carafe

/kəˈræf//kəˈræf/
معنی: پارچ
معانی دیگر: رجوع شود به: karakul، (از ریشه ی فارسی کراوه که معرب آن ((غرابه)) است) تنگ، لیوان بلند و سرباریک، کپ، تنگ

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a bottle, often flared at the mouth, for serving water, wine, and the like.
• مشابه: bottle

جمله های نمونه

1. He ordered a carafe of wine.
[ترجمه Delche] او یک تنگ شراب سفارش داد
|
[ترجمه گوگل]یک قاب شراب سفارش داد
[ترجمه ترگمان]یک مقدار شراب سفارش داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Tweed ordered a carafe of the house wine.
[ترجمه گوگل]توید یک غلاف از شراب خانه سفارش داد
[ترجمه ترگمان]Tweed یک مقدار شراب خانه سفارش داده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. She lifted the stopper from the carafe.
[ترجمه گوگل]درپوش را از روی قفسه بلند کرد
[ترجمه ترگمان]She را برداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. I can't drink more than half a carafe.
[ترجمه گوگل]من نمی توانم بیشتر از نصف قفسه بنوشم
[ترجمه ترگمان]من نمی تونم بیشتر از نصف بیشتری بخورم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. She had a martini and small carafe in front of her, and was nibbling salted peanuts.
[ترجمه گوگل]او یک مارتینی و یک قفسه کوچک جلویش داشت و داشت بادام زمینی نمک زده می خورد
[ترجمه ترگمان]او یک عالمه قرص مارتینی و مقداری بادام زمینی خورد و آن را گاز زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The waiter pours a small taste from the carafe into a glass, waits for approval, then pours the rest.
[ترجمه گوگل]گارسون طعم کوچکی از قفسه را در لیوان می ریزد، منتظر تایید است، سپس بقیه را می ریزد
[ترجمه ترگمان]پیشخدمت مزه کوچکی را از داخل لیوان به داخل یک لیوان می ریزد، منتظر تایید می ماند، بعد بقیه را می ریزد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Their prawn cocktails arrived, together with a carafe of hearty red wine.
[ترجمه گوگل]کوکتل‌های میگوی آن‌ها همراه با یک غلاف شراب قرمز دلچسب از راه رسید
[ترجمه ترگمان]کوکتل میگو با چند جرعه شراب قرمز از راه رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The wine, which arrived in a carafe, was a strong excellent vin ordinaire.
[ترجمه گوگل]شرابی که در قافی وارد شد، یک شراب معمولی قوی بود
[ترجمه ترگمان]شراب، که در فراوانی تنگ شده بود، غذای بسیار قوی و بزرگی در دست داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. With some misgiving, I ordered a half carafe of red wine.
[ترجمه گوگل]با کمی تردید، نصف قاب شراب قرمز سفارش دادم
[ترجمه ترگمان]با تردید مقداری شراب قرمز سفارش دادم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Water carafe and glass. Red notebook Bed linen Samba square dance double duvet cover; pillowcase.
[ترجمه گوگل]قفسه آب و لیوان لحاف دونفره رقص سامبا سامبای قرمز دفتر; روبالشی
[ترجمه ترگمان]مقدار کافی شیشه و شیشه دفترچه جلد قرمز، لباس رقص چهار نفره، روبالشی، روبالشی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Can I have a carafe of water, please?
[ترجمه گوگل]آیا می توانم یک قاب آب بخورم، لطفا؟
[ترجمه ترگمان]میشه یه مقدار آب بخورم، لطفا؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Can we have a carafe of ordinary water, please ?
[ترجمه گوگل]آیا می توانیم یک قایق آب معمولی داشته باشیم، لطفا؟
[ترجمه ترگمان]میشه یه مقدار آب معمولی بخوریم، لطفا؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. At dinner, share a half carafe of agreeable wine with an agreeable companion.
[ترجمه گوگل]در هنگام شام، نصف سبوس شراب دلپذیر را با یک همراه دلپذیر به اشتراک بگذارید
[ترجمه ترگمان]سر میز غذا، یک عالمه شراب مطبوع با یک هم صحبت خوب همراه داشته باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The carafe can be made stackable for more efficient storage.
[ترجمه گوگل]برای ذخیره سازی کارآمدتر، می توان قفسه را روی هم قرار داد
[ترجمه ترگمان]The را می توان برای نگهداری کارآمدتر ساخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. The carafe is tall, tapered and elegant, yet quickly and contemporary like an inverted rocket.
[ترجمه گوگل]قافله بلند، مخروطی و ظریف است، در عین حال سریع و امروزی مانند یک موشک وارونه است
[ترجمه ترگمان]The بلند، باریک و ظریف است، با این حال خیلی سریع و امروزی مانند یک راکت وارونه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پارچ (اسم)
carafe, pitcher, jug

انگلیسی به انگلیسی

• glass bottle
a carafe is a glass container for water or wine.

پیشنهاد کاربران

✨ از مجموعه لغات GRE ✨
✍ توضیح: A container used for serving drinks, usually wine 🍷
🔍 مترادف: Decanter
✅ مثال: She poured the wine from a crystal carafe.
قرابه. . . . کلمه ای که دقیقا از آن گرفته شده است.
صُراحی
صُراحی ظرفی است که برای نگه داری از مایع که ممکن است حاوی شراب باشد استفاده می شود. صُراحی در شکل و طرح متفاوت است. صراحی معمولاً از مواد بی اثر مانند شیشه ساخته می شود.
حضرت حافظ می فرماید:
... [مشاهده متن کامل]

زلف آشفته و خوی کرده و خندان لب و مست
پیرهن چاک و غزل خوان و صُراحی در دست
ایضا سعدی سروده است:
آب تلخ است مدامم چو صراحی در حلق
تا تو یک روز چو ساغر به دهن بازآیی

noun - countable :
تُنگ شیشه ای
ظرف شیشه ای با گردنی پهن که برای حمل و نگهداری مایعات از آن استفاده می شود.
به عنوان مثال:
The soup arrived, a rich broth, and rolls and butter and a carafe of wine as well
carafe
منابع• https://www.ldoceonline.com/dictionary/carafe• https://www.merriam-webster.com/dictionary/carafe• https://www.oxfordlearnersdictionaries.com/definition/english/carafe?q=carafe
شیشه
a carafe of red wine
یک شیشه شراب قرمز

بپرس