caput


نوک برامدگى

جمله های نمونه

1. Perhaps there were some early villages around the caputs in the oldest, or most continuously settled places.
[ترجمه گوگل]شاید روستاهای اولیه در اطراف کاپوت ها در قدیمی ترین یا مستمرترین مکان ها وجود داشته باشد
[ترجمه ترگمان]شاید دهکده های early در اطراف the، قدیمی ترین یا most جاها وجود داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The name of this caput is usually the same as the whole estate and it is often recorded very early on.
[ترجمه گوگل]نام این کاپوت معمولاً با کل املاک یکی است و اغلب خیلی زود ثبت می شود
[ترجمه ترگمان]نام این caput معمولا مانند کل ملک صادق است و اغلب خیلی زود ثبت می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He appropriates all the profit and leaves the caput mortuum behind.
[ترجمه گوگل]او تمام سود را تصاحب می کند و کاپوت مرتووم را پشت سر می گذارد
[ترجمه ترگمان]او از همه سود استفاده کرد و the caput را پشت سر گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Being one kind of medical fungi, the Caput - medusae has its own medical worth.
[ترجمه گوگل]به عنوان یکی از انواع قارچ های پزشکی، کاپوت مدوزا ارزش پزشکی خاص خود را دارد
[ترجمه ترگمان]the - medusae که به نوعی قارچ پزشکی است ارزش پزشکی خود را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The Caput ensemble (nine brass musicians, two organists, and a bassist along with various bells and electronics) performs the work.
[ترجمه گوگل]گروه کاپوت (نه نوازنده برنجی، دو نوازنده ارگ ​​و یک نوازنده بیس به همراه زنگ ها و وسایل الکترونیکی مختلف) این اثر را اجرا می کنند
[ترجمه ترگمان]گروه Caput (نه نوازنده برنجی، دو organists و یک نوازنده گیتار، همراه با زنگ های various و الکترونیک)کار را انجام می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Many such minsters were on royal or major ancient ecclesiastical estates, often at the caputs of such estates.
[ترجمه گوگل]بسیاری از این وزیران در املاک کلیسایی سلطنتی یا بزرگ باستانی بودند، که اغلب در رأس چنین املاکی بودند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از این minsters در املاک سلطنتی یا بزرگ کلیسایی، و غالبا در the چنین املاکی به سر می بردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. In medieval times well-documented court activities were carried out at the caputs already discussed.
[ترجمه گوگل]در قرون وسطی، فعالیت‌های درباری به خوبی مستند شده توسط کاپوت‌هایی که قبلاً مورد بحث قرار گرفت، انجام می‌شد
[ترجمه ترگمان]در دوران قرون وسطی، فعالیت های دادگاهی که به خوبی مستند شده بودند، پیش از این مورد بحث و بررسی قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. But perhaps the last concert, when Paragon joined with the Caput Ensemble, outdid all the events.
[ترجمه گوگل]اما شاید آخرین کنسرت، زمانی که پاراگون به گروه کاپوت پیوست، از همه رویدادها پیشی گرفت
[ترجمه ترگمان]اما شاید آخرین کنسرت هنگامی که paragon به گروه Caput پیوست، از همه وقایع پیشی گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It is also suggested that improving the motility of spermatozoa from caput epididymis is the way to improve their fusibility with egg plasma membrane.
[ترجمه گوگل]همچنین پیشنهاد می‌شود که بهبود حرکت اسپرم‌ها از اپیدیدیم caput راهی برای بهبود همجوشی آن‌ها با غشای پلاسمایی تخمک است
[ترجمه ترگمان]همچنین پیشنهاد شده است که بهبود حرکت of از caput epididymis راهی است برای بهبود fusibility با غشا پلاسما
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. These maturation changes still occur even when spermatozoa are confined to caput epididymidis by ligatures.
[ترجمه گوگل]این تغییرات بلوغ هنوز هم اتفاق می‌افتد، حتی زمانی که اسپرم‌ها توسط رباط‌ها به اپیدیدیمیدیس محدود می‌شوند
[ترجمه ترگمان]این تغییرات بلوغ زمانی رخ می دهند که spermatozoa محدود به caput epididymidis توسط ligatures باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Or a full - time teaching post in a government, Caput, Direct Subsidy Scheme or private school.
[ترجمه گوگل]یا یک پست تدریس تمام وقت در یک دولت، Caput، طرح یارانه مستقیم یا مدرسه خصوصی
[ترجمه ترگمان]یا یک پست آموزشی تمام وقت در یک دولت، Caput، Subsidy مستقیم یا مدرسه خصوصی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Chronic portal hypertension may lead to development of collateral circulation, which is manifested as caput medusa in the region of the umbilicus and epigastrium.
[ترجمه گوگل]فشار خون مزمن پورتال ممکن است منجر به ایجاد گردش خون جانبی شود که به صورت مدوزا در ناحیه ناف و اپی گاستر ظاهر می شود
[ترجمه ترگمان]فشار خون بالای پورتال ممکن است منجر به توسعه گردش نقدی شود که به عنوان caput medusa در منطقه of و epigastrium آشکار می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. If God be the abstract supersensible Being, outside whom therefore lies all difference and all specific character, he is only a bare name, a mere caput mortuum of abstracting understanding.
[ترجمه گوگل]اگر خدا موجود انتزاعی فراحساس است، که در نتیجه همه تفاوت ها و همه خصوصیات خاص در خارج از او نهفته است، او فقط یک نام عریان است، یک مرگ محض از درک انتزاعی
[ترجمه ترگمان]اگر خدا عادل و مجرد باشد، بیرون از او همه فرق و شخصیت خاص او قرار دارد، او فقط یک نام عریان است، صرفا یک اسم ساده است که به این معنی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Meanwhile, anti - impulse and anti - force of compression of the inside bundle caput can be improved.
[ترجمه گوگل]در همین حال، ضد ضربه و ضد نیروی فشرده سازی درپوش داخلی باندل قابل بهبود است
[ترجمه ترگمان]در عین حال، فشار ضد فشار و ضد فشار داخل بسته داخلی می تواند بهبود یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• head, skull (latin); offshoot, segment; chapter, section

پیشنهاد کاربران

بپرس