معنی: ژاکت کش باف پشمی، پارچه ژاکتمعانی دیگر: (پزشکی)، درد سمت چپ سینه، قلب درد، درد اپی گاستر، ژاکت، پیراهن پشمی (که بی یقه و آستین بلند است و جلو آن دکمه می خورد و معمولا با دست بافته شده است) (cardigan sweater هم می گویند)
• : تعریف: a soft, usu. knitted, collarless jacket or sweater that buttons or hangs open in the front.
جمله های نمونه
1. Grace pulled her cardigan tightly about herself.
[ترجمه گوگل]گریس ژاکت کش باف پشمی اش را محکم روی خودش کشید [ترجمه ترگمان]گریس ژاکت پشمی را محکم در روی خودش کشید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. She will buy him a cardigan if her son asks her to.
[ترجمه Aaaa] اگر پیر او از او یک ژاکت بخواهد او براهش خواهد خرید
|
[ترجمه امیرعلی] اگر پسرش از او یک ژاکت پشمی بخواهد، او برایش خواهد خرید.
|
[ترجمه محمووودددددددد] اگر پسرش از او بخواهد ، او برایش بافت پشمی می خرد
|
[ترجمه گوگل]اگر پسرش از او بخواهد برایش ژاکت کش باف می خرد [ترجمه ترگمان]اگه پسرش ازش بخواد براش یه ژاکت میخره [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. I knitted this cardigan myself.
[ترجمه amir] من این ژاکت را بافتم
|
[ترجمه گوگل]این ژاکت کش باف را خودم بافتم [ترجمه ترگمان]من خودم این ژاکت رو درست کردم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Marine biologists are calling for Cardigan Bay to be created a marine nature reserve to protect the dolphins.
[ترجمه گوگل]زیست شناسان دریایی خواستار ایجاد یک ذخیره گاه طبیعی دریایی برای محافظت از دلفین ها در خلیج کاردیگان هستند [ترجمه ترگمان]زیست شناسان دریایی از خلیج Cardigan درخواست کرده اند که یک ذخیره طبیعت دریایی برای حفاظت از دلفین ها ایجاد کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. At the end of the other arm of Cardigan Bay is Bardsey Island.
[ترجمه گوگل]در انتهای بازوی دیگر خلیج کاردیگان، جزیره باردسی قرار دارد [ترجمه ترگمان]در انتهای دیگر سوی خلیج Cardigan، جزیره Bardsey قرار دارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The old man lifted his cardigan to scratch his side.
[ترجمه مهتاب] پیرمرد ژاکت پشمیش را بالا زد تا پهلویش را بخاراند.
|
[ترجمه گوگل]پیرمرد ژاکت کش باف پشمی اش را بلند کرد تا پهلویش را بخراشد [ترجمه ترگمان]پیرمرد کلاهش را بلند کرد تا طرف او را بگیرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Her cardigan had been darned at the elbows.
[ترجمه گوگل]ژاکت کش باف پشمی او از ناحیه آرنج کوبیده شده بود [ترجمه ترگمان]ژاکت پشمی او روی آرنج هایش وصله شده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Put on your red wool cardigan - it'll be nice and warm.
[ترجمه گوگل]ژاکت پشمی قرمز خود را بپوشید - زیبا و گرم خواهد بود [ترجمه ترگمان]ژاکت پشمی قرمز - ت رو بذار روش گرم و گرم باشه [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Rose was wearing a dull black cardigan over a black dress.
[ترجمه گوگل]رز یک ژاکت کش باف پشمی مات بر روی یک لباس مشکی پوشیده بود [ترجمه ترگمان]رز لباس سیاهی پوشیده بود و پیراهن سیاهی بر تن داشت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. You might use a cloak, scarf, cardigan which you put on to signify that you're in role.
[ترجمه گوگل]شما ممکن است از یک شنل، روسری، ژاکت کش باف پشمی استفاده کنید که نشان می دهد شما در نقش هستید [ترجمه ترگمان]ممکن است از یک شنل، شال گردن، لباسی که برای نشان دادن نشان دادن آن به شما نشان داده باشید، استفاده کنید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Below the cardigan she wore a crumpled orange skirt almost to the floor, and black boots.
[ترجمه گوگل]زیر ژاکت کش باف پشمی یک دامن نارنجی مچاله شده تقریباً تا زمین و چکمه های مشکی پوشیده بود [ترجمه ترگمان]زیر ژاکت، یک دامن نارنجی مچاله شده بود که تقریبا روی زمین پوشیده شده بود و چکمه های سیاه [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Opposite page Lisa B wears men's wool cardigan by Joseph.
[ترجمه گوگل]صفحه مقابل لیزا بی ژاکت پشمی مردانه از جوزف می پوشد [ترجمه ترگمان]صفحه روبروی لیزا بی، ژاکت پشمی مردانه را به همراه جوزف به تن دارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Polly clutched her bag and cardigan, her mind teeming with questions she was afraid to ask.
[ترجمه گوگل]پولی کیف و ژاکت کش باف پشمی اش را چنگ زد و ذهنش مملو از سوالاتی بود که می ترسید بپرسد [ترجمه ترگمان]پولی در حالی که کیف و ژاکت پوشیده بود، ذهنش پر از سوالاتی بود که از آن می ترسید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Suddenly she was aware of her cardigan being draped around her shoulders and slowly she looked up to see Nathan standing beside her.
[ترجمه گوگل]ناگهان متوجه شد که ژاکت کش باف پشمی دور شانه هایش بسته شده است و به آرامی سرش را بلند کرد تا نیتان را ببیند که کنارش ایستاده است [ترجمه ترگمان]ناگهان متوجه شد که ژاکت پشمی دور شانه هایش پیچیده است و به آرامی به بالا نگاه کرد تا ناتان را در کنار خود ببیند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
ژاکت کش باف پشمی (اسم)
cardigan
پارچه ژاکت (اسم)
cardigan
تخصصی
[نساجی] ژاکت کشباف پشمی
انگلیسی به انگلیسی
• knitted woolen jacket, collarless sweater a cardigan is a knitted woollen garment that fastens at the front.
پیشنهاد کاربران
cardigan ( n ) ( kɑrdɪɡən ) ( also cardigan sweater ) =a sweater, usually with no collar and fastened with buttons at the front
ژیله
ژاکت بافتنی - ژاکت پشمی تلفظ: کاردیگن
کت تک و تزئینی روی لباس که رسمی هم نیست
ژاکت کشباف پشمی
ژاکت بافتنی A cardigan is a type of knitted garment that has an open front
کت تکی غیر رسمی
ژاکت پشمی
کت تکی که روی لباس پوشیده میشه و شبیه به کت مجلسی و رسمی نیست. .