimming over onto the carpet
کودک آنقدر شیر توی لیوان خود ریخت تا اینکه شروع کرد به سر رفتن و ریختن روی فرش.