اسم ( noun )
• (1) تعریف: in the Roman Catholic Church, an official appointed by the pope and second in rank to him.
• مشابه: archbishop, bishop, prelate, priest
• مشابه: archbishop, bishop, prelate, priest
• (2) تعریف: a North American crested grosbeak, of which the male has bright red plumage and a black face and throat.
• مشابه: bird, finch, grosbeak, songbird
• مشابه: bird, finch, grosbeak, songbird
• (3) تعریف: a cardinal number.
• مترادف: prime
• مترادف: prime
صفت ( adjective )
مشتقات: cardinally (adv.), cardinalship (n.)
مشتقات: cardinally (adv.), cardinalship (n.)
• : تعریف: first and foremost in importance.
• مترادف: first, foremost, main, primary, prime, principal
• متضاد: secondary, unimportant
• مشابه: basic, capital, central, chief, essential, fundamental, key, lead, leading, master
• مترادف: first, foremost, main, primary, prime, principal
• متضاد: secondary, unimportant
• مشابه: basic, capital, central, chief, essential, fundamental, key, lead, leading, master
- Pride and envy are considered cardinal sins in Christianity.
[ترجمه پارسا خرمی] غرور و حسادت در مسیحیت گناهان اصلی به حساب می آیند.|
[ترجمه گوگل] غرور و حسادت در مسیحیت گناهان اصلی تلقی می شوند[ترجمه ترگمان] غرور و حسد در مسیحیت گناه اصلی محسوب می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- She gave an hour-long speech, thus breaking a cardinal rule of public speaking.
[ترجمه مرتضی] با یک ساعت سخنرانی طولانی او، قانون اساسی سخنرانی عمومی نقض شد.|
[ترجمه گوگل] او یک سخنرانی یک ساعته ایراد کرد و به این ترتیب قانون اساسی سخنرانی در جمع را زیر پا گذاشت[ترجمه ترگمان] پس از یک ساعت صحبت طولانی، به این ترتیب یک قانون اساسی در ملا عام اعلام کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- In our family, not recycling paper is a cardinal sin.
[ترجمه گوگل] در خانواده ما بازیافت نکردن کاغذ گناه بزرگی است
[ترجمه ترگمان] در خانواده ما، نه کاغذ بازیافت، یک گناه اصلی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] در خانواده ما، نه کاغذ بازیافت، یک گناه اصلی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید