car seat

/ˈkɑːrˈsiːt//kɑːsiːt/

چند سرنشینی (در یک اتومبیل برای سبک کردن بار ترافیک در بزرگراه ها)، صندلی اتومبیل، صندلی کودک (که با تسمه یا قلاب روی صندلی اتومبیل سوار می کنند)

جمله های نمونه

1. Can the car seat be slid forward a little?
[ترجمه گوگل]آیا می توان صندلی ماشین را کمی به سمت جلو چرخاند؟
[ترجمه ترگمان]آیا ممکن است صندلی ماشین کمی جلوتر برود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Pad the back of a car seat with a pillow.
[ترجمه گوگل]پشت صندلی ماشین را با یک بالش بپوشانید
[ترجمه ترگمان]از پشت یک صندلی با متکا تکیه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The car seat belt slotted into place easily.
[ترجمه گوگل]کمربند ایمنی خودرو به راحتی در جای خود قرار می گیرد
[ترجمه ترگمان]تسمه صندلی ماشین به راحتی در جای خود قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Miguel stood there by the car seat, thinking about Amelia.
[ترجمه گوگل]میگل کنار صندلی ماشین ایستاده بود و به آملیا فکر می کرد
[ترجمه ترگمان]\" \" \" \" \" \" \" \" در کنار صندلی کنار ماشین ایستاده بود و راجع به آملیا فکر می کرد \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. When it came time to get a car seat, I looked up that category.
[ترجمه گوگل]وقتی نوبت به گرفتن صندلی ماشین رسید، آن دسته را جستجو کردم
[ترجمه ترگمان]وقتی نوبت رسید که یک صندلی اتومبیل بگیرم، به آن دسته نگاه کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Miguel told him, picking a spot opposite the car seat for the desk.
[ترجمه گوگل]میگوئل به او گفت و جایی روبه‌روی صندلی ماشین برای میز انتخاب کرد
[ترجمه ترگمان]میگوئل در حالی که یک نقطه مقابل صندلی ماشین را برای میز انتخاب می کرد، به او گفت:
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Adjust the car seat so that all the controls are within reach.
[ترجمه گوگل]صندلی ماشین را طوری تنظیم کنید که همه کنترل ها در دسترس باشند
[ترجمه ترگمان]صندلی اتومبیل را طوری تنظیم کنید که تمام کنترل ها در دسترس باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He thought about hiding it in the car seat, but Firebug was always moving the thing around.
[ترجمه گوگل]او به این فکر کرد که آن را در صندلی ماشین مخفی کند، اما فایرباگ همیشه چیز را جابجا می کرد
[ترجمه ترگمان]به این فکر افتاد که آن را در صندلی ماشین مخفی کند، اما firebug همیشه موضوع را عوض می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The car seat was covered with vomit.
[ترجمه گوگل]صندلی ماشین با استفراغ پوشیده شده بود
[ترجمه ترگمان]صندلی اتومبیل پر از استفراغ بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. If it is a car seat, it must be protested with arched back.
[ترجمه گوگل]اگر صندلی ماشین است باید با پشت قوس دار اعتراض کرد
[ترجمه ترگمان]اگر صندلی ماشین باشد، باید با قوس قوس دار اعتراض کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. This is a infant car seat cover made with green cotton and beige John Deere fabric.
[ترجمه گوگل]این روکش صندلی ماشین نوزاد با پارچه نخی سبز و بژ جان دیر ساخته شده است
[ترجمه ترگمان]این یک پوشش صندلی نوزاد با پنبه سبز و پارچه بژ - دییر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. At least 80 % of the car seat is supported by the vehicle seat?
[ترجمه گوگل]حداقل 80 درصد از صندلی ماشین توسط صندلی وسیله نقلیه پشتیبانی می شود؟
[ترجمه ترگمان]حداقل ۸۰ درصد از صندلی اتومبیل توسط صندلی وسیله نقلیه پشتیبانی می شود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The car seat is compatible with the vehicle?
[ترجمه گوگل]صندلی ماشین با وسیله نقلیه سازگار است؟
[ترجمه ترگمان]صندلی اتومبیل با ماشین سازگار است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Car seat is the center, back position ( unless there is a fold down )?
[ترجمه گوگل]صندلی ماشین در مرکز، موقعیت عقب است (مگر اینکه تاشو به پایین وجود داشته باشد)؟
[ترجمه ترگمان]صندلی خودرو مرکز است، موقعیت عقب (مگر اینکه تا چند برابر باشد)؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• small plastic seat used to secure a baby or small child in an automobile (used in combination with a seat belt)

پیشنهاد کاربران

صندلی کودک ، جایگاه کودک
Seat for babies or small children, attached to seat of the car
car seat

بپرس