اسم ( noun )
• (1) تعریف: a chemical element that has six protons in each nucleus and that occurs in pure forms as diamond and graphite, or in a large variety of compounds such as carbon dioxide, carbohydrates, and petroleum hydrocarbons. (symbol: C)
- Carbon is found in all living things.
[ترجمه گوگل] کربن در همه موجودات زنده یافت می شود
[ترجمه ترگمان] کربن در تمام موجودات زنده یافت می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] کربن در تمام موجودات زنده یافت می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- This molecule contains two atoms of carbon.
[ترجمه گوگل] این مولکول حاوی دو اتم کربن است
[ترجمه ترگمان] این مولکول دو اتم کربن دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] این مولکول دو اتم کربن دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: the carbon ash that results when wood or other organic matter is burned in the presence of little or no air; charcoal or soot.
- Once in the fire, the old manuscript was quickly reduced to carbon.
[ترجمه گوگل] یک بار در آتش، نسخه خطی قدیمی به سرعت به کربن تبدیل شد
[ترجمه ترگمان] یک بار در آتش، دست نوشته قدیمی به سرعت به کربن کاهش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] یک بار در آتش، دست نوشته قدیمی به سرعت به کربن کاهش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (3) تعریف: see carbon copy.
• (4) تعریف: see carbon paper.
• (5) تعریف: in carbon arc lighting or welding, either of two graphite rods into which electrical current is conducted to form the arc.
• (6) تعریف: in a battery, a rod or plate composed partly of carbon.
صفت ( adjective )
• : تعریف: of, pertaining to, resembling, or treated with carbon.
- carbon compounds