careless

/ˈkerləs//ˈkeələs/

معنی: سرهم بند، بی دقت، لا ابالی، غافل، مسامحه کار، سبکسر، غفلت کار، لا قید
معانی دیگر: سر به هوا، یخلا، ولنگار، با بی دقتی، کم توجه، بی توجه، حواس پرت، شلخته، سهل انگار، نسنجیده، بی غم، غم آزاد، فارغ البال (رجوع شود به: carefree)

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: carelessly (adv.), carelessness (n.)
(1) تعریف: not cautious or attentive enough; negligent (often fol. by "with," "about," or "in").
مترادف: inattentive, neglectful, negligent, remiss
متضاد: attentive, careful, deliberate, exact
مشابه: cavalier, derelict, harum-scarum, imprudent, inadvertent, incautious, lax, mindless, off guard, perfunctory, rash, reckless, slack, slipshod, thoughtless, unwise, vagabond

- He's still a careless driver even after receiving numerous traffic tickets.
[ترجمه علیرضا] او هنوز هم یک راننده بی دقت است، حتی پس از دریافت قبوض جریمه متعدد.
|
[ترجمه ] او یک راننده ی بی دقت است چون قبض های جریمه ی زیادی دریافت کرده
|
[ترجمه گوگل] او حتی پس از دریافت بلیط های ترافیکی متعدد همچنان یک راننده بی دقت است
[ترجمه ترگمان] او هنوز هم یک راننده بی احتیاط است، حتی پس از اینکه بلیط رفت و آمد متعددی را دریافت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- If I hadn't been so careless with my phone, I wouldn't have lost it.
[ترجمه دینا خوش ویشکائی] اگر من با گوشیم بازی نمیکردم، الان آن را از دست نمی دادم
|
[ترجمه مهدی] اگر دربارهٔ گوشیم صحل انگاری نمی کردم ، الان آن را از دست نداده بودم
|
[ترجمه گوگل] اگر اینقدر بی خیال گوشیم نمی شدم، آن را گم نمی کردم
[ترجمه ترگمان] اگر انقدر با موبایلم بی دقتی نکرده بودم، آن را از دست نمی دادم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- You shouldn't be so careless about where you walk at night.
[ترجمه گوگل] شما نباید اینقدر بی خیال جایی که شب ها راه می روید باشید
[ترجمه ترگمان] تو نباید در مورد جایی که شب ها راه میری، بی اعتنا باشی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- I was careless in saying that, and now I think I'm in trouble with the boss.
[ترجمه گوگل] در گفتن این حرف بی دقتی کردم و حالا فکر می کنم با رئیس به مشکل خورده ام
[ترجمه ترگمان] من از گفتن این حرف بی دقت بودم و حالا فکر می کنم که با رئیس مشکل دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: imprecise or incomplete.
مترادف: imprecise, incomplete, perfunctory, sloppy
متضاد: careful, meticulous, scrupulous, thorough
مشابه: hit-or-miss, inferior, messy, slapdash, slipshod, slovenly, unfinished

- They did a careless job of painting and got a lot of paint on the floor and the woodwork.
[ترجمه alireza] انها کار نقاشی را با بی دقتی انجام دادند و باعث ایجاد مقدار زیادی رنگ روی کف و کف پوش چوبی شدند
|
[ترجمه گوگل] آنها بی دقتی نقاشی کردند و رنگ زیادی روی زمین و کارهای چوبی به دست آوردند
[ترجمه ترگمان] آن ها کار نقاشی careless انجام دادند و رنگ زیادی روی زمین و the گذاشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(3) تعریف: marked or caused by lack of forethought or consideration.
مترادف: inadvertent, offhand, thoughtless, unthinking
متضاد: diligent, thoughtful
مشابه: accidental, casual, cavalier, glib, ill-advised, lax, unintentional, unplanned, unwitting

- Some careless errors on her resume made a bad impression on the job interviewer.
[ترجمه گوگل] برخی از اشتباهات بی دقت در رزومه او تأثیر بدی بر مصاحبه کننده شغلی گذاشت
[ترجمه ترگمان] برخی اشتباه ات بی توجهی در رزومه او تاثیر بدی بر مصاحبه کننده در کار گذاشته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- Just a few careless words can damage a friendship.
[ترجمه گوگل] فقط چند کلمه بی دقت می تواند به یک دوستی آسیب برساند
[ترجمه ترگمان] فقط چند کلمه careless میتونه یه دوستی رو خراب کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(4) تعریف: unconcerned; indifferent (usu. fol. by "of", "in," or "about").
مترادف: casual, inattentive, inconsiderate, indifferent, perfunctory, thoughtless, unconcerned, unthinking
متضاد: careful, considerate, precise, punctilious, studious, thoughtful
مشابه: cavalier, devil-may-care, flippant, heedless, impolite, lackadaisical, lax, negligent, rude, slack, tactless, uncivil, unmindful

- He was careless of his sister's feelings when he said those things.
[ترجمه گوگل] وقتی این حرف ها را می زد به احساسات خواهرش بی توجه بود
[ترجمه ترگمان] وقتی این چیزها را می گفت حواسش به احساسات خواهرش نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- The nurse was cold and careless in the way she spoke to my father.
[ترجمه گوگل] پرستار در نحوه صحبت با پدرم سرد و بی دقت بود
[ترجمه ترگمان] پرستار در حالی که با پدرم صحبت می کرد سرد و بی اعتنا بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- He'd always been a bit careless about the impression he made on other people.
[ترجمه گوگل] او همیشه نسبت به تأثیری که بر دیگران می گذاشت کمی بی توجه بود
[ترجمه ترگمان] او همیشه نسبت به کسانی که از دیگران ساخته بود بی توجه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(5) تعریف: effortless; natural.
مترادف: casual, easy, effortless, natural
مشابه: free and easy, spontaneous, unaffected

- I envied her careless poise.
[ترجمه گوگل] به بی دقتی او حسادت می کردم
[ترجمه ترگمان] به توازن بی احتیاط او رشک بردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. careless driving
رانندگی با بی دقتی

2. a careless answer
پاسخ نسنجیده

3. don't be careless about grammar and punctuation!
در باره ی املا و نقطه گذاری بی دقتی نکن !

4. he is a careless driver and has already had several accidents
او راننده ی سر به هوایی است و تا به حال چندین تصادف کرده است.

5. he was a careless worker negligent of details
او کارگر بی دقتی بود که به جزئیات توجه کافی نمی کرد.

6. these texts were corrupted by careless copyists
کاتبان بی دقت،باعث خراب شدن این متون شده اند.

7. my father always chided me for being careless
پدرم همیشه مرا بخاطر بی دقتی ملامت می کرد.

8. A careless word may kindle strife; a cruel word may wreck a life, a timely word may level stress, a loving word may heal and bless.
[ترجمه گوگل]یک کلمه بی دقت ممکن است باعث نزاع شود یک کلمه ظالمانه ممکن است یک زندگی را ویران کند، یک کلمه به موقع ممکن است استرس را کاهش دهد، یک کلمه محبت آمیز ممکن است شفا دهد و برکت دهد
[ترجمه ترگمان]یک واژه بی دقتی ممکن است نزاع را تحریک کند؛ یک کلمه ظالمانه ممکن است یک زندگی را خراب کند، یک کلمه به موقع استرس را کاهش دهد، یک کلمه دوست ممکن است التیام یابد و برکت دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Careless use of the clutch may damage the gears.
[ترجمه گوگل]استفاده بی دقت از کلاچ ممکن است به دنده آسیب برساند
[ترجمه ترگمان]استفاده از بی دقت از کلاچ ممکن است به دنده ها آسیب برساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It is dogged does it. All day, but careless man.
[ترجمه گوگل]سرسختانه این کار را انجام می دهد تمام روز، اما مرد بی خیال
[ترجمه ترگمان]این کار او را تعقیب می کند تمام روز، اما آدم بی احتیاط
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He was very careless in his work, so he really deserved to get the gate.
[ترجمه گوگل]او در کار خود بسیار بی دقت بود، بنابراین او واقعاً شایسته دریافت دروازه بود
[ترجمه ترگمان]او در کارش خیلی بی احتیاطی کرده بود، بنابراین واقعا مستحق آن بود که دروازه را باز کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The paragraph is rendered ambiguous by the writer's careless use of pronouns.
[ترجمه گوگل]این پاراگراف با استفاده بی دقت نویسنده از ضمایر مبهم می شود
[ترجمه ترگمان]پاراگراف با استفاده بی قید نویسنده از ضمیر ambiguous مشخص می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Every careless and inattentive person has his past being careful and attentive for someone.
[ترجمه گوگل]هر آدم غافل و بی توجهی گذشته خود را دارد که مراقب کسی باشد
[ترجمه ترگمان]هر آدم بی احتیاط و سربه هوا، گذشته را فراموش کرده و مراقب کسی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. A careless driver is a danger.
[ترجمه گوگل]راننده بی احتیاطی یک خطر است
[ترجمه ترگمان]یک راننده بی احتیاط، یک خطر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. It's your own fault for being careless.
[ترجمه گوگل]تقصیر خودت هستی که بی خیال شدی
[ترجمه ترگمان]تقصیر خودته که بی دقتی کردی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. It was careless of me to leave the door open.
[ترجمه FG] بی دقتی از من بود که در را باز گذاشتم
|
[ترجمه گوگل]بی احتیاطی بود که در را باز گذاشتم
[ترجمه ترگمان]بی دقت از من بود که در را باز بگذارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

سرهم بند (صفت)
bad, awkward, tinkering, careless

بی دقت (صفت)
careless, butterfingered, negligent, inattentive, inobservant

لا ابالی (صفت)
careless, slovenly, slipshod, carefree, light-hearted, improvident, nonchalant, remiss, indifferent, harum-scarum, pococurante

غافل (صفت)
unaware, neglectful, careless, negligent, inattentive, heedless

مسامحه کار (صفت)
neglectful, careless, negligent, nonchalant

سبکسر (صفت)
careless, stupid, frivolous, featherbrained, featherheaded

غفلت کار (صفت)
neglectful, careless, negligent, remiss, delinquent

لا قید (صفت)
happy-go-lucky, careless, slipshod, unconcerned, glib, indifferent, jaunty, thoughtless

تخصصی

[فوتبال] بی دقت

انگلیسی به انگلیسی

• not cautious, reckless; apathetic, indifferent
if you are careless, you do not pay enough attention to what you are doing, and so you make mistakes.
you do something in a careless way when you are relaxed, unworried, or confident.

پیشنهاد کاربران

1. بی احتیاط 2. بی دقت. ناشی از بی دقتی 3. بی خیال. بی فکر. بی توجه 4. شاد. راحت. آسوده
مثال:
careless motorists
ماشین سوار های بی دقت و بی احتیاط
careless work
کار ناشی از بی دقتی
she was very careless of investments
او درباره سرمایه گذاری ها خیلی بی توجه و بی خیال بود.
بی خیال ،
Finally the leopard was careless
در نهایت پلنگ بی خیال شد
careless = casual = perfunctory = cursory = negligent = superficial = inattentive
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : care
✅️ اسم ( noun ) : care / carefulness / carelessness / carer
✅️ صفت ( adjective ) : careful / careless
✅️ قید ( adverb ) : carefully / carelessly
• فرق Reckless با Careless چیست؟
در ابتدا بگیم هر دو صفت هستند و توصیف گر یک اسم. اگه به عنوان مثال بگیم Careless driver به راننده ای اشاره داره که حین رانندگی گیج بازی درمیاره. راننده ای که دقت نداره. بی دقتی میکنه. این افراد حواس پرت هستند و از اشتباه خود آگاه نیستند. یک راننده ی Careless ممکن است از چراغ قرمز عبور کند زیرا درگیر تنظیم کردن موج رادیویی ماشینش هست.
...
[مشاهده متن کامل]

در حالی که Reckless driver کاری که انجام میده رانندگی با بی توجهی به رفاه و دارایی دیگران است. این افراد کاملاً از رفتار نامنظم و مخاطره آمیز رانندگی خود آگاه هستند. یک راننده ی Reckless ممکن است از چراغ قرمز عبور کند، بخاطر سرعت بیش از حدش یا اینکه بخواد مسابقه دهد و جلوی دخترا پز بده یا تک چرخ بزنه و ازین قبیل کارها.
از آنجایی که Reckless Driving نشان دهنده بی توجهی به ایمنی دیگران است، این یک اتهام تخلف است و مجازات های شدیدتری نسبت به Careless Driving در پی دارد، که فقط یک احضار ترافیکی جریمه اش هست. علاوه بر این در آمریکا، Reckless Driving در برخی ایالت ها می تواند یک جرم کیفری باشد که در سابقه دائمی شما باقی بماند.

بی تفاوت
بی کله، بی فکر
دست چ پا چلفتی
بی نوجه و بی دقت
بی دقت، حواس پرت، پر مشغله
My cousin was careless when she was working with a knife.
not giving thought to avoiding harm or errors.
بی توجه بی دقت
بی دقت ؛ بی خیال
# He's very careless with his money
# He made a careless remark about her appearance
# She's rather careless about her appearance
بی دقت. سر به هوا. بی توجه. حواس پرت
معنی:بی دقتی , توجه نکردن در انجام کاری
معنی به انگلیسی not paying enough to what you are doing
مثال یا جمله :my mather drives carelessy یعنی مادر من بی دقت رانندگی می کند
carless:inattentive
HAVE A GOOD TIME ````
جدی نگرفتن ( چیزی یا کسی )
مهم نشمردن

بی احساس
Careless از دو کلمه care ( به معنی مراقب ) وless ( به معنی نیست و وجودندارد ) تشکیل شده یعنی کسی که مراقب نیست یا همون بی دقت
سربه هوا، حواس پرت، بی دقت
بی دقت، سر به هوا، حواس پرت
مهم نبودن
بی دقت ، بی احتیاط
بی احتیاط
You are a careless man about your money
تو در مورد مسائل مالی خود بی دقت هستی 🐣🐣
not paying enough attention to what you are doing, so that you make mistakes, damage things etc
حواس پرت
بی احتیاطی
سهل انگار
بیغم . بیخیال. سربه هوا
بی توجه

مراقب نبودن
بی توجه
بی دقت، حوس پرت، سهل انگار
بی دقت
بی دقت. سر به هوا
Careless
بی دقت
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٣٧)

بپرس