card reader

/ˈkɑːrdˈriːdər//kɑːdˈriːdə/

کارت خوان

جمله های نمونه

1. The card reads 330 yards, par 68: that's without a par-
[ترجمه گوگل]کارت 330 یارد، پاراگراف 68 را می‌خواند: این بدون همتراز است
[ترجمه ترگمان]این کارت ۳۳۰ یارد (معادل ۶۸)است: که بدون یک عدد par تخمین زده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. In addition, card readers and display units can be located at various point-of-sale positions such as bars and restaurants.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، کارتخوان ها و واحدهای نمایشگر را می توان در موقعیت های مختلف فروش مانند بارها و رستوران ها قرار داد
[ترجمه ترگمان]به علاوه، خوانندگان کارت و units می توانند در موقعیت های مختلف فروش مانند میله ها و رستوران ها قرار داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Independent developers had written dozens of word processors, and even programs for obscure functions like cattle management and tarot card reading.
[ترجمه گوگل]توسعه دهندگان مستقل ده ها واژه پرداز و حتی برنامه هایی برای عملکردهای مبهم مانند مدیریت گاو و خواندن کارت تاروت نوشته بودند
[ترجمه ترگمان]توسعه دهندگان مستقل ده ها پردازشگرهای کلمه و حتی برنامه هایی برای کارکرده ای مبهم مانند مدیریت گاو و خواندن فال تاروت می نوشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. She places her smart card into her card reader and transfers $ 139 99 in electronic tokens.
[ترجمه گوگل]او کارت هوشمند خود را در کارتخوان خود قرار می دهد و 139 99 دلار را در توکن های الکترونیکی منتقل می کند
[ترجمه ترگمان]او کارت هوشمند خود را به خواننده کارت وارد می کند و ۱۳۹ دلار به نشانه الکترونیک نقل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. To mke the spiritual card reader to read the notes and melodies.
[ترجمه گوگل]تا کارتخوان معنوی برای خواندن نت ها و ملودی ها فراهم شود
[ترجمه ترگمان]برای اینکه خواننده کارت معنوی را برای خواندن یادداشت ها و melodies بخوانید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. SD card reader and configure the USB interface, user can pass throw in audio line will be it with computers, music, play device to connect.
[ترجمه گوگل]کارت خوان SD و پیکربندی رابط USB، کاربر می تواند عبور پرتاب در خط صوتی خواهد بود آن را با کامپیوتر، موسیقی، پخش دستگاه برای اتصال
[ترجمه ترگمان]خواننده کارت SD یا واسط یواس بی را پیکربندی کنید، کاربر می تواند از طریق کامپیوتر، موسیقی، ابزار نمایش برای اتصال استفاده کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Card reader with time and attendance. Mount type can be specified.
[ترجمه گوگل]کارتخوان با زمان و حضور و غیاب نوع نصب را می توان مشخص کرد
[ترجمه ترگمان]خواننده کارت با زمان و حضور نوع سوار کردن را می توان مشخص کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. When the distance between the RFID card reader and the RFID label is beyond the preset range, the main controller enables the electronic equipment to work in an emergency mode.
[ترجمه گوگل]هنگامی که فاصله بین کارت خوان RFID و برچسب RFID فراتر از محدوده از پیش تعیین شده باشد، کنترل کننده اصلی تجهیزات الکترونیکی را قادر می سازد تا در حالت اضطراری کار کنند
[ترجمه ترگمان]وقتی فاصله بین خواننده کارت RFID و برچسب RFID فراتر از محدوده تعیین شده باشد، کنترل کننده اصلی به تجهیزات الکترونیکی امکان کار در حالت اضطراری را می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. By so doing, the IC card reader becomes an indispensable part of Network Computer security system.
[ترجمه گوگل]با انجام این کار، کارت خوان آی سی به بخشی ضروری از سیستم امنیتی رایانه شبکه تبدیل می شود
[ترجمه ترگمان]با انجام این کار، خواننده کارت IC بخش مهمی از سیستم امنیت شبکه کامپیوتری می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The card reader is compatible but the scanner is incompatible with my computer system.
[ترجمه گوگل]کارت خوان سازگار است اما اسکنر با سیستم کامپیوتر من ناسازگار است
[ترجمه ترگمان]خواننده کارت با سیستم کامپیوتر من سازگار نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. This procedure is based on the FM1702 RF card reader control of single-chip C-language program, using single-chip microcomputer for the AT89C5
[ترجمه گوگل]این روش بر اساس کنترل کارت خوان RF FM1702 برنامه تک تراشه زبان C، با استفاده از میکرو کامپیوتر تک تراشه برای AT89C5 است
[ترجمه ترگمان]این روش براساس کنترل خواننده کارت RF تک تراشه single، با استفاده از میکرو کامپیوتر single برای the است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A copy card reader with a blank card.
[ترجمه گوگل]یک کارت خوان کپی با یک کارت خالی
[ترجمه ترگمان]یک کارت اعتباری با یک کارت سفید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. There was no need for a credit card reader, cutting point-of-sale system providers — and their vigorish — out of the equation.
[ترجمه گوگل]نیازی به کارتخوان اعتباری نبود، ارائه دهندگان سیستم نقطه فروش - و قدرت آنها - از معادله خارج می شد
[ترجمه ترگمان]نیازی به یک خواننده کارت اعتباری، ارایه دهندگان سیستم فروش نقطه - فروش و خارج کردن آن ها از معادله وجود نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The store's card reader fails to scan the card's magnetic strip.
[ترجمه گوگل]کارتخوان فروشگاه نمی تواند نوار مغناطیسی کارت را اسکن کند
[ترجمه ترگمان]خواننده کارت فروشگاه نتوانست نوار مغناطیسی کارت را بررسی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. No smart card reader is installed.
[ترجمه گوگل]کارتخوان هوشمند نصب نشده است
[ترجمه ترگمان]هیچ خواننده کارت هوشمند نصب نشده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[حسابداری] کارت خوان (کامپیوتر)
[کامپیوتر] کارت خوان .

پیشنهاد کاربران

یکی از معنی هاش اینه که همون دستگاه هایی هستند که باید کارت پارک را روی آنها قرار دهی و بعدش میتونی ماشینت را جلوی آن پارک کنی
card reader ( رایانه و فنّاوری اطلاعات )
واژه مصوب: کارت خوان 1
تعریف: نوعی افزارۀ الکترونیکی که داده های انواع افزاره های ذخیره سازی حافظه ای قابل حمل را می خواند و انتقال می دهد

بپرس