1. Brussels sprouts in browned butter with caraway seeds.
[ترجمه گوگل]کلم بروکسل در کره قهوه ای با دانه های زیره سبز شده است
[ترجمه ترگمان]کلم بروکسل در کره بادام زمینی با دانه های caraway جوانه می زند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Caraway did say before the trial that she wondered if Simpson could have committed such a horrible crime.
[ترجمه گوگل]کاراوی قبل از محاکمه گفت که از خود میپرسید که آیا سیمپسون میتوانست چنین جنایت وحشتناکی را مرتکب شود
[ترجمه ترگمان]آقای \"Caraway\" قبل از دادگاه گفت که \"سیمپسون\" میتونه همچین جرم وحشتناکی رو مرتکب شده باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Carvone : Ketone found in caraway, dill and spearmint oils.
[ترجمه گوگل]کارون: کتون موجود در روغن زیره، شوید و نعناع است
[ترجمه ترگمان]Carvone: ketone در caraway، dill و spearmint یافت می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Caraway has a nutty smell and is also an herb useful to digestion.
[ترجمه گوگل]زیره بوی آجیل دارد و همچنین گیاهی مفید برای هضم غذا است
[ترجمه ترگمان]caraway بوی nutty دارد و نیز یک گیاه مفید برای هضم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. You will be given a sample of either caraway oil or spearmint oil.
[ترجمه گوگل]نمونه ای از روغن زیره یا روغن نعناع به شما داده می شود
[ترجمه ترگمان]یک نمونه از روغن caraway و یا روغن زیتون به شما داده خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Scandinavian liquor usually flavored with caraway seeds.
[ترجمه گوگل]مشروب اسکاندیناویایی معمولاً با دانه های زیره طعم دار می شود
[ترجمه ترگمان]اسکاندیناوی معمولا با دانه های سیاه مخلوط میشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Brushwith egg white and sprinkle with caraway and poppy seeds as desired.
[ترجمه گوگل]برس را با سفیده تخم مرغ زده و به میزان دلخواه زیره سیاه و خشخاش بپاشید
[ترجمه ترگمان]سفیده تخم مرغ را سفید کنید و دانه های سویا و دانه های خشخاش را به عنوان دل خواه روی آن بریزید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Black Pepper, Ginger, Turmeric, Cumin Seed, Caraway Seed, Nutmeg, Cassia.
[ترجمه گوگل]فلفل سیاه، زنجبیل، زردچوبه، زیره، زیره سیاه، جوز هندی، کاسیا
[ترجمه ترگمان]فلفل سیاه، زنجبیل، Turmeric، دانه دانه، دانه کولا، Nutmeg، cassia
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Nine - year - old Caraway is an indispensable help for the family, Yunnan, 199
[ترجمه گوگل]کاراوی نه ساله کمکی ضروری برای خانواده است، یوننان، 199
[ترجمه ترگمان]caraway ۹ ساله کمک ضروری برای خانواده، Yunnan، ۱۹۹ نفر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Kummel is German for caraway, and weck is the word for roll in the southern German dialect.
[ترجمه گوگل]Kummel آلمانی به معنای زیره سیاه است و weck در گویش آلمانی جنوبی به معنای رول است
[ترجمه ترگمان]Kummel آلمانی است و weck واژه for در گویش آلمانی جنوبی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Brussels sprouts with mustard, apples and caraway.
[ترجمه گوگل]کلم بروکسل با خردل، سیب و زیره سیاه است
[ترجمه ترگمان]بروکسل به همراه خردل، سیب و caraway جوانه می زند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. It was here that Frankie hid the black sharp-tasting seeds that he picked from her caraway cake.
[ترجمه گوگل]در اینجا بود که فرانکی دانه های سیاه و تیز مزه ای را که از کیک زیره اش برداشته بود پنهان کرد
[ترجمه ترگمان]این جا بود که فرانکی تخم طلا را که از کیک سیاه پوشیده بود پنهان کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Fujisaki brusquely turned him down, but the judge said Baker could ask the jurors about Caraway after the verdict.
[ترجمه گوگل]فوجیزاکی بیرحمانه او را رد کرد، اما قاضی گفت که بیکر میتواند پس از صدور حکم از هیئت منصفه درباره کاراوی بپرسد
[ترجمه ترگمان]Fujisaki با خشونت او را پایین آورد، اما قاضی گفت که بیکر می تواند از هیات منصفه در مورد caraway بعد از حکم سوال کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Fujisaki said he decided to tighten previous restrictions after learning that Caraway had agreed to a television interview.
[ترجمه گوگل]فوجیزاکی گفت که پس از اطلاع از اینکه کاراوی با یک مصاحبه تلویزیونی موافقت کرده است، تصمیم گرفت محدودیت های قبلی را تشدید کند
[ترجمه ترگمان]Fujisaki گفت پس از آگاهی از اینکه caraway با یک مصاحبه تلویزیونی موافقت کرده است، تصمیم به تنگ کردن محدودیت های قبلی گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Cook for an hour or until meat is tender. 2 Add potatoes and caraway seeds.
[ترجمه گوگل]به مدت یک ساعت یا تا زمانی که گوشت نرم شود بپزید 2 سیب زمینی و زیره سیاه را اضافه کنید
[ترجمه ترگمان]تا یک ساعت کوک یا تا وقتی که گوشت نرم شود [ ۲ ] سیب زمینی و دانه های caraway را اضافه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید