1. care of
(نامه ها و بسته های پستی) توسط (مخفف آن: c/o)
2. drowning care in a perpetual carouse
با میگساری غم خود را فراموش کردن
3. due care
توجه لازم
4. follow-up care in treating cancer
پیگیری مراقبت در درمان سرطان
5. scrupulous care
توجه موشکافانه
6. take care of yourself
از خودت مواظبت کن.
7. use care and discretion in your choice of an assistant!
در گزینش معاون خود دقت و احتیاط به کار ببر.
8. could care less
(در اصل بوده است: couldn't care less) اصلا اهمیت ندارد
9. in care of
رجوع شود به: care of
10. not care (or give) a continental
(امریکا) اصلا اهمیت ندادن،خم به ابرو نیاوردن
11. not care (or give) a fig for (somebody or something)
اصلا اهمیت ندادن (به چیزی یا کسی)،ناچیز شمردن،عین خیال (کسی) نبودن
12. not care (or give) a hang about
عین خیال (کسی) نبودن،کک (کسی) نگزیدن،بی خیال بودن
13. not care (or give) a rap
اصلا اهمیت ندادن،بی تفاوت بودن
14. take care of
1- مسئول (کاری) بودن،تصدی کردن،سرپرستی کردن 2- توجه کردن از،پرستاری کردن،پژردن
15. do you care if i open the window?
اشکالی ندارد پنجره را باز کنم ؟
16. do you care to eat now?
می خواهید اکنون غذا بخورید؟
17. extramural hospital care
پرستاری فرا بیمارستانی (خارج از بیمارستان)
18. he doesn't care whether his mother lives or dies
او اهمیتی نمی دهد که مادرش بمیرد یا زنده بماند.
19. he takes care of the company's finances
او سرپرست امور مالی شرکت است.
20. holistic health care
بهداشت همادین
21. i don't care a pin
اصلا برایم اهمیت ندارد.
22. i don't care a straw
اصلا اهمیت نمی دهم.
23. i take care of the business end of the company
من سرپرست قسمت بازرگانی شرکت هستم.
24. proper medical care
درمان پزشکی مناسب
25. take special care of it
از آن به طور ویژه ای مراقبت کن
26. wall-to-wall health care
مراقبت های بهداشتی جامع
27. have a care
دقت کردن،مواظب بودن،احتیاط کردن
28. under the care of
تحت سرپرستی،زیر نظر،تحت تصدی
29. a load of care
بارنگرانی
30. for aught i care
تا آنجا که به من مربوط می شود
31. fragile, handle with care
شکستنی،با دقت جابجا کنید.
32. he needs medical care
او نیاز به توجهات پزشکی دارد.
33. he shows no care for others
او ملاحظه ی دیگران را نمی کند.
34. he took good care of himself, still he died young
از خودش خوب مراقبت می کرد با این وجود جوانمرگ شد.
35. i can take care of myself, savvy?
من می توانم از خودم مراقبت کنم،می فهمی ؟
36. lack of proper care has impoverished the soil
فقدان توجه لازم موجب ضعیف شدن خاک شده است.
37. maheen does not care for ali anymore
مهین دیگر علی را دوست ندارد.
38. maternal love and care are determinative factors in the child's growth and health
محبت و توجه مادری تعیین کننده ی میزان رشد و سلامتی کودک است.
39. nurseries provide day care for fifty percent of children under five
مهد کودک ها پنجاه درصد بچه های زیر پنج سال را نگهداری می کنند.
40. parvin's love and care won her mother back to health
عشق و توجه پروین موجب بازگشت سلامتی مادرش شد.
41. selfishness sublimed into care for public welfare
خودخواهی که به علاقه نسبت به رفاه همگانی تبدیل شده است
42. she needs medical care
او نیاز به مراقبت پزشکی دارد.
43. spending on health care has been pared to the bone
بودجه ی مراقبت های بهداشتی را به بیشترین مقدار کاهش داده اند.
44. to drive with care
با دقت رانندگی کردن
45. to mr. dayyani, care of mr. javady
توسط آقای جوادی لطفا به آقای دیانی برسانید
46. washington hospital's intensive care unit
بخش مراقبت های ویژه بیمارستان واشنگتن
47. would your ladyship care for some tea?
علیامخدره چای میل دارند؟
48. for all i care
برایم علی السویه است،فرق ندارد،اهمیت نمی دهم
49. a leaflet about dental care
یک بروشور درباره ی مراقبت از دندان ها
50. premature babies need special care
کودکان زودرس احتیاج به توجه ویژه دارند.
51. they teach mothers infant care
به مادران بچه داری می آموزند.
52. a resident landlord takes better care of the land than an absentee landlord
ملاک ساکن در ملک،بهتر از ملاک غایب به زمین می رسد.
53. i am too old to care about how i look
سن من بالاتر از آن است که به ظاهر خود توجه کنم.
54. you ought to take better care of yourself
باید از خودت بهتر مراقبت کنی.
55. he hired a nurse to take care of his invalid mother
او برای مراقبت از مادر رنجورش پرستار اجیر کرد.
56. one of the parent birds takes care of the chicks
یکی از پرندگان والد از جوجه ها نگهداری می کند.
57. she confided her children to (the care of) her parents and went to mashhad
او بچه های خود را دست والدینش سپرد و رفت مشهد.
58. she resigned the child to my care
بچه رابه من سپرد.
59. the land is cultivated with minute care
زمین با توجه بسیار زیاد کشت می شود.
60. the mentally ill who need institutional care
بیماران روانی که نیاز به مراقبت سازمانی دارند
61. they put him under a doctor's care
او را تحت مراقبت دکتر قرار دادند.
62. he thought that free education and health care were birthrights
او فکر می کرد که آموزش و بهداشت رایگان جزو حقوق حقه ی اوست.
63. now that he is dead, who takes care of his family?
حالا که مرده است چه کسی از زن و بچه اش نگهداری می کند؟
64. to consign an orphan to his uncle's care
یتیمی را تحت سرپرستی عمویش قرار دادن
65. he tried to maximize the importance of health care
او کوشید که اهمیت بهداشت را بیش نمایی کند.
66. they termed him naive but he did not care
او را ساده دل خواندند ولی او توجهی به این حرف ها نداشت.
67. if i were healthy and young,l wouldn't have a care in the world
اگر سالم و جوان بودم اصلا غصه ای نداشتم.
68. when at home, she luxuriated in the love and care which her parents bestowed upon her
در خانه که بود از محبت و توجهی که والدینش نسبت به او ابراز می داشتند متمتع می شد.
69. a palace ruined by the passage of time and by lack of care
کاخی که در اثر گذشت زمان و بی توجهی خراب شده است
70. the parents went on a trip and left the children in a neighbor's care
والدین به سفر رفتند و بچه ها را به همسایه سپردند.