caprine

/ˈkæpraɪn//ˈkæpraɪn/

معنی: مربوط به بز، بشکل بز
معانی دیگر: مربوط به بز، بشکل بز

جمله های نمونه

1. Mapping the Caprine Genome is the genome database of goat provided French Biotechnology Laboratory.
[ترجمه گوگل]نقشه برداری از ژنوم Caprine پایگاه داده ژنوم بز است که آزمایشگاه بیوتکنولوژی فرانسه ارائه شده است
[ترجمه ترگمان]نقشه برداری the Genome یک پایگاه داده ژنوم از آزمایشگاه بیوتکنولوژی فرانسوی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Objective:To study the feasibility of determining caprine blood by the technology of human biochemistry-immunity examination.
[ترجمه گوگل]هدف: مطالعه امکان سنجی تعیین خون بز با استفاده از فناوری معاینه بیوشیمی-ایمنی انسان
[ترجمه ترگمان]هدف: مطالعه امکان سنجی تعیین خون caprine از طریق فن آوری اطلاعات بیوشیمی انسانی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Objective To establish an experimental caprine model of tibia bone defect.
[ترجمه گوگل]هدف: ایجاد یک مدل تجربی بزی از نقص استخوان درشت نی
[ترجمه ترگمان]هدف ایجاد یک مدل caprine تجربی از نقص استخوان درشت نی:
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. When the disease occure, the caprine shows cough, dyspnoea and die acutely.
[ترجمه گوگل]هنگامی که بیماری رخ می دهد، بز سرفه، تنگی نفس را نشان می دهد و به طور حاد می میرد
[ترجمه ترگمان]هنگامی که بیماری occure می شود، caprine به شدت سرفه می کند و می میرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Objective To solve the problem in separating caprine mycoplasma difficultly, demanding much nutrition and growing slowly, we propose to improve nutritional ingredients of medium.
[ترجمه گوگل]هدف برای حل مشکل جداسازی مایکوپلاسمای بزی به سختی، نیاز به تغذیه زیاد و رشد آهسته، ما بهبود ترکیبات تغذیه ای محیط را پیشنهاد می کنیم
[ترجمه ترگمان]هدف از حل این مشکل در جداسازی caprine mycoplasma difficultly، نیاز به تغذیه زیاد و رشد آهسته، ما پیشنهاد می کنیم که مواد مغذی را بهبود بخشیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Tissue engineered bone had good ability to repair large segment tibia defect of Caprine.
[ترجمه گوگل]استخوان دستکاری شده بافتی توانایی خوبی در ترمیم نقص بخش بزرگ درشت نی کاپرین دارد
[ترجمه ترگمان]استخوان مهندسی بافت توانایی خوبی برای ترمیم بخش بزرگی از عیب Caprine دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مربوط به بز (صفت)
caprine

بشکل بز (صفت)
caprine

تخصصی

[علوم دامی] بزسانان

انگلیسی به انگلیسی

• of or pertaining to a goat; characteristic of a goat

پیشنهاد کاربران

Caprine is an adjective that describes anything related to goats. It is often used to describe the physical characteristics or behaviors of goats.
هر چیزی را که مربوط به بز است توصیف می کند. اغلب برای توصیف ویژگی های فیزیکی یا رفتار بزها استفاده می شود.
...
[مشاهده متن کامل]

*** بزیان زیر خانواده ای با جثه متوسط از خانواده گاوان است که از گونه های مهم آن می توان به بزها و گوسفندها اشاره کرد.
مثال؛
The hiker encountered a caprine creature on the mountain.
A farmer might say, “Caprine milk is known for its rich flavor. ”
In a discussion about animal behavior, someone might mention, “Caprine animals are known for their agility and climbing abilities. ”

caprinecaprine
بز سانان، انواع مختلف گونه های بز

بپرس